آيتالله محقق داماد: ملاصدرا از فردوسي با عنوان قدوسي ياد ميكند
ايرانيها، شاهنامهنخوان شدهاند
همايش «حكمت فردوسي» شنبه شب به ميزباني انجمن حكمت و فلسفه در خانه انديشمندان علوم انساني برگزار شد و دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني از شاهنامهنخواني ايرانيها بشدت انتقاد كرد.
به گزارش خبرنگار ما، ديناني در اين نشست كه چهرههاي شناختهشدهاي همچون آيتالله مصطفي محقق داماد، سعيد حميديان، حسن بلخاري و غلامرضا اعواني حضور داشتند با بيان اين كه نسبت به شاهنامه و فردوسي بيتوجه شدهايم، گفت: خيلي وقت است ايرانيها ديگر شاهنامه نميخوانند، البته ايرانيهاي اصيل آن سالهاي دور ميخواندند، اما اكنون ديگر خوانده نميشود.
ابراهيمي ديناني با طرح اين پرسش كه فردوسي آيا خردمند است يا فيلسوف، عارف مورخ، شاعر و اديب، افزود: بايد گفت به اصطلاح علمي و فني، او نه فيلسوف و نه عارف است، اما به اجمال بگويم فردوسي همه اينها كه گفتم، هست. او فيلسوف است از اين جهت كه سخن حكيمانه ميگويد و حكيمانه نگاه ميكند و به همين شكل عارف، شاعر و اديب است. در واقع به اعتبار اين كه خردمند است، همه اينها را در خود دارد.
اگر فردوسي نبود، باز هم زبان فارسي بود
در اين مراسم همچنين نصرالله پورجوادي، عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي سخنراني متفاوتي انجام داد و با انتقاد از تلقياي كه معتقد است اگر فردوسي نبود، زبان فارسي نيز نبود تاكيد كرد: اين تصور كاملا غلطي است. اين كه اگر فردوسي نبود، زبان فارسي نميماند، اشتباه است و ناديده گرفتن قدرت و صلابت زبان فارسي است. اينطور نيست كه يك شاهنامه آمده و زبان فارسي را حفظ كرده است.
وي افزود: صد سال پيش از فردوسي، نوشتار فارسي رايج شده بود و همچنين زبان فارسي جواز خودش را از لحاظ ديني گرفته بود. هنگامي كه فقهايي از اهل بخارا به ترجمه قرآن به زبان فارسي فتوا دادند، زبان فارسي مشروعيتش را بازيافته بود و پيش از فردوسي رواج داشت و از ياد نبريم كه شاهنامه 150 سال بعد از سرايش آن رواج پيدا ميكند و شناخته ميشود و مورد توجه قرار ميگيرد. آن هنگام ديگر زبان فارسي ميخش را كوبيده و تثبيت شده بود.
پورجوادي با نگاه به برخي شواهد، مثالها و شخصيتهاي سدههاي پيشين، به تبيين معناي حكيم و حكيم بودن پرداخت و گفت: به آن معنا كه امروز ميشناسيم در آن مقطع بين حكيم، صوفي و عارف چندان تمايزي نبود، اما فردوسي را بيدليل حكيم نميگفتند. نخست از اين جهت كه زبان فارسي همواره براي بيان مسائل فكري و عقلي خود از بياني داستانگونه، حكايت و حماسه بهره برده است و اين موضوع سنتي قديمي در فرهنگ ايراني است كه فوايد بسياري نيز دربرداشته و ديگر اين كه به خاطر آموزههاي حكمي و عميق فردوسي در شاهنامه است كه او را حكيم ميدانند.
فردوسي از چهرههاي مقدس ادبيات فارسي است
آيتالله مصطفي محقق داماد، استاد دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي با عنوان «ملاصدرا و فردوسي» به ايراد سخنراني پرداخت و گفت: ملاصدرا از فردوسي به عنوان قدوسي ياد ميكند. او به مذهب ايراني، به زبان فارسي عشق ميورزد و به همين اعتبار، فردوسي را قدر مينهد و قدوسي مينامد. فردوسي يكي از چهرههاي مقدس ادبيات فارسي است.
قهرمانان شاهنامه از حقارت به دورند
در بخش ديگري از اين همايش، غلامرضا اعواني با تشريح معناي حكمت بحثي و حكمت ذوقي، آثار شيخ شهابالدين سهروردي و عطار و حماسههاي شاهنامه را حكمت ذوقي دانست و گفت: اين آثار با زباني رمزي و مثالي بيان شده است و از اين جهت اين دسته آثار را بايد با رويكردي تاويلي خواند.
اعواني گفت: به معنايي، شخصيتهاي شاهنامه مراتب وجود انسان را نمايش ميدهند و همچنين مكانهاي جغرافيايي شاهنامه به نوعي رمزي است. همچنين شاهنامه كتاب فتوت، پهلواني، جوانمردي و بزرگمنشي است. پهلوانهاي شاهنامه عاليترين نمونه فتوت و جوانمردي هستند و قهرمانهاي شاهنامه از حقارت و ذلت به دورند.
حسن بلخاري ديگر سخنران اين مراسم با موضوع حكمت هنر در شاهنامه سخن گفت و به طرح مقدماتي در باب تمايز حكمت هنر در شرق و غرب پرداخت و با مروري بر تاويل شيخ اشراق بر داستان رستم و اسفنديار، گفت: اگر رستم در نبرد با اسفنديار اظهار عجز ميكند، به اين اعتبار است كه تفاوت اساطير با خدايان نشان داده شود؛ اساطير ايران هيچگاه به جاي خدايان ننشستهاند و اين نكته مهمي در فرهنگ و تمدن شرقي است، برخلاف فرهنگ يونان كه اساطير جاي خدايان مينشينند و به هزاران فسق و فجور دچار ميشوند. از همين منظر است كه رستم به پاسداشت شريعت فراخوانده ميشود.
او سپس به توضيحي درباره معناي هنر در نزد فردوسي و شاهنامه پرداخت و در سخناني اظهار كرد: در فرهنگ ايراني حكمت به معناي لفاظي صرف نيست؛ بلكه به معناي اجتماع نظر و عمل است تا آدمي را به پيش براند. ديدگاه ما به حكمت اينگونه است و هنگامي كه بخواهيم عملي را در حد كمال بدانيم، ميگوييم «هنر اين است». در واقع شاهنامه به معناي هنر در عرصه عمل و نظر توجه دارد. اما عموما منظور از هنر در شاهنامه آن امر دروني است كه به انسان قدرت تمايز ميدهد. البته اين سخن از فردوسي نيست؛ بلكه اين معنا را از اوستا ميگيرد.
بلخاري در توضيح چگونگي وامگيري فردوسي از گاتهاي اوستا درباره معناي هنر، به بازخواني گاتهاي اوستا و همچنين بيتهايي از فردوسي پرداخت.
سعيد حميديان، استاد دانشگاه علامه طباطبايي و نجفقلي حبيبي، عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها هم از ديگر سخنرانان اين مراسم بودند.