محقق و پژوهشگر فلسفه تطبيقی، با تأكيد بر اهميت توجه به آموزش خلاقانه و افزايش تفكر انتقادی دانشآموزان رشتههای علوم انسانی گفت: اين رويكرد قطعاً میتواند در بلندمدت، موجب تغييرات مثبت در نظام فكری و آموزشی عرصههای مختلف علوم انسانی و جايگزينی علوم انسانی اسلامی شود.
علی پيری، پژوهشگر فلسفه تطبيقی، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با اشاره به اينكه نقطه ثقل اسلام و علوم انسانی و نقطه اشتراك اين دو حوزه معرفتی، سعادت انسان و شكوفايی ابعاد وجودی اوست، گفت: طرح علوم انسانی اسلامی امری ممكن است و تبيين آن ضرورت دارد.
وی اظهار كرد: طرح مسئله علوم انسانی اسلامی و دستيابی به آن، يكی از مهمترين دغدغههای موجود برای كشورهای اسلامی است كه جهت وصول به آن، میتوان به رويكرد تحليلیِ جمعی اشاره كرد كه نسبت به ساير نظريههای مطرح شده، مناسبتر است و بايد مورد توجه قرار بگيرد.
پژوهشگر فلسفه تطبيقی، با تأكيد بر اينكه در دين مقدس اسلام، انسان مخاطب وحی و محور تعاليم است و كتاب قرآن، شامل برنامهای برای استفاده او در همه شئون است، اظهار كرد: از طرف ديگر انسان و فعاليتهای وی موضوع علوم انسانی هم هست.
وی ادامه داد: علوم انسانی غرب در حال حاضر شاهد بحران عميقی است كه انسان را به ابزار فروكاسته است. به عنوان مثال، متفكرين حوزه مكتب فرانكفورت جهت مقابله با اين وضعيت، اصطلاح «صنعت فرهنگ» را در كنايه به وجوه ابزاری فرهنگ امروز، ابداع كردند كه به قول هوركهايمر «صنعتی است كه به وضعيت وابستگی، اضطراب و ضعف خود متوسل میگردد و... سركوب عقل، حساسيت و خودانگيختگی توسط اين صنعت تنها باعث افزايش فعاليت كاذب میگردد».
علی پيری افزود: آدورنو فرهنگ را همه آن چيزهايی میداند كه از خواستها و نيازها و ايجابهای زندگی هر روزه، متفاوتاند و در واقع مخالف آنها هستند. فرهنگ به معنای واقعی كلمه، خود را به سادگی با هستی انسانی همساز نمیكند، بلكه همواره به گونهای همزمان، اعتراضی را عليه مناسباتی برمیانگيزد كه افراد همراه با آنها زندگی میكنند.
برخی متفكرين غربی معتقدند اگرچه در جامعه سرمايهداری در صورت ظاهر، عقلانيت وجود دارد، اما اين عقلانيت مملو از خردستيزی است و میتوان آن را به «خردستيزی عقلانيت صوری» تعبير كرد
وی با بيان اينكه اين متفكرين، علاوه بر مسئله فرهنگ، نقدهايی نيز نسبت به جامعه سرمايهداری مطرح نمودهاند، گفت: به اعتقاد آنها، اگرچه در جامعه سرمايهداری در صورت ظاهر، عقلانيت وجود دارد، اما اين عقلانيت مملو از خردستيزی است كه از آن میتوان با تعبير «خردستيزی عقلانيت صوری» ياد كرد.
اين پژوهشگر فلسفه تطبيقی تأكيد كرد: به منظور نيل به علوم انسانیِ اسلامی بايد دانست كه توجه به وظايف حوزههای علميه و نيز نهادهای آموزش و پرورش و دانشگاهها، امری بسيار مهم است و در جهت تحولآفرينی در علوم انسانی بايد مدنظر قرار گيرد.
وی با بيان اينكه حوزههای علميه میبايست توجه ويژهای به استخراج مسائل و نيازهای كنونی جامعه داشته باشند و پس از شناخت مسائل، به حل و فصل آن اهتمام كنند، افزود: اين نكته از آن جهت حائز اهميت است كه در نتيجه آشنايی حوزويان با مبانی اسلامی، پاسخهای آنها تناسب بيشتری با نصوص دينی خواهد داشت كه در سالهای اخير فعاليتهای مناسبی از حوزههای علميه مشاهده شده است.
اين پژوهشگر نكته بعدی را اهتمام حوزويان و دانشگاهيان فعال در زمينههای مختلف علوم انسانی به شناساندن دانشمندان اسلامی از طريق برگزاری كنفرانسهای بينالمللی و ملی و بررسی تطبيقی نظريات علمای اسلامی با غربیها دانست و افزود: در اين خصوص، تطبيق متافيزيك عميق صدرايی در مقابل ضعف و بیاعتباری مباحث متافيزيكی در فلسفه پس از كانت در غرب قطعاً میتواند راههای جديدی را فراروی ما بگشايد.
وی در پايان گفت: يكی از مهمترين نكات، توجه به آموزش خلاقانه و افزايش تفكر انتقادی دانشآموزان رشتههای علوم انسانی است كه قطعاً میتواند در بلندمدت، موجب تغييرات مثبت در نظام فكری و آموزشی عرصههای مختلف علوم انسانی شود.