ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 3 آذر 1403
شنبه 3 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 16 تير 1391     |     کد : 39157

شیخ شهاب الدین محمود اهری

زندگی وآثارواحوال عارف بزرگ قرن هفتم هجری ...

زندگی وآثارواحوال عارف بزرگ قرن هفتم هجری

شیخ شهاب الدین محمود اهری

ای خوشاخاک قرا داغ که خلد آیین است

بوسه گاه ملک ومهبط حورالعین است

عرش باآن عظمت بوسه زندبرخاکش

زانکه آرامگه شیخ شهاب الدین است

(ابوالقاسم نباتی )


شیخ شهاب الدین محموداهری درنیمه شعبان سال580 هجری قمری درشهرستان اهر چشم به جهان گشود وتحصیلات اولیه صرف ونحو وفقه رادرمحضر ملا حسن اهری فراگرفت. وی درسن 25 سالگی جهت تکمیل دانسته های خودراهی تبریز گردید ودرحضور شیخ رکن الدین سجاسی به کسب فیض پرداخت وپس از رسیدن به درجه قطب به دستوراستادبه موطن خودبازگشت تابه ارشادوتعلیم همشهریان خودبپردازد


نام وی دربیشترمدارک موجود شهاب الدین محمود می باشد.

روضات الجنان درجلد 1 صفحه 604 به نقل ازنسخه خطی کتاب سلسله الا ولیائ وی راشهاب الدین محمود التبریزی العتیقی الا هری معرفی می نماید .نسخه خطی تذکره مجالس در صفحه 65 مقدمه بانام شیخ شهاب الدین محمود اهری تبریرزی وکتاب از شیخ صفی تاشاه صفی درصفحه 20 بانام شیخ شهاب الدین محمد اهری نام می برد که غلط است ودرهیچ ماخذی بانام محمد ازوی یادنشده است. مرحوم رحیم کاشفی اهری درکتاب خویش درصفحات 35 و92 به استناد یک بیت ازاشعارمنسوب به شیخ شهاب الدین محمود اهری نام وی را محمود ذکرکرده وبیشترروی عنوان شیخ محمود شهاب الدین اهری پرداخته اند.

بنابراین نام حضرت مولانا شیخ شهاب الدین اهری محمود می باشد.

لقب

فرهنگ فارسی معین به استناد نوشته های مرحوم کاشفی اهری شهاب الدین رالقب وی می داند ومرحوم کاشفی این لقب را به استنادیک بیت ازاشعارمنسوب به حضرت شیخ شهاب الدین اهری بیان می کند:

حضورشیخ رکن الدین نداشد

لقب شیخ شهاب الدین زماشد

نسب

درروضات الجنان ج 1 صفحه 604 مولف کتاب وی را ازخاندان عتیقی تبریز دانسته ونسب خاندان عتیقی تبریز راچنین می نویسد:

نظام الدین بن عبدالحمید بن کمال الدین عتیق بن شرف الدین عبدالله بن نظام الدین عبدک بن الخواجه عده الدین محمد بن شرف الدین عبدالله بن کمال الدین عتیق بن نظام الدین بن عبد اللطیف بن پیربدل بن پیر فرج بن شهاب الدین محمودتبریزی بن عبدالطیف بن السیخ عمادالدین محمد بن الشیخ علی بن الشیخ یحیی بن الشیخ محمد بن الشیخ شهاب الدین سهروردی بن عبداله بن محمد المعروف بعمویه بن عبداله بن سعید بن حسین بن عاصم بن نصر بن قاسم بن محمد بن محمد بن ابوبکر بن ابی قحافه .

استاد ترابی طباطبایی درکتاب آثار باستانی آذربایجان ج 2 صفحه 379 شیخ شهاب الدین اهری را ازاولاد شیخ شهاب الدین سهروردی می داند که البته ازنسب نامه مذکور درروضات الجنان استفاده نموده است .

خود شیخ مانند بسیاری ازعرفا به گمنامی علاقه داشته وهمچنانکه اثردقیقی ازخویش برجای ننهاده درمورد نسب وخاندانش نیز اطلاعی درهیچ جا نداده است وآنچنانکه درمثنوی عشق نامه می فرماید نسب راحاصل شهوت پرستی ویا شهرت پرستی می داند:

نسب چون حاصل شهوت پرستی است

نتیجه مشرکی یا خود پرستی است

خلاف نفس کن کان کافردون

بیاندازد ترا د ر و رطه ی خو ن

محل تولد

لغتنامه دهخدا غفرهنگ فارسی معین وکتاب بقعه شیخ درصحنه تاریخ درصفحه 5 ومرحوم کاشفی اهری درکتاب خویش محل تولد وی را شهراهر ازشهرهای استان آذربایجانشرقی معرفی می کنند .ولی دربقیه کتب تراجم دراین خصوص ذکری به میان نیامده است.لکن همه محققان ومولفان وی را تبریزی اهری یا اهری تبریزی ویا اهری نوشته اند.حضرت شیخ دراشعارخویش ازسیاهان کوه نام می برد که به احتمال قوی همان قره داغ یاقراجه داغ می باشد .قره داغ یاقراجه داغ نام سابق منطقه ارسباران بوده که مرکز آن شهرستان اهر می باشد:

سیاهان کوه را منزل ببودم

زآهوی چمن شیرش بخوردم



کودکی ،جوانی،تحصیلات

حضرت مولانا شیخ شهاب الدین اهری درکودکی باتوجهات خاص مادر پرهیزکارش معصومه سلطان تربیت یافت وپدرش میرزااحمد درهمان سنین کودکی قرآن را به وی آموخت بطوریکه وی درسن 10 ساگی قرآن را ازحفظ داشت

حضرت شیخ دراین باره چنین می فرماید:

رسیدم سال ده را باسعادت

به حفظ مصحفم آمد عنایت

سپس تاسنین 14 سالگی درمحضر عالم بزرگواراهری ملا حسن اهری به تحصیل قواعدعربیه وسایرعلوم پرداخته وسرآمد همسالان خودگردید.

وی برای تکمیل معلومات خویش درسن 25 سالگی به تبریز رفت ودرمدرسه وحدتیه تبریز درمحله سرخاب به تکمیل تحصیلات رداخت ودرهمین مدرسه سه چله ریاضت کشید.

حضرت شیخ می فرماید:

رسیدم درمراحل سوی جانان

همه مدهوش دیدم بی سروجان

اشارت برسفرآمد مراهم

بشارت بروصال ورفتن غم

برفتم سوی یاران شهرتبریز

نشستم درکناراهل تمییز



شیخ شهاب الدین گویا دردوران تحصیل خویش درتبریز به مناسبت حال وهوای ایام جوانی کشتی گیری وپهلوانی نیز دست می زده است وآنچنانکه درکتاب روضه اطهار صفحه 146 آمده است وی پهلوانی صاحب نام وزورمند بوده است .بنا به نقل این کتاب شهاب الدین درجریان یکی ازاین کشتی ها به عالم عرفان کشیده شده است .روضه اطهار می نویسد :

مرقد منور قطب العارفین حضرت شیخ شهاب الدین محمود تبریزی (اهری ) دراهر کالشمس معین است .آن بزرگوار راس رئوس مشایخ کبارآن روزگاربوده نقل است که شیخ رکن الدین که قطب زمان بودمناجات نمود که الهی پیرشده ام ورحلتم نزدیک است نقدی که ازاولیائ به من رسیده به که سپارم ؟که هیچ کس را قابل آن نمی دانم ازهاتف غیبی ندارسید که شهاب الدین نام شخصی است درتبریز ،کشتی گیراست وسزاوار قایم مقامی توست ، شیخ به تبریز رفت وقتی به میدان رسید که شهاب الدین کشتی می گرفت سی ونه کس رابیفکند شیخ گفت:به زور ولایت می باید افکند .ازکشتی گیر چهلم بیافتاد (شکست خورد)غریو ازخلایق برخاست چراکه هرگز ازکسی نیافتاده بود ازاین غیرت مدتی سردربیابان نهاد ومیان مردم نمی آمد.شبی شیخ رکن الدین را درواقعه (رویا)دید،وی راگفت :من بودم که به زور ولایت افکندم ازاین جهت دلتنگ مباش که تاحال کشتی گیر عوام بودی ومن بعد کشتی گیر خواص خواهی بود مژده بادتورا که پروردگار عالم تورا درزورباطن سرآمد اولیای روزگارکندخودرابه من برسان که درمدرسه سرخاب منتظرم .

سه شب متعاقب چنین دید متوجه تبریز شد چون به خدمت شیخ رسید شیخ فرمود که تاسه مرتبه توراطلب نکردم نیامدی چون ازشیخ کرامات دید دست مبارکش بوسید وبه شرف توبه وتلقین مشرف گردید شیخ فرمود که مردم را افکنده ای تورا ریاضت بسیار بایدکشید تانفس خود رابیفکنی .درمدرسه سرخاب به ریاضت مشغول شد .سه چله بیاورد وچندان ریاضت کشید که وست ازتن مبارکش جداشد بعدازآن به سجاس به خدمت شیخ رفت.

شیخ وی راتحسین نموده فرمودکه آنچه به خاصان بعداز چهل سال عنایت می شوددراین مدت قلیل بیش ازآن ازدرگاه واهب مستعان به توشفقت شده است.

پس دخترخودخدیجه خاتون رابه وی عقدنمود ونقدارشادبه الهام رب العباد به وی تسلیم فرمود ویرا به قایم مقامی ومرشدی خلایق تعیین نمودوفرمودکه به اهربروومردم رابه حق دلالت کن.

شیخ شهاب الدین به فرموده شیخ رکن الدین دراهرساکن گشته تاآخرعمربه ارشادوهدایت عبادالله قیام می نمود .قطب روزگار وپیشوای اولیای کبار (بود)ذکرجمیلش مزید برآنست که دراین مختصر گنجد .این دوکلمه برسبیل تیمن وتبرک مرقوم شد.



همسر

فرهنگ فارسی معین می نویسد :حضرت شیخ شهاب الدین اهری درسن 25 سالگی به تبریز رهسپارشده به تکمیل تحصیلات خویش پرداخت .وی ازحضور شیخ رکن الدین سجاسی به کسب کمالات معنوی نایل آمد وازدست استادخود خرقه فقروشید وبه دامادیش مفتخرگشت.

درکتاب دانشمندان آذربایجان صفحه 209نام دختر شیخ رکن الدین سجاسی که به عقد شیخ شهاب الدین اهری درآمده خدیجه سلطان ودرروضه اطهار ص 146 خدیجه خاتون ذکرشده است.به هرحال شیخ شهاب الدین محموداهری داماد ومرید عارف بزرگ قرن هفتم شیخ رکن الدین سجاسی می باشد.



استادان

(1)میرزااحمد

اولین استادومربی،پدرش میرزااحمداهری است که دراهربه شغل مکتب داری اشتغال داشت وشیخ شهاب الدین درمحضرپدرقرآن رابیاموخت ودرسن 10 سالگی آن راازحفظداشت.



(2)ملاحسن اهری

شیخ شهاب الدین ازسن 14 سالگی درمحضر این عالم اهری به تحصیل قواعد عربیه وسایرعلوم پرداخته وسرآمدهمسالان خودگردید.لغتنامه دهخدا اشتباهآوی راملاحسین اهری نوشته که صحیح آن به استنادنوشته های مرحوم کاشفی ملا حسن اهری می باشد.



(3)شیخ رکن الدین سجاسی

براساسنقل تمامی مدارک موجود (لغتنامه دهخدا،فرهنگ فارسی معین؛روضه اطهارصفحه 146 ،دانشمندان آذربایجان صفحه 209)شیخ شهاب الدین اهری درسنین جوانی به حضور عارف بزرگ ،شیخ المشایخ ابوالغنایم رکن الدین سجاسی رسیده ودرحلقه مریدان وی درآمده ودرنهایت خلیفه اوشده است.



شاگردان ومریدان وپیروان

حضرت مولاناشیخ شهاب الدین اهری همچون دیگر عرفامریدان وشاگردان زیادی داشته که چهارنفرازآنها معروفند:



1_سیدجمال الدین تبریزی

2_باله حسن بنیسی

3_بابافرج وایقانی

4_شیخ جلال الدین تبریزی



ریاضتها

حضرت شیخ درمثنوی عشق نامه درمورد ریاضتهای خویش می فرماید:


طریق فقررابرخودگرفتم هدای حق رادرخودشنفتم

نیاسودم زمانی درمراحل نبودم موقف وواقف به ساحل

سپردم من دو خطوه درمسالک من ومائی برفت وصدمهالک

به کوی عاشقان مستانه رفتم زها وهستی خود چشم بستم

انا الحق شنیدم من زحلاج گهی درخلسه وگاهی به معراج

رسیدم درمراحل سوی جانان همه مدهوش دیدم بی سروجان

وی ریاضت راجهت مبارزه بانفس ورسیدن به دلدار ومعشوق ازلی می داندومی فرماید:



خلاف نفس کن کان کافر دون بیاندازد ترادرورطه خون

مراقب شوبه اسرار دل ازغیر رفیقانت حسوداننددرخیر

به دیر وخانقه قربت نماتو بت بتخانه راخدمت نماتو

اگرنوری رسد ازروی دلدار زروی زاذه ترساتوپندار

ترااین نورازخودوارهاند کمیت عزتت ازچرخ راند

چونورآمدزتاریکی چه باکست ستایش بربتان راه نجاتست



وبازهمانطوریکه ازروضه اطهار ص 146بیان کردیم :

شیخ شهاب الدین بعدازآنکه به حضور شیخ رکن الدین سجاسی رسیده وبه دستور وی سه چله بیاورد چندان ریاضت کشید که پوست از تن مبارکش جداشدبعدازاآن به سجاس به خدمت شیخ رفت شیخ وی راتحسین نموده فرمود که :آنچه به خاصان بعداز چهل سال عنایت می شود دراین مدت قلیل بیش ازآن ازدرگاه واهب مستعان به توشفقت شده است .بدین ترتیب وی ازطرف شیخ به قائم مقامی ومرشدی خلایق تعیین وبه اهر مراجعت نمود.

چله نشینی یا به سرآوردن اربعین درخلوت ازاعمال خاص عرفاست که برپایه حدیث زیرمنقول ازحضرت رسول اکرم (ص)درکمال یابی انسان تاثیربسزایی دارد:

من اخلص لله اربعین صباحآ ظهرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه .

(مناقب اوحدالدین ،ص 74 )

شایدحافظ نیز درغزل زیربه این حدیث نبوی اشاره داشته است :

سحرگه رهروی در سرزمینی همی گفت این معما باقرینی

که ای صوفی شراب آنگه شود صاف که در شیشه بماند اربعینی



شیخ شهاب الدین اهری برای ریاضتها ومجاهدات خویش معبدی نیز درمسجد جامع تبریز داشته اند .مولف روضات الجنان درج 2 ص 64 باذکرنام شیخ شهاب الدین اهری باعنوان مرشد المکملین شیخ شهاب الدین محمودتبریزی ازاین معبد نام می بردکه تفصیل این جریان دربخش مقام وعظمت معنوی شیخ شهاب الدین اهری خواهدآمد.





مذهب وعقاید

سلسه طریقتی حضرت مولاناشیخ شهاب الدین اهری به نقل ازریاض السیاحه به امام همام حضرت علی بن موسی الرضا (ع) می رسد. ضمنآ به طوریکه مرحوم کاشفی اهری درکتاب خویش صفحات 121 و122 بیان کرده مجالس انس فرقه شهابیه همه ساله درروز 15 شعبان المعظم تشکیل می یافت که سالروزتولد قائم آل محمد حضرت مهدی (عج) ومصادف باروز تولد حضرت شیخ شهاب الدین اهری است.وکشکول دراویش شهابی نیزباتمثال بی مثال مولای متقیان حضرت علی (ع) تزیین می یافت.

حضرت شیخ دریک بیت ازاشعارش نیز می گوید :

نیایش کنم برروان وصی به یاران حق برجوان ولی

که منظورازجوان ولی بااستفاده از(حدیث لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار)حضرت علی (ع) می باشد.لذاباعنایت به این سه موضوع آشکارمی گرددکه شیخ شهاب الدین اهری شیعه دوازده امامی بوده است.

مرحوم کاشفی درص 121 کتابش ادامه می دهدکه :

درراه ورسم عرفانی شهابیه مداومت به اعمال ووظایف شرع لازم الاجرابوده وشیخ ماباتمسک به سوره مبارکه فتح (اذاجائ نصرالله والفتح ورایت الناس .......)همیشه تسبیح ایزدی وستایش خداوندی وطلب مغفرت راضروری می دانست وانجام عبادات واطاعات درحدود شرع مقدس راتوصیه فرموده اند . 





نوشته شده در   جمعه 16 تير 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode