ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 7 دي 1404
يکشنبه 7 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 20 تير 1391     |     کد : 39340

اين حاشيه‌ها بوي جرم مي‌دهد

خانه‌هاي سست و لرزان، خشتي يا حلبي، ديوارهاي نمور و تاريك، سقف‌هاي ترك برداشته و پتوهايي كه نقش در را براي ورودي اين بظاهر خانه‌ها ايفا مي‌كند و حريم خصوصي ساكنان اين خانه‌ها را از هم جدا كرده، تمام سهم آلونك‌نشين‌ها از زندگي شهري است.

جام جم آنلاين: خانه‌هاي سست و لرزان، خشتي يا حلبي، ديوارهاي نمور و تاريك، سقف‌هاي ترك برداشته و پتوهايي كه نقش در را براي ورودي اين بظاهر خانه‌ها ايفا مي‌كند و حريم خصوصي ساكنان اين خانه‌ها را از هم جدا كرده، تمام سهم آلونك‌نشين‌ها از زندگي شهري است.

زناني كه كنار بركه آب سياه و متعفني كه آن نزديكي است، ظرف و رخت و لباس‌شان را مي‌شويند، كودكاني كه ميان گل و لاي روزهاي باراني و خاك و خل روزهاي آفتابي در هم مي‌لولند و پابرهنه در ميان اين آلونك‌ها شادمانه جست‌وخيز مي‌كنند، يكي از همسايه‌ها از سابقه دارهاي خريد و فروش مواد مخدر است، پسران جوان خانواده ديگري بارها به جرم شرارت و مزاحمت دستگير شده‌اند، مرد خانواده‌اي در شهر دور افتاده ديگري كارگري مي‌كند و گاه تا ماه‌ها سراغي از همسر و فرزندانش نمي‌گيرد و... همه آنها محكوم به زندگي حاشيه‌نشيني هستند.

اينجا از زرق و برق زندگي شهري، امكانات، آسايش و رفاه، بهداشت و حتي امنيت خبري نيست. ساكنان اين زاغه‌ها همان‌گونه كه محروميت و فقر را مي‌شناسند، با مفهوم جرم هم بيگانه نيستند.سرقت، نزاع‌هاي دسته جمعي، اعتياد، خريد و فروش مواد مخدر، تجاوز به عنف و... نمونه‌هايي از اين بزهكاري‌هاست.

رشد حاشيه‌نشيني را اگر نتوان نشانه اصلي رشد فقر دانست، اما نمي‌توان از كنار اين واقعيت نيز گذشت كه هر چه حاشيه‌نشيني گرداگرد شهرهاي بزرگ كشور گسترده مي‌شود، زنگ خطر فقر هم صدايش را رساتر به گوش مسئولان مي‌رساند.

5 /‌7 ميليون در كشور؛ 5‌/‌3 ميليون در پايتخت

براي كشوري كه به روايتي 5‌/‌7 ميليون و به روايتي ديگر 5 ميليون نفر حاشيه‌نشين دارد، وقوع جرم و شاخص رو به رشد آن در چنين فضايي كه آبستن حوادث و آسيب‌هاي اجتماعي است، چندان دور از انتظار نيست، در حالي كه براساس آمارهاي رسمي، اين سكونتگاه‌ها 10 درصد مساحت شهري و حاشيه‌نشينان 30 درصد جمعيت شهري كشور را شامل مي‌شود.رشد حاشيه‌نشيني را اگر نتوان بارزترين نشانه رشد فقر در جوامع دانست، اما نمي‌توان از كنار اين واقعيت نيز گذشت كه هر چه حاشيه‌نشيني گرداگرد شهرهاي بزرگ كشور گسترده مي‌شود، زنگ خطر فقر و جرايم و آسيب‌هاي اجتماعي ناشي از آن در جامعه بيشتر طنين‌انداز مي‌شود. جاذبه رفاه شهرنشيني، حاشيه‌نشين‌ها را از زادگاه خويش جدا مي‌كند و به سوي قطب‌هاي صنعتي و بازارهاي كار مي‌كشاند، اما از آنجا كه در شهرهاي بزرگ هم جايي براي سكونت ندارند، در حاشيه شهرها ساكن مي‌شوند و مي‌كوشند خود را به اقتصاد پررونق شهر تحميل كنند.

آمار 5‌‌/‌‌7 ميليون جمعيت حاشيه‌نشين كشور در حالي مطرح مي‌شود كه اعلام سكونت 35 تا 50 درصد جمعيت پايتخت (معادل 5‌/‌3 ميليون) در مناطق حاشيه‌اي اطراف تهران بيانگر اين است كه معضل حاشيه‌نشيني در حاشيه كلانشهرهاي كشور به‌وضعيت بحراني خود نزديك مي‌شود.از همين‌روست كه به گفته شهلا كاظمي‌پور، معاون پژوهشي مركز مطالعات جمعيتي آسيا و اقيانوسيه، كلانشهر تهران با جذب 31درصد از كل مهاجران كشور در صدر شهرهاي مهاجرپذير جاي گرفته است و اين در حالي است كه 22 درصد جمعيت استان تهران مهاجراني هستند كه در مدت سال‌هاي 75 تا 85 به تهران وارد شده‌اند اما در مقابل آمار بالاي مهاجرپذيري، اين استان تنها 6 درصد جمعيت خود را به‌عنوان مهاجر به شهرهاي ديگر كشور فرستاده است و البته طبيعي است بدون در نظر گرفتن ايجاد جاذبه براي شهرهاي مبدأ هيچ سياستي براي جلوگيري از مهاجرت نتيجه بخش نخواهد بود.

حاشيه‌هاي جرم خيز

بوي جرم از بستر مهاجرت برمي‌خيزد و در واقع مهاجرت زمينه‌ساز وقوع بسياري از جرايم محسوب مي‌شود. هرچند صدور حكم مجرم بودن براي تمام مهاجران هم كار منطقي و عادلانه‌اي نيست. اين موضوع را در اظهارات جرم‌شناسان و جامعه‌شناسان نيز مي‌توان براحتي جستجو كرد.

بيشتر افراد مهاجري كه به شهرها روي مي‌آورند، شغل ندارند و از نظر اقتصادي هم دچار بحران هستند. از اين‌رو براي امرار معاش به پول نياز دارند و در چنين بحراني است كه انگيزه‌هاي ارتكاب جرم مهاجران فراهم مي‌شود، به مهاجران ايراني و غير ايراني هم محدود نمي‌شود.

اگرچه ممكن است در شدت جرم ميان اين دو نوع مهاجر تفاوت قائل شد، اما در اصل موضوع، خدشه وارد نمي‌كند. حاشيه‌نشيني كه خود معلول گسترش شكاف طبقاتي، رشد بي‌رويه شهرنشيني و مهاجرت روستاييان به شهرهاي بزرگ است، از جهات متعدد موجب شيوع بزهكاري‌ها، انحرافات اجتماعي و عوارض ناشي از آنها مي‌شود.

اين، همان موضوعي است كه يك جامعه شناس در گفت‌وگو با «جام‌جم» با اشاره به آن مي‌گويد: «وقتي در شهر محل تولد خود زندگي مي‌كنيد، افراد زيادي شما را مي‌شناسند و شما مواظب رفتار خود هستيد و سعي مي‌كنيد خطايي از شما سر نزند اما در حاشيه‌ها، اطراف راه آهن و ترمينال‌ها، اين ترس مي‌ريزد و بستر جرم خيز مي‌شود.»

نكته: تشكيل كميته ويژه بررسي وضعيت حاشيه‌نشينان از سال 85 تاكنون باوجود تمام جلسات كارشناسي، حاصلي جز افزايش​حاشيه‌نشيني در اطراف کلان شهر ها ​و بخصوص پايتخت نداشته است
امان‌الله قرايي‌مقدم، حاشيه‌نشين‌ها را اين‌گونه معرفي مي‌كند: «حاشيه‌نشين‌ها كساني هستند كه در تمام كشورهاي جهان در حاشيه و اطراف شهرهاي بزرگ زندگي مي‌كنند و اكثريت قريب به اتفاق آنها مهاجرند. اين جماعت به لحاظ فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي، ويژگي‌هاي خاص خود را دارند، بافت فرهنگي متجانسي ندارند و نظارت آنها بر خود يا خودكنترلي در آنها ضعيف است. حاشيه‌نشين‌ها ابتدا در حلبي‌‌آباد يا زاغه زندگي مي‌كنند و بعد آنجا را به صورت حاشيه درمي آورند، شكل آن را عوض مي‌كنند، خانه‌هاي خود را مرتب‌تر و مستحكم‌تر مي‌كنند و بتدريج آنجا را به شهرك، شهر و شهرستان تبديل مي‌كنند.»

به گفته امان‌الله قرايي‌مقدم، حاشيه‌نشيني در اطراف كلانشهرهايي مانند تهران، تبريز، اصفهان، شيراز و مشهد بيشتر به چشم مي‌خورد، اين مردم از درآمد اقتصادي پاييني برخوردارند و بيشتر به كارهاي اقتصادي غيرمولد مشغولند و جمعي از آنها نيز كارگرند.

قدمت 50 ساله حاشيه‌نشيني در كشور

رشد حاشيه‌نشيني در دهه‌هاي ۴۰ و ۵۰ ابتدا از تهران شروع شد و نخستين اجتماعات حاشيه‌نشين در جنوب شهر اسكان پيدا كردند، گسترش تأسيسات شهري و شبكه‏هاي ارتباطي و همچنين افزايش درآمد حاصل از نفت، موجب رونق شهرها و ايجاد جاذبه‏هاي شهري شد و از سوي ديگر اصلاحات ارضي و مكانيزاسيون، دافعه‏هاي روستايي را تشديد كرد.در يك بررسي گسترده كه سال 1351 در مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران صورت گرفت، مشخص شد كه 91 درصد از سرپرستان خانواده‌هاي حاشيه‌نشين در تهران روستايي بوده‌اند كه از اين تعداد 72 درصد آنان قبلا دهقان محسوب مي‌شدند و 59درصد خرده مالك بوده‌اند.

تهران تا شهريور سال ۱۳۵۹ نزديك به ۱۰هزار و ۴۵۰خانوار و 4500 آلونك را در خود جاي داده بود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي باوجود تحولات ساختاري و اولويت‌بخشيدن به بخش كشاورزي و توجه بيشتر بر استمرار عواملي نظير اختلاف سطح دستمزد و امكانات رفاهي بين شهر و روستا، علل ديگري نيز به‌وجود آمد كه از آن جمله مي‏توان تقسيم زمين در نقاط شهري و افزايش سطح آگاهي روستاييان را نام برد.

در عين حال بايد اضافه كرد كه با وجود تحولات صورت گرفته و به‌دليل كافي نبودن امكانات زيربنايي براي ايجاد اشتغال در نقاط روستايي و سياست‏هاي اقتصادي خاصي كه از اواخر دهه‏ 1360 آغاز شد، مهاجرت به شهرها همچنان ادامه يافت؛ به‌طوري كه رشد جمعيت شهري طي دوره20ساله پيش از انقلاب (يعني بين سال‏هاي 55 ـ 1335) با نرخ رشدي معادل 5درصد افزايش داشت و اين روند طي دوره 20‌ساله بعد از انقلاب (75-1355) با نــرخي معادل 3‌/‌4 درصد ادامه يافت.

براساس سرشماري سال 1375 حدود يك پنجم جمعيت منطقه كلانشهري تهران در شهرها و شهرك‌هاي حاشيه‌اي با ساخت و ساز غيرمجاز و غيرمتعارف سكونت يافته‌اند كه قطعا اين آمار با گذشت حدود 15 سال روند تصاعدي در پيش گرفته است.

كميته‌اي كه فراموش شد!

خرداد 1385، غلامعلي حدادعادل، رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي، از تشكيل كميته ويژه‌اي براي مطالعه و بررسي اقدامات انجام شده پيرامون پديده حاشيه‌نشيني در شهرهاي بزرگ سخن گفت و وعده داد اين كميته بزودي راهكاري براي حل بحران حاشيه‌نشيني در كشور ارائه دهد.

وي حاشيه‌نشيني را پديده‌اي مربوط به اسكان نامناسب در سكونتگاه‌هاي بسياري از كشورهاي در حال توسعه و عقب‌‌مانده عنوان كرده و گفته بود: هرچند در كشور ما اوايل انقلاب اقدامات خوبي براي جمع‌آوري حلبي‌آبادها و گود‌نشين‌هاي اطراف تهران انجام شد اما با اين حال در طول سال‌هاي گذشته مهاجرتي بي‌رويه از روستاها به سمت شهرهاي بزرگ ديده مي‌شود؛ به طوري كه طــبق آمار 15 درصد جمعيت كلانشهرها مشمول تعريف حاشيه‌نشيني مي‌شود كه اين رقم بين 8 تا 9 درصد از جمعيت كل كشور را تشكيل مي‌دهد.

سرانجام با پيگيري و تاكيد مجلسي‌ها اين كميته تشكيل شد اما تمام جلسات و بررسي‌هاي كارشناسي مطرح شده در آن، حاصلي جز افزايش روزافزون آمار حاشيـــه‌نشينان در 32 شهر كشور و از همه مهم تر، پايتخت در برنداشت.

در واقع هرچند اين كميته در روزهاي نخست با وعده كنترل مهاجرت به شهرهاي بزرگ و افزايش معضل حاشيه‌نشيني در آنها با جديت كار خود را آغاز كرد اما به مرور زمان كاركرد خود را از دست داد؛ به‌گونه‌اي كه حالا با گذشت 6 سال از فعاليت‌هاي اين كميته از اقداماتي كه تاكنون در اين زمينه انجام شده، كمتر سخني به ميان مي‌آيد.

پروژه ساماندهي مناطق حاشيه‌نشين كشور آنچنان كند به حركت لاك‌پشت وار خود ادامه مي‌دهد كه نمي‌توان حداقل تا 10 سال آينده به اتمام اين پروژه اميدوار بود.

حاشيه‌نشيني و افزايش وقوع جرايم در حاشيه‌ها و سكونتگاه‌هاي غيررسمي كشور بتدريج در حال جاي گرفتن در ليست سياه معضلات كلانشهرهاي كشورمان است و اين نگراني وجود دارد كه در آينده‌اي نه‌چندان دور، آسيب‌هاي اجتماعي مبتلا به آن جامعه را تحت الشعاع قرار دهد اما هنوز مسئولان و متوليان، زنگ خطر آسيب‌هاي اجتماعي ناشي از رشد خزنده پديده حاشيه‌نشيني در اطراف شهرهاي بزرگ را آنچنان كه بايد، جدي نگرفته و براي آن راهكار مناسبي ارائه نكرده‌اند.

به نظر مي‌رسد تا زماني كه عزم جدي از سوي تمام دستگاه‌هاي متولي براي ساماندهي به وضعيت حاشيه‌نشيني در كشور وجود نداشته باشد، همچنان اين حاشيه‌ها پناهگاه‌هاي امني براي مجرمان و بسترهاي مناسبي براي وقوع جرم در جامعه خواهند بود.

پوران محمدي ‌/ گروه جامعه


نوشته شده در   سه شنبه 20 تير 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode