آمارها نشان ميدهند كه مشكلات وابسته به درد تا 80درصد علل مراجعه به پزشكان را تشكيل ميدهد
اين در حالي است كه پيشرفت روزافزون علم پزشكي علاوه بر بالا بردن كيفيت خدمات پزشكي و بهداشتي در جامعه، موجب شده است كه بيماراني كه در طول قرنها در مقابل امراض و آلام مختلف چارهاي جز تحمل نداشتند، اينك انتظارات بيشتري براي درمان سريع و قطعي دردهاي گوناگون داشته باشند.
دكتر علي بيداري، فوقتخصص روماتولوژي، در گفتوگو با همشهري با تاكيد بر اينكه نخستين قدم در مسير درمان و مديريت درد، ارزيابي بيمار مبتلا به درد است، ميگويد: «نكته مهم نه تنها پرداختن بهنكات متداولي مثل زمان، شروع و محل درد است بلكه به جنبههاي مختلف درد مثل تأثيراتي كه درد در فعاليتهاي فيزيكي و شغلي، رفتار و... گذاشته همچنين به انتظارات بيمار در ارتباط با شدت ميزان كاهش درد بايد پرداخته شود.»
دكتر بيداري تاكيد ميكند: «اولين نكتهاي كه در مورد درد بايد به آن توجه داشته باشيم اين است كه درد بهخودي خود يك بيماري نيست بلكه يك علامت است؛ بهخصوص اگر اين درد در گذشته تجربه نشده و تشخيصي هم روي آن داده نشده باشد.» متخصصان توصيه ميكنند كه بيمار مبتلا به درد مزمن، حتماً به پزشك مراجعه كند تا اگر اين درد سرنخي براي يك تشخيص مهم است اين تشخيص خيلي زود داده شود، ولي خوددرماني در ارتباط با داروها يكي از معضلات مهمي است كه در كشور ما رو به افزايش است.
دكتر بيداري با اشاره به اينكه خوددرماني در ارتباط با درد جز در مواردي كه بيماري فرد قبلا تشخيص داده شده به هيچ وجه توصيه نميشود و حتماً اين كار با مشورت پزشك بايد صورت گيرد، ادامه ميدهد: «بعضي از افراد به اين ترتيب فكر ميكنند كه درد يك پديده طبيعي است و بايد آن را تحمل كرد.
اين رفتار بهخصوص در سالمندان كه كمتر درد خود را بروز ميدهند، بيشتر رايج است و همين امر باعث ميشود كه كيفيت زندگي افراد پايين بيايد.
بهعنوان مثال، بيماري كه در مراحل پيشرفته سرطان قرار دارد تصور او و اطرافيانش اين است كه اين مدت از زندگي بايد با درد همراه باشد كه اين از نظر پزشكي به هيچ وجه قابلقبول نيست.» اين در حالي است كه در خيلي از موارد نيز درد آنقدر ساده تلقي ميشود كه همين امر ممكن است تشخيصهاي مهم و جدي را به خطر بيندازد.
نخستين نقصان؛ كمبود آموزش
به گفته دكتر بيداري، سيستمهاي پزشكي و پيراپزشكي كشورهاي پيشرفته همواره مسائل مربوط به كنترل درد را آموزش ميبينند. در اين كشورها به پزشكان آموزش داده ميشود كه وقتي يك دارو بدون نسخه فروخته ميشود علت آن چيست و چه كساني حق استفاده از آن را دارند، در حاليكه در ايران اين امر تقريباً به فراموشي سپرده شده است.
وي در ادامه به مشكلات سازماندهي در مرحله بعد اشاره ميكند و ميگويد:امروزه برخورد با درد از حوزه يك رشته تخصصي فراتر رفته و بيشتر كار تيمي بين تخصصهاي مختلف مطرح است (رويكرد چندتخصصي به درد) كه متأسفانه اين اتفاق هم در كشور ما هنوز نيفتاده است.
اگر در همه حيطههاي پزشكي با باورهاي غلط رايج در بين مردم مواجه ميشويم، اين باورها در هنگام درد هم ميتوانند بسيار متنوع باشند و اين امر در جوامعي كه از نظر تحصيلات در سطح پايينتري قرار دارند بيشتر به چشم ميخورد.
دكتر محمد شريفي، رئيس انجمن بررسي و مطالعه درد در ايران نيز در اين باره معتقد است: هنوز پس از گذشت ساليان درازي كه بيماران و پزشكان با مسئله درد سر و كار دارند، درد تعريف خودش را در اين ميان گم كرده است؛
حتي خيلي از پزشكان هم هنوز نميتوانند تعريف دقيق و علمي از درد داشته باشند اما بايد دانست كه درد فقط يك پديده جسمي نيست بلكه خيلي از ناراحتيها و ناخوشيهاي روحي را هم بهدنبال دارد.
وي با تاكيد بر اينكه اداره كردن دردهاي حاد يا دردهايي كه بهعلت يك آسيب بافتي ايجاد ميشوند موضوعي است كه در بيمارستانها و درمانگاهها نسبت به اين امر توجه كافي نميشود، به همشهري ميگويد:در اين ميان پرسنل هم آموزشهاي كافي را براي كنترل اين دردها هنوز نديدهاند، داروهاي مناسب كنترل اين دردها هم اغلب در دسترس نيست چون خيلي از اين داروها ممكن است مخدر باشند و احتياج به مجوز داشته باشند.
همين تشريفات اداري منجر به اين ميشود كه بيمار، دردهاي زيادي را تحمل كند كه ميتواند آسيبهاي جبرانناپذيري را به همراه داشته باشد.
در بيمارستانهاي ما خيلي از بيماران كه بعد از عمل جراحي با درد بعد از عمل مواجه ميشوند، وقتي براي كنترل درد از پرسنل كمك ميخواهند، در پاسخ به آنها گفته ميشود كه چون جراحي شدهاند درد ناشي از آن را هم بايد تحمل كنند.
دكتر شريفي در ادامه در اينباره ميگويد: «اين يك باور غلط است و اين دردها تماماً و با دقت بايد كنترل شوند وگرنه براي بيمار تبعاتي خواهند داشت كه از جمله آن تضعيف سيستم ايمني بدن است؛
يعني زماني كه بيمار پس از عمل جراحي براي ترميم زخمش احتياج به سيستم ايمني دارد، اين سيستم بر اثر تحمل نابجاي درد ديگر تضعيف شده است، در نتيجه روزهاي بستري بيمار بيشتر ميشود، به داروهاي بيشتري نياز پيدا ميكند و حتي امكان بهوجود آمدن انواع عفونتها نيز در اين بيمار افزايش مييابد و به همين ترتيب تبعات اقتصادي ازجمله پرداخت هزينههاي بستري در بيمارستان متحمل اين شخص ميشود.
دكتر شريفي ميگويد: البته اين مسئله را نبايد ناديده گرفت كه كساني كه درد را تحمل ميكنند، بايد در اداره كردن درد خود دخالت داشته باشند؛ يعني اگر بيمار ماهيت درد را نشناسد و نتواند درد حاد را از مزمن تشخيص دهد، درنتيجه همكاري لازم را هم در هنگام مداخلات درماني نخواهد كرد و درمان را با شكست مواجه ميكند.
وي در پاسخ به اين سؤال همشهري كه چرا با اينكه استامينوفن يا ساير داروهاي OTCرواج بيرويهاي در بين مردم دارد در حاليكه بهراحتي در اختيار آنها قرار ميگيرد و مقررات محكمي براي داروخانهها در اين مورد مشخص نميشود، ميگويد: استامينوفن و مسكنهاي شبيه به آن در كل دارويهاي خطرناكي نيستند اما مصرف بيرويه آنها مسموميت يا خطرات ديگري را به همراه دارد كه به سيستم اقتصادي خانواده و كشور خسارات زيادي وارد ميكند اما اينكه چه مسكني براي چه دردي مناسب است نيز از نكات مهمي است كه هنوز خيلي از مردم از آن بياطلاعند و نميدانند كه هر مسكني براي هر دردي جواب نميدهد.
دكتر شريفي در اينباره اينگونه توضيح ميدهد:بهعنوان مثال بسياري از خانمها در طول عادت ماهانه دردناكشان به مصرف دارو روي ميآورند ولي هنوز خيلي از آنها نميدانند كه چه دارويي را با چه دوزي بايد استفاده كنند، از چه روزي دارو را شروع كنند و تا چه روزي ادامه دهند و همين امر نيز نقصان فرهنگسازي در زمينه استفاده از دارو در كشور ما را نشان ميدهد.
سميه شرافتي
همشهری آنلاین