اگر اسلام و مسلمانان برنامهای برای آينده خود نداشته باشند، به دست خود، خود را از آينده حذف كردهاند و در واقع بحث مهدويت در اسلام، صرفاً يك بحث اعتقادی نيست، بلكه مبحثی است كه زنده بودن آن همبسته با زنده بودن جامعه اسلامی است.
حجتالاسلام والمسلمين مجتبی كلباسی، مدير مركز تخصصی مهدويت حوزه علميه قم، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در مقدمه بحث درباره مبانی انديشه مهدويت با اشاره به آياتی از قرآن كريم به بحث درباره حقيقت اديان الهی و جايگاه پيامبران و كتب آسمانی آنان پرداخت و گفت: اديان الهی همه يك حقيقتند و ايمان به همه انبيای الهی و كتب آسمانی ايشان از مسلمات دين اسلام است.
وی در توضيح اين مطلب اظهار كرد: قرآن مجيد تصديقكننده كتب انبياء پيشين است و میفرمايد: «نَزَّلَ عَلَیْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ؛ اين كتاب را در حالى كه مؤيد آنچه [از كتابهاى آسمانى] پيش از خود میباشد به حق [و به تدريج] بر تو نازل كرد» همچنانكه درباره اصل ايمان به انبياء گذشته و كتب ايشان در سوره مباركه بقره فرموده است: «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ؛ پيامبر بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ايمان آورده است، و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش ايمان آوردهاند».
اين محقق و پژوهشگر با بيان اينكه ايمان به همه انبياء از آدم تا خاتم و همه كتب آسمانی جزء عقايد اسلامی است، افزود: بنا بر آنچه فرموده است: «لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ» يعنی بنابر اين كه خداوند بيان داشته كه ميان رسولان خويش هيچ تفاوتی قائل نيست، هيچ تفاوتی ميان اصل ايمان به رسولان الهی وجود ندارد و اين باور مبتنی بر اين امر است كه در اصل آموزههای انبياء الهی هيچ اختلافی نيست و مبانی همه آنها مشترك است، هرچند بنابر اقتضائات زمان دين خدا در مناسك دگرگون شده و آداب و احكام متفاوتی از سوی انبياء(ع) ابلاغ شده است.
حجتالاسلام كلباسی اعتقاد به منجی را از جمله آموزههای مشترك همه اديان دانست و گفت: از جمله موارد تأييد كتب آسمانی پيشين مواردی است كه به انجام دنيا اشاره میكند و برای مثال در آيه 105 سوره انبياء به عنوان يكی از موارد بحث از منجی می فرمايد: «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» يعنی ما در زبور بعد از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان صالح به ارث خواهند برد و اين جزء وعدههای قطعی و مسلمی است كه در همه كتب آسمانی و تعاليم انبياء ذكر شده است.
بنابراصول و مبانی مطرح در مذهب تشيع، منجی، هماكنون نيز نقشآفرين است و مسئوليتهايی برعهده دارد. در واقع منجی به عنوان يك امام معصوم وظيفه امامت زمان و زمانه را برعهده دارد و اين نقطه بارزی است كه تفاوت بسيار روشنی را رقم میزند و شيعه را از ساير مكاتب جدا میكند
مدير مركز تخصصی مهدويت حوزه علميه قم با اشاره به ساير آيينها و مسلكها افزود: هر چند به علت زياد شدن فاصله اين آيينها از حقايق، تحريفات و دگرگونیهای عميقی در آنها به وجود آمده است اما به واسطه ريشه الهی اين آيينها توجه به مسأله موعود در آنها نيز ظهوراتی داشته است. در واقع خبر دادن از آينده و اعتقاد به اينكه در نهايت زمين را بندگان شايسته خدا و آنگونه كه خدا میخواهد اداره خواهند كرد حقيقت مشتركی است كه در آيينهايی كه امروزه شبه دين خوانده میشوند نيز ديده میشود.
وی با همگانی دانستن اين وعده الهی در اديان مختلف گفت: اما در عين حال شاهد هستيم كه تحريفاتی در اين موضوع در بعضی از اديان صورت گرفته كه يكی از عمدهترين اين تحريفات به وسيله قوم يهود انجام شده است. خداوند متعال در قرآن كريم خطاب به آنها در مورد آنچه بر ايشان نازل كرده میفرمايد: «تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا؛ آن را به صورت طومارها درمیآوريد [آنچه را] از آن [میخواهيد] آشكار و بسيارى را پنهان میكنيد.»
اين استاد حوزه علميه افزود: قرآن با اشاره به ويژگیهای اين قوم نكتهای را به ما گوشزد میكند كه هماكنون به شكل ديگری شاهد آن هستيم. در واقع كار به جايی رسيده است كه يهوديت با مصادره انديشه موعودگرايی و قالب كردن اين بحث به شكلی خاص در آيين يهود و تبديل آن به صهيونيسم، كشور غاصب اسرائيل را تشكيل داده و حقيقت را به نفع باطل مصادره كرده است.
حجتالاسلام كلباسی از سوی ديگر به بحث موعودگرايی در تشيع اشاره كرد و گفت: روشنترين، واضحترين و كارآمدترين مباحث درباره موعود در مذهب شيعه مطرح شده است. يعنی شما در هيچ يك از ديگر مذاهب مبحث موعود را تا اين اندازه زنده نمیبينيد درحالی كه در تشيع انديشه منجی با ويژگیهای خاص خود كاملاً زنده است. به عقيده شيعيان هويت فرد منجی كاملاً مشخص و ويژگیها و برنامههايش روشن و آشكار است.
وی يكی از ويژگیهای مبحث مهدويت نزد تشيع را زنده بودن منجی دانست و گفت: بنابر تاريخ و روايات مقبول شيعه منجی، امام حی و زنده است. همچنين بنابراصول و مبانی مطرح در مذهب تشيع، منجی، هماكنون نيز نقشآفرين است و مسئوليتهايی برعهده دارد. در واقع منجی به عنوان يك امام معصوم وظيفه امامت زمان و زمانه را برعهده دارد و اين نقطه بارزی است كه تفاوت بسيار روشنی را رقم میزند و شيعه را از ساير مكاتب جدا میكند.
حجتالاسلام كلباسی با اشاره به نقشی كه اين عقيده امروزه ايفا میكند، عنوان كرد: يكی از نقشهای اين انديشه نقش اجتماعی آن است كه با توجه به اين نكته قابل طرح است كه اصولاً هر كار و هر تحولی از فكر آغاز میشود. بنابراين تا انديشهای مطرح و در اذهان پخته نشود و به سمت آن انديشه گرايشی پديد نيايد و به دنبال اين گرايش مقدماتی فراهم نشود هيچ نتيجهای حاصل نخواهد شد.
مدير مركز تخصصی مهدويت حوزه علميه قم باورمندی به برنامه داشتن اسلام برای آينده بشر را نه صرفاً يك بحث نظری بلكه امری مربوط به آينده اسلام و انسان دانست و گفت: ما بايستی ببينيم آيا اسلام در كليت خود نقشه و برنامهای برای آينده بشريت دارد يا ندارد و اگر نقشه و برنامهای ندارد بايستی گفت كه اسلام و مسلمانان از آينده جهان حذف خواهند شد؛ به اين دليل كه فكری برای آينده ندارند.
وی در ادامه اضافه كرد: برای مثال زمينی را در نظر بگيريم كه در اختيار گروهی است و در هر گوشهای عدهای حضور دارند. از اين افراد عدهای برای آتيه خود نقشه كشيدهاند و به فكر تهيه مصالحاند و میخواهند آن نقطه را آباد كنند و افرادی نيز هستند كه خوابند و آنگاه هم كه در مورد آينده مورد پرسش قرار میگيرند سردرگم و حيران میشوند. بی شك از اين ميان آينده نيز به آنهايی تعلق دارد كه به آينده میانديشند و فكر عمران و آبادی در سر دارند و به توليد مشغولند اما آنكه ساكت و راكد است حذف خواهد شد.
حجتالاسلام كلباسی خاطرنشان كرد: نداشتن برنامه برای آينده همچون حذف كردن خود از آينده به دست خويشتن است و اگر اسلام و مسلمانان برنامهای برای آينده خود نداشته باشند به دست خود، خود را از آينده را حذف كردهاند. در واقع بحث مهدويت در اسلام صرفاً يك بحث اعتقادی نيست بلكه مبحثی است كه زنده بودن آن همبسته زنده بودن جامعه اسلامی است و زمينهای است كه همچون يك گوهر گرانبها در اختيار ما قرار گرفته و میتوانيم بهواسطه آن به سمت آيندهای روشن حركت كنيم.