جام جم آنلاين: اين بار ميخواهيم با هم كاغذبازي كنيم، پس با آرامش يك قيچي و مقداري كاغذ برداريد تا برويم سر اصل ماجرا. حتما ماندهايد چه چيزي بسازيد؟ قايق، موشك يا... اصلا پيش از آن كه ما نام هنر «اوريگامي» را بدانيم و شنيده باشيم، در دوران بچگي كلي استاد اين كار بوديم.
يادتان ميآيد همين كه معلم ميخواست خطي بر آن تخته سياه كهنه بكشد موشك كاغذي ما بود كه او را نشانه ميگرفت؛ ميخنديديم با هيجان. معلم سرش را كه ميچرخاند با نگاه عصباني خود كلاس را در سكوت فرو ميبرد. او در اين حالت ناگهان با همان گچ شكسته، صورت يكي را نشانه ميگرفت و شاگرد سرتق با تيزي جا خالي ميداد.
بيخيال اين ماجرا. قرار شد با هم كاغذ بازي كنيم. اصلا نگوييد از ما گذشته كه اصلا اين طور نيست. اگر اين طور بود چرا هر روز اين همه ما و شما را با كاغذ بازي ميدهند در اتاق ادارهها، در راهپلهها و از يك مكان در گوشهاي از شهر به آن سوي ديگر شهر... حالا رسيديم به اصل ماجرا؛ يعني بازي با كاغذ در اداره و سازمانها. خوشتان نيامد كه يكباره از كلاس درس شيرجه رفتيم توي بزرگسالي و سالنهاي اداري. چه ميشود كرد. اگر اين بازي را نكنيم بايد برويم سراغ كلي بازيهاي ديگر كه هيچ كس دل و دماغش را هيچ وقت نداشته و ندارد، بازيهايي مانند پارتيبازي، باندبازي، بچهبازي، لوسبازي، ننربازي... اما تو ميماني و اعصاب خطخطي و يك امضاي ناتمام.
نگاه ارباب رجوع
معمولا همه چيز از پر كردن يك فرم اداري يا نوشتن يك درخواست با سر فصل«رياست محترم... سلام عليكم/ احتراما به استحضار ميرساند...» شروع ميشود و با جمله «پيشاپيش از همكاري شما كمال امتنان را داريم/ نام، نام خانوادگي و امضا» پايان مييابد. در فرمها نيز از ارباب رجوع درخواست ميشود به چند پرسش پاسخ دهد، تا امكان اشتباه و نظر شخصي به حداقل ممكن برسد. پس از ارائه درخواست يا تكميل فرم، مرقومه مزبور در كارتابل قرار ميگيرد تا توسط رئيس محترم اداره پاراف و به بخش مربوط ارجاع شود. از اين بخش بايد پوتينها را محكم ببنديد، چون هيچ زمان پايان كار و فرجام آن معلوم نيست. پس از پاراف شدن، مراحل اداري پس از صرف صبحانه يا آمدن كارمند مربوط از مرخصي ساعتي، به مرور پيش خواهند رفت و اما شما همچنان نگاهتان به ساعت خيره مانده است و اميدواريد تا پايان وقت اداري بخشي از آن انجام شود. با اين همه به شما پيشنهاد ميدهيم اصلا به زمان نينديشيد كه حسابي اعصابتان خطخطي ميشود.
مثال از غيب نميرسد. بيخ گوش ماست
خانم محمودي دانشجوي رشته جهانگردي دانشگاه علامه طباطبايي با ذكر نمونهاي از كاغذ بازي و اتلاف زمان در راهروهاي دانشگاه ميگويد: براي گرفتن يك پاسخ از محل دانشگاه كه در چهار راه لشكر واقع است، بنده را به دهكده المپيك ارجاع دادند. پس از مراجعه به مكان مورد اشاره، مسوول مربوط بار ديگر بنده را براي گرفتن پاسخ دوباره به همان محل اوليه در چهار راه لشكر ارجاع داد كه اين مساله درست يك روز كامل طول ميكشيد.
اما فرد ديگري كه به دليل تخلف از قوانين راهنمايي و رانندگي خودرويش به پاركينگ انتقال يافته بود براي انجام كار و تحويل وسيله خود اين مراحل را طي كرد: پاركينگ براي گرفتن برگه سبز، كلانتري مركزي، از كلانتري به يگان امداد در گوشه ديگر شهر، از يگان ويژه به راهنمايي و رانندگي در يك محله ديگر، رفتن به بانك و پرداخت جريمه ها، بازگشت به راهنمايي و رانندگي و دادن گواهينامه و قبض جريمه، رفتن به پليس +10 براي گرفتن خلافي، رفتن به شهرداري براي گرفتن برگه پرداخت عوارض، بازگشت به راهنمايي و رانندگي و دادن مدارك عوارض و خلافي، گرفتن فتوكپي از همه مدارك در خيابان ديگر، بردن مدارك و برگه ترخيص به پاركينگ و آخر سر تحويل خودرو به يك هفته ديگر موكول شد.
نمونههايي از اين دست در زندگي روزانه مردم بسيار زياد مشاهده ميشود، به نوعي كه به بخش تفكيكناپذير زندگي مردم تبديل شده است.
نگاه مسوولان، كار ناتمام مكانيزه كردن
شما تصور نكنيد كه بازي با كاغذ در سيستم اداري، تنها مختص به ايران است، چرا كه كاغذ بازي يكي از آثار منفي بروكراسي است كه سالهاست با شكلگيري سازمانها و موسسات حضور خود را اعلام كرد.
اين مساله با افزايش جمعيت و همچنين زياد شدن مبادلات بيشتر و گسترده تر شدن روابط از هفتخان رستم عبور كرده و اكنون به مرز هفتادخان رسيده است. اما هميشه اين ارباب رجوع نيست كه از كاغذ بازي و روند طولاني كارهاي اداري انتقاد و شكايت دارد، بلكه حتي خود مسوولان در اين زمينه نيز زبان به انتقاد و اعتراف گشودهاند تا جايي كه پيچ و خمهاي موجود را در جريان اداري كشور مخرب ميدانند. در اين زمينه سيدعلي ميرخليلي نماينده مردم ميناب، رودان و جاسك درمجلس شوراي اسلامي تصريح ميكند پيچوخمهاي اداري دركشور به يك بحران اداري تبديل شده است.
نكته: به گفته برخي كارشناسان، آنچه مردم در سازمانها با آن روبهرو هستند يك نظام اداري بيمار است كه آنچه در آن تلف ميشود، پول و زمان طلايي ملتي است كه نام كهنترين ملت تاريخ را يدك ميكشد
شايد تصور كنيد با وجود سيستمهاي پيشرفته الكترونيكي و رايانهاي چه نيازي به كاغذبازي وجود دارد و اصلا چرا براي انجام يك كار همچون انتخاب واحد دانشگاهي، ترخيص يك بيمار از بيمارستان و بويژه رتق و فتق امور شهرداري و ثبت، اين همه اتلاف وقت وجود دارد. درست براي همين منظور، مسوولان به صرافت افتادند تا با شبكهاي كردن كارهاي اداري، استفاده از پايگاههاي اطلاعرساني و... بر اين مشكل غلبه كنند. آنها براي فوايد مكانيزه كردن يا در اصطلاح اتوماسيون كردن امور اداري دلايل زيادي برشمردند مانند تنظيم و تصحيح اطلاعات درونسازماني و تسريع بخشيدن به امر اجرا بدون حذف روشهاي دستوپاگير و مرسوم اداري، صرفهجويي در زمان و مواد اوليه مصرفي، حذف كاغذ از امور بايگاني و دفتري، رفع محدوديت فضا براي بايگاني پروندهها و ابزار آن مانند زونكن، پوشه و... غافل از اين كه علاوه بر مهيا نبودن زيرساختها، كاركنان نيز آشنايي چنداني با شيوههاي نوين نداشته و ندارند. آنها به طور معمول به همان شيوه مرسوم گذشته عادت دارند و ضريب اعتماد آن را بيشتر ميدانند. درست به همين دلايل، طرح اتوماسيون بسيار كند پيش رفت. اگر در حال حاضر شما مشاهده ميكنيد ميزهاي اداري مزين به يك دستگاه رايانه و مونيتور است، نه براي سرعتبخشي به كار، بلكه تنها به دليل شمايل زيباي آن يا به عنوان يكي از ملزومات روي ميز است.
نگاه كارشناس
در ايران هم كارشناسان بسياري بر اين باورند كه بخش دولتي آيينه تمام نماي كاغذبازي است و براساس همين تصور آن را قابل كنترل نميدانند و اصلا هم چشمانداز خوبي براي آن متصور نيستند. براي اينكه بدانيم كاغذ چه زمان وارد سيستم اداري شد بايد به روزگاري بازگشت كه نخستين دولتها پا به عرصه وجود نهادند، گرچه اين سرآغاز بازي دادن مردم با كاغذ بود اين خود موضوعي است مورد علاقه پژوهشگران تاريخ اداري. با اين حال در گذشتهها چون سيستم اداري چندان پيچيده نبود و بسياري از كارها در كوتاهترين زمان و به صورت شفاهي حل ميشد، تبعات كاغذ بازي چندان مشهود نبود، اما با گستردهتر شدن جوامع و افزايش جمعيت، بروكراسي در امور اداري توسعه يافت. به اين شكل آه از نهاد ارباب رجوع ـ كه بسيار تلاش در تكريمش هم ميشود ـ بلند شد.
علي تيماس، كارشناس امور اداري در اين زمينه ميگويد: آنچه فعلا مردم با آن دست به گريبان هستند يك سيستم اداري بيمار است كه حقيقتا ارباب رجوع را بيمار ميكند و با اين سيستم اداري بيمار نبايد توقع شقالقمر داشت. آنچه در اين سيستم اداري تلف ميشود پول و سرمايه و زمان طلايي ملتي است كه نام كهنترين ملت تاريخ را با خود يدك ميكشد.
كاغذبازي اختياري و اجباري
به هر حال بايد پذيرفت، وقتي رسمي به وجود ميآيد و به صورت همگاني و شيوهاي پذيرفته شده مرسوم ميشود، از بين بردن آن يا حتي كاهش آن، كار چندان سادهاي نخواهد بود. گم شدن مدارك، خواستن چند باره مدارك مشابه، نبودن مسوول مربوط، نياز به انجام كارشناسي و... امور بسيار عادي و معمولي در روند اداري است كه در روز و ساعتهاي بسياري از زمان ارباب رجوع را به خود اختصاص ميدهند.
هر چند بايد اذعان كرد در حال حاضر نسبت به گذشته تا اندازهاي هر چند اندك، بهبود حاصل شده است، اما تا رضايت ارباب رجوع فاصله زيادي دارد. با تمام اين توضيحها هنوز علاقه بسياري به بازي با كاغذ وجود دارد، بچهها هنوز قايق ميسازند و موشك هوا ميكنند به اختيار و بزرگترها بازي داده ميشوند با كاغذ در راهروي ادارههاي سرگرداني به اجبار!
سامان عابري / جامجم