جام جم آنلاين: واليبال در واقع خيلي دير به بازيهاي المپيك پيوست. 30 سال طول كشيد تا دوندگي «پل ليبود» رئيس فقيد و فرانسوي فدراسيون جهاني نتيجه داد و اين رشته جذاب و اكروباتيك از 1964 توكيو المپيكي شد و جالب اين كه از همان ابتداي كار تلاش و تقلاي ايرانيان نيز براي راهيابي به بازيهاي 5 قاره جهان آغاز شده، اما به بغضي تاريخي تبديل شد كه حسرت بر دل چند نسل واليبالي ما گذاشت.
نخستين گروهي كه رسيدن به قله آرزوها را آغاز كردند سال 1342 (1963 ميلادي) در دهلينو دست به كار شدند، آن سال مرداني چون حسن كرد (كاپيتان)، اكبر تنها (پاسور)، محمود مطلق، چنگيز انصاري، محمد همتيار، خسرو گلستانه (هر سه نفر از دار دنيا رفتهاند)، سياوش فرخي، فاروق فخرالديني، بيژن روحاللهي، جهانگير قوام، اكبر قادري و مجتبي مرتضوي بازيكنان تيم ملي را تشكيل ميدادند و مرحوم حسين جبارزادگان سرمربي تيم ملي بود. ماوقع ديدارهاي دهلينو را از زبان اكبر تنها (پاسور اول) بخوانيد. در اين مسابقات ژاپن به دليل آن كه ميزبان المپيك بود، شركت نكرد و ما به 2 كره شمالي و جنوبي باختيم، اما در مسابقه با هندوستان ميزبانها خيلي اعمال نفوذ كردند و بارها امتيازهاي بازي را برعكس مينوشتند تا ما را شكست بدهند.
آنقدر كارشان زشت بود كه حتي روزنامههاي هندي هم نوشتند: «هند تيم ايران را ناجوانمردانه شكست داد»، اما البته پاكستان و فيليپين را 3 بر صفر برديم تا با پيروزي 3 بر 2 بر رژيم صهيونيستي چهارم شويم. آن زمان من و مرتضوي، پاسور تيم ملي بوديم كه انگشت مرتضوي شكست و من و چنگيز انصاري پاسور شديم. من اولين تكپاسور تيم ملي بودم كه از حق خود در زدن آبشار گذشتم تا چرخ تيم بچرخد. من پاس كوتاه را با همكاري محمود عدل اجرا كرديم و بعد از وي مجتبي مرتضوي و محمود مطلق آبشار كوتاه ميزدند. مطلق در توپگيري هم عالي بود، اما ستاره تيم ايران مثل هميشه حسن كرد بود.
«تنها» درباره تيم كنوني ايران ميگويد: من تمرينات آقاي ولاسكو را نديدهام، اما در جريان جام جهاني ژاپن متوجه شدم مردي مطلع و قابل اعتماد است، پاسورهاي خوبي داريم و من طريقه پاسدادن سعيد معروف و امير حسيني را خيلي ميپسندم، اما اشكال اين است كه سرويس زياد خراب ميكنيم و توپ هم نميگيريم. به هر حال اگر توپ اول سالم به دست پاسورها برسد خيلي از تيمهاي بزرگ دنيا را شكست خواهيم داد. ما در طول تاريخ هميشه بازيكنان مطرحي داشتيم، امروز تداركات و زندگي اردويي تيم ملي عالي است، قديمها ما در زمين خاكي امجديه تمرين ميكرديم. بعدها كه سالن هفت تير افتتاح شد، خيلي به ما لطف ميكردند بازيكنان ناهار را با هم ميخورديم و صبح و عصر تمرين ميكرديم.
ديگر از مسائلي كه اين روزها ميشنويم خبري نيست. يادش به خير مرحوم جبارزادگان كه آن روزگار از نظر علم ورزشي از همه بهتر بود، تاكيد داشت كه ورزشكار ملي بايد مليانديش باشد.
طلوع واليبال ايران در آسيا
سال 2003 دومين بختآزمايي ايرانيان بود و تيم ملي در توكيوي ژاپن قد برافراشت و به افسانه شكستناپذيري ژاپن، كره و... خاتمه داد. آن سال، پارك كيوون كه تجربه سالها مربيگرياش در ايتاليا و كره جنوبي را به ايران آورده بود، كارهاي تاكتيكي جديدي را به مليپوشان ما ياد داد كه هنوز هم ملكه ذهن بازيكنان ايراني است. تيم ملي در حضور 11 هزار تماشاگر، ژاپن را 3 بر 2 شكست داد و ژاپنيها كه ماركوس، بازيكن دورگه برزيلي ـ ژاپني را هم در تركيب داشتند مقهور نمايشهاي امير حسيني، عباس قاسميان، بهنام محمودي، محمد تركاشوند، محمد منصوري، عليرضا نادي و پيمان اكبري شد. در تيم ايران، عليرضا بهبودي (پاسور دوم)، فرهاد ظريف و عظيم جزيده (ليبرو)، اميرحسين منظمي و اكبر خداوردي هم بازي ميكردند. اين مسابقات در حقيقت آغاز طلوع واليبال ايران در صحنه آسيا بود، چراكه تيم ملي 3 بر صفر كره جنوبي را شكست داد. الجزاير و استراليا را 3 بر صفر برد، اما به فرانسه، كانادا و چين 3 بر صفر باخت و از صعود به المپيك بازماند. محمد منصوري، يار سرعتي تيم ملي در آن زمان درباره خاطرات مسابقات انتخابي المپيك ميگويد: شگفتيساز واليبال ايران از نسل همدورههاي من آغاز شد و امروز كه به گذشته فكر ميكنم به ياد ميآورم كه چه بازيكنان شجاع و جنگندهاي داشتيم كه امروز كسي به ياد آنها نيست. ما با انجام يك بازي تداركاتي با هندوستان و تيم جوانان ايران در تهران راهي ژاپن شديم. در صورتي كه اگر مثل امروز به ما توجه ميكردند، ميتوانستيم كانادا و فرانسه را مغلوب كنيم. ما در 3 ست با امتيازات 33 بر 31، 26 بر 24 و 25 بر 23 به فرانسه كه از قدرتهاي بزرگ آن روزگار بود، باختيم. منصوري درباره تيم كنوني ملي كشورمان ميگويد: همه بچهها عالياند و تداركات فدراسيون عاليتر، 2 سرعتيزن تيم ملي محمد موسوي و عليرضا نادي حرف ندارند و فدراسيون بهترين بازيهاي تداركاتي را براي تيم ملي در نظر گرفت. در صورتي كه در آن دوران سفر به اروپا براي ما رويا بود.
خط و خطوط غلط
سال 2007 توكيو، ژاپنيها دستبردار واليبال نيستند، براي آنها ميزباني مسابقات مهم افتخار است و نشانه سرزندگي اين ورزش در عرصه واليبال. در اين دوره زوران گائيچ، مربي سرشناس صربستاني كه در كارنامهاش قهرماني المپيك سيدني ميدرخشيد به ايران آمد، اما همه چيز را به هم ريخت و چون خط و خطوط غلط به وي داده بودند، داد همه را درآورد.
اين بار تيم ايران به دليل همراه داشتن يك مربي سرشناس و گرانقيمت كه ميزان دستمزد نجومياش مورد توجه رسانهها قرار گرفته بود به مثابه طبل تو خالي عمل كرد، چرا كه گائيچ پيمان اكبري را روي نيمكت ذخيرهها نشاند، تركاشوند را خط زد و با محمد محمدكاظم، سيد محمد موسوي، عليرضا نادي، حمزه زريني، فرهاد سالافزون، سعيد معروف، امين معمري، محسن عندليب، آرش صادقياني و مجتبي عطار (ليبرو) ره به جايي نبرد و با وجود پيروزي 3 بر صفر مقابل استراليا و تايلند بقيه مسابقاتش را باخت، حتي مقابل الجزاير كه 2 بر صفر جلو بود 3 بر 2 شكست خورد، به ايتاليا 3 بر صفر باخت و در برابر آرژانتين 3 بر يك و ايتاليا و ژاپن و كره جنوبي هم 3 بر يك مغلوب شد و نتوانست صعود كند.
بعد از اين مسابقات، موج اعتراضها و انتقادات به سوي فدراسيون محمدرضا داورزني سرازير شد و وي كه هنوز هم از گائيچ تعريف ميكند، ناچار شد اين مربي پروازي را تغيير دهد. مجتبي عطار ليبروي تيم ملي در آن دوران كه دومين دريافتكننده مسابقات شد، ميگويد: من و سعيد معروف خيلي خوب بوديم، اين را آمار نشان داده است، اما آقاي گائيچ هر بازي يك ارنج ميداد و تركيب اصلياش معلوم نبود. عطار در مورد خاطرات آن مسابقات افزود: پيش از بازي با ژاپن ما 3 نفر 30 ثانيه ديرتر آمديم ولي آقاي گائيچ به راننده اتوبوس گفت حركت كن و من، عليرضا نادي و پيمان اكبري با شورت از طريق مترو خودمان را به سالن رسانديم، چرا كه آقاي مربي حاضر نشده بود 30 ثانيه صبر كند و كاپيتان تيم ملي را هم جا گذاشت.
حالا سفر تيمي ديگر و كارزاري ديگر در پيش است و ما بايد پراميدترين تيم تاريخ را بدرقه كنيم. عليرضا نادي، سرگروه تيم ملي كه در 3 دوره مسابقات انتخابي المپيك شركت كرده است، فارغ از لفاظيهايي كه در جامعه واليبال رواج پيدا كرده است خيلي منطقي درباره مسابقات پيشرو گپ ميزند. «ميدانيد كه بازيكنان دوسه پست جوان شدهاند و بازيكن پست 2 و همچنين پشت خطزن. خب جواني در ميدانهاي بزرگ هم ميتواند خوب باشد و هم كمي شكننده. رضا قراء در قطر پاسور خيلي خوب ظاهر شد و اميدوارم كه امير غفور هم از بند مصدوميت رهايي پيدا كند و به ياري تيم بشتابد.»
نادي درباره رقباي تيم ملي ميگويد: ژاپن و كره در ليگ جهاني آبديده شدهاند و ما از بابت كمبود ديدارهاي تداركاتي كمي نگرانيم. بقيه رقباي ما هم مثل پورتوريكو و لهستان تيمهاي با تجربهاي هستند. اين حرفها در حالي است كه سعيد معروف، پاسور تيم ملي در بازگشت مجدد با احتياط بيشتري سخن ميگويد: از نگاه ما تيم ملي كشورمان با تمام دگرگونيهايي كه در آن به وجود آمده و مهرههاي موفقي چون امير حسيني، سيدمهدي بازارگرد و فرهاد نظري افشار را كنار گذاشته است و آرش كمالوند ستاره لرستاني و بلندبالاي تيم ملي مصدوم و خارج گودنشين شده، بيشتر از ساير رقباي آسيايي و حدود 60 درصد شانس راهيابي به بازيهاي لندن را دارد. المپيك از نگاه كارشناسان و عالمان ورزش مريخ واليبال است و ما حدود يك قرن براي پا گذاردن به جولانگاه ستارگان بزرگ كوشش كردهايم و انتظار كشيدهايم.
اغفال حريفان
تيم اعزامي كشورمان تغييرات محسوسي در برخي پستها انجام داده است كه براي كارشناسان داخلي قابل هضم نمينمايد.
اگر ولاسكو مدعي است كه با جابهجايي مهرهها قصد دارد كه تيم ايران را از چنبره شناخت و آناليز رقبا دور سازد، خط زدن امير حسيني، مهدي بازارگرد و فرهاد نظري افشار سر و صداهايي را در پي داشت، اما در مجموع فدراسيون واليبال به دليل اعتماد وافري كه به مربي آرژانتيني داشته است ريش و قيچي را به ولاسكو سپرد و ولاسكو نيز جواناني مانند مجتبي ميرزاجانپور، امير غفور، پوريا فياضي و رضا قراء را ترجيح داد و در پست پاسوري نيز سعيد معروف را برگزيد تا در كنار مهدي مهدوي تيم را تغذيه كند. تيم كنوني با معدل سني حدود 23 سال سرشار از انگيزه و جنگندگي است و اگر چه تا لحظه پرواز نگران مصدوميت امير غفور و مجتبي ميرزاجانپور بود، اما همه اعتقاد دارند كه ايران ميتواند با بالهاي پرتوان بازيكنان تا كره مريخ (المپيك) پرواز كند، تيم ملي در پست ليبرو فرهاد ظريف را دارد بازيكن كوتاه قامتي كه قدش به زحمت به 170 سانتيمتر ميرسد، در كارنامه خود جايزه بهترين ليبروي جام ملتهاي آسيا و نوجوانان جهان سال 2000 (قاهره) را دارد. ميانگين قدي تيم ايران حدود 195 سانتيمتر است. سيد محمد موسوي با 203 سانتيمتر قد و 384 سانتيمتر در حمله بالاترين پرواز را دارد، اما امير غفور قطر پاسور كاشاني تيم ملي در زمان دفاع دستش به فضاي 333 سانتيمتري ميرسد.
اعزام غفور كه از ناحيه عضلات كتف بهشدت آسيب ديده بود تا روز آخر در پرده ابهام قرار داشت، چرا كه پزشكان ايتاليايي به او توصيه كرده بودند 8 هفته با فيزيوتراپي و كشش با كتف مصدومش مدارا كند.
تيم ملي ايران در حقيقت با تفكرات مربيان آرژانتيني و ايتاليايي راهي ديار آفتاب تابان شد. سواي ولاسكو 2 مربي ديگر سيچلو (دستيار) و ادواردو (بدنساز) آرژانتيني هستند و پائو گاردينهاي از ايتاليا هم آناليزور تيم ملي است. ولاسكو اعلام كرده است كه هيچ مربي ايراني را روي نيمكت قرار نميدهد، خوب! شايد ايشان معتقدند كه ميتوانند بدون مربيان ايراني گليم خود را از آب بيرون بكشند كما اين كه بعد از جام ملتهاي آسيا در حالي كه دست در گردن هموطنش خوان سيچلو داشت رو به همسرش كه در جايگاه ويژه نشسته بود كرد و بلند گفت: «ما ... توانستيم»
اندر عادات و آداب ولاسكو
خوليو ولاسكو، سرمربي آرژانتيني تيم ملي واليبال كه در پايان قرن بيستم به اتفاق مرحوم ماتسودايرا (ژاپن) و ويچسلاو پلانف (روسيه) مربيان قرن شناخته شدند، عادات و آداب خاصي دارد. او با نگاه جامعهشناسانهاش از شيوههاي روانشناختي هم براي تقويت روحيه بازيكنان استفاده ميكند. وي استاد مسائل ذهني است و درس روانشناسي را بخوبي ميداند. ولاسكو حتي در كوچه و معابر هم دست از مطالعه نميشويد، او چندي پيش در پارك لاله به تماشاي واليبال بعضي بازيكنان آماتور نشست كه تفريحي واليبال بازي ميكنند.
ولاسكو شوخي، جدي به مترجمش احمد مساجدي گفت: بعضي از اين بازيكنان چنان ضربه دستي دارند كه دلم ميخواهد آنها را به اردوي تيم ملي بكشانم و براي بازيكنان تيم ملي توپ بزنند. ولاسكو هرگز احساس خستگي نميكند و با خميازهكشيدن مخالف است و زماني كه وارد عرصه تمرينات ميشود با خود انرژي و خواهندگي را به ارمغان ميآورد و تكتك بازيكنانش را به اسم ميشناسد و تمام نقاط قوت و ضعف آنها را در مغز خود ضبط كرده است. از شنيدن حرفهاي اضافي بيزار است و تاكيد ميكند كه تمام حرفها بايد كوتاه و موجز باشد. خوليو ولاسكو حساسيت زيادي به نوشتههاي روزنامههاي ايراني دارد و يك نفر برايش تمام مطالب و اخبار را ترجمه ميكند و برايش ايميل ميزند.
روزي كه تيم ملي در جامجهاني به چين باخت، خيلي ناراحت بود و حتي يك كلمه با كسي حرف نزد. گهگاهي عصباني ميشود كه در اين گونه مواقع تمام اطرافيانش سكوت ميكنند، چون ميدانند اين كوه آتشفشان زود فروكش ميكند. از خبرنگاراني كه دنبال حاشيهسازي هستند خوشش نميآيد.
او به فرستادن صلوات بسيار علاقه دارد و ميگويد: شنيدن صلوات به من انرژي ميدهد و خودش نيز همراه با بازيكنان صلوات ميفرستد. ولاسكو پيش از عزيمت تيم ملي به توكيو يك بار ديگر تاكيد كرد كه ما در جام ملتها خواستيم و توانستيم و ايرانيان باز هم ميتوانند در جهان واليبال بدرخشند، ولي بدانند كه شانس هميشه يار ما آدمها نيست و آن روي سكه را هم بايد ديد.
ولاسكو گفت: سورپرايزي ديگر از من به يادگار خواهيد داشت و آن، رسيدن به بازيهاي المپيك است، نميدانم بعد از مسابقات انتخابي المپيك در ايران ماندني هستم يا نه، اما خيلي دوست دارم كه در ايران به حرفه مربيگري خودم پايان بدهم.
برنامه بازيها مقدماتي المپيک
جمعه ـ 12 خرداد: استرالياـ ونزوئلا(30/6)، پورتوريكوـچين(00/9)، ايران ـ كره جنوبي(30/11)، ژاپن - صربستان (35/14) شنبه ـ 13 خرداد: استرالياـ پورتوريكو(30/6)، چينـايران(00/9)، كرهجنوبيـ صربستان(30/11)، ژاپن ـ ونزوئلا (35/14) سه شنبه ـ 16 خرداد: پورتوريكوـ ونزوئلا(30/6)، ايرانـاستراليا(00/9)، صربستانـچين(30/11)، ژاپنـكره جوبي(35/14) چهارشنبه ـ 17 خرداد: پورتوريكوـايران(30/6)، استرالياـصربستان(00/9)، ونزوئلاـكره جنوبي(30/11)، ژاپنـچين(35/14) پنجشنبه ـ 18 خرداد: ايرانـ ونزوئلا(30/6)، صربستانـپورتوريكو(00/9)، كرهجنوبي ـ چين(30/11)، ژاپنـاستراليا(35/14) شنبه ـ 20 خرداد: ايرانـصربستان(30/6)، ونزوئلاـچين(00/9)، استرالياـ كره جنوبي(30/11)، ژاپنـپورتوريكو (35/14) يكشنبه ـ 21 خرداد: صربستانـونزوئلا(30/6)، چينـاستراليا(00/9)، كره جنوبيـ پورتوريكو(30/11)، ژاپنـايران(35/14)
جمشيد حميدي / جامجم