معنای حديث شريف «فاطمه پاره تن من است...»، در كتب مختلف اهل سنت بسيار مضطرب است كه همين مطلب دليل بر كذب بودن آن روايات است؛ اين روايت در رابطه با حضرت زهرا(س) اطلاق دارد و ساختن اسباب دروغين صدور اين حديث برای برگرداندن جهت آن به سوی اميرالمؤمنين(ع) است.
حجتالاسلام و المسلمين مهدی رستمنژاد، عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص)، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با اشاره به حديث پيامبر اكرم(ص) كه فرمودند «فاطمه پاره تن من است، هر كس او را بيازارد مرا آزرده است»، اظهار كرد: در كتب مختلف اهل سنت (صحيح بخاری، صحيح مسلم، سنن ابیداود) از قول «مسور بن محرمه» بيان شده كه پيامبر(ص) هنگامی اين حديث را بيان كردند كه حضرت علی(ع) قصد ازدواج مجدد داشتند، از اينرو منظور حضرت از اين سخن شخص اميرمؤمنان(ع) بوده است.
رستمنژاد با اشاره به اينكه متن حديث منقول از مسور بن محرمه مختلف است، خاطرنشان كرد: در نقلی عنوان شده كه «ابوجهل» و يا «بنیهشام بن مغيره» تصميم گرفتند كه دختر خود را به عقد حضرت علی(ع) درآورند. در نقل ديگر آمده كه خود حضرت علی(ع) به خواستگاری دختر ابوجهل رفتهاند، همچنين در نقل ديگری عنوان میكنند كه اين حديث را امام سجاد(ع) بعد از واقعه عاشورا از مسور بن محرمه شنيده و نقل میكنند.
وی با اشاره به روايت وارده در كتب اهل سنت در اين زمينه تصريح كرد: در خصوص روايت پيامبر اكرم(ص) در صحيحين آمده كه پيغمبر اكرم(ص) وقتی شنيدند كه حضرت امير(ع) قصد دارند كه برای دختر ايشان هوو بياورد، خيلی ناراحت شدند و فرمودند كه در اينصورت بايد دختر مرا طلاق دهد و بعد فرمودند كه «دختر من پاره تن من است و هر كس كه او را بيازارد، مرا آزرده است».
اين محقق و پژوهشگر با تأكيد بر اينكه مطلب فوق خلاصه و تلفيقی از چند روايت بوده كه در كتب حديثی اهل سنت آمده است، افزود: پيروان مكتب خلافت با نقل اين روايات قصد دارند عنوان كنند كه منظور از حديث پيامبر(ص) كه فرمودند «هركس دختر مرا بيازارد، مرا آزرده است» در حقيقت حضرت علی مرتضی(ع) است.
عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) ادامه داد: اولاً اين نقل كه در كتب صحيح اهل سنت آمده، بسيار مضطرب است و اختلافات فراوان در نقل آن ديده میشود كه همين مطلب دليل بر كذب بودن آن روايات است. به عنوان مثال در برخی كتب روايی (صحيح بخاری، جلد چهارم، صفحه 47) آمده است كه «انّ علی بن ابیطالب خطب ابنة ابیجهل علی فاطمه» يعنی اميرالمؤمنين(ع) خود دختر ابیجهل را خواستگاری كردند.
وی افزود: در جلد شش صفحه 158 از كتاب صحيح بخاری به نقل از مسور بن محرمه آمده كه وی از پيامبر شنيد كه طايفه بنیهشام بن مغيره نزد پيامبر اكرم(ص) رفتند و از وی اجازه خواستند تا دختر خود را به نكاح حضرت علی(ع) درآورند. در اين هنگام حضرت رسول سه مرتبه با ناراحتی بيان كردند كه من به هيچ عنوان اجازه نمیدهم، مگر اينكه ابن ابیطالب(ع) دختر من فاطمه(س) را طلاق دهد.
رستمنژاد با بيان اينكه گاه در روايات مسور بن محرمه سخن از منبر و مسجد به ميان میآيد و گاه اين سخن از زبان حضرت فاطمه(س) نقل میشود، گفت: در جلد چهارم، صفحه 212 از همين كتاب آمده است كه حضرت علی(ع) به خواستگاری دختر ابیجهل، دختر عموی خود رفت و حضرت زهرا(س) از اين واقعه مطلع شد، آنگاه نزد پدر خود حضرت ختمی مرتبت(ص) رفت و با ناراحتی به ايشان فرمود كه چرا برای دختر خود غضب نمیكنی، در اين موقع پيامبر(ص) غضبناك شدند و اين حديث را فرمودند.
اين استاد حوزه و دانشگاه با بيان اينكه از مبانی پذيرش حديث نزد شيعه و سنی عدم اضطراب در متن حديث است، عنوان كرد: اين حديث از آنجا كه به صورتهای مختلف نقل شده، دارای اضطراب در متن است و با معيارهای پذيرش متن مخالفت دارد، ضمن اينكه حاكم نيشابوری از علمای اهل سنت عنوان میكند كه مسور بن محرمه در سال دوم هجری متولد شده است، اين در حالی است كه در جلد چهارم، صفحه 47 از كتاب صحيح بخاری آمده كه وقتی مسور بن محرمه اين حديث را نقل میكند، در ادامه عنوان میكند كه من در آن هنگام در سن بلوغ بودم كه اين با زمان تولد وی سازگاری ندارد.
وی با اشاره به سومين مشكل موجود در حديث خاطرنشان كرد: سومين مشكلی كه در اين حديث وجود دارد و علمای اهل سنت بايد به آن پاسخ گويند اين است كه ازدواج مجدد مگر كاری خلاف آيات و احكام قرآن است؟ آيا اين عمل سيره شخص رسول اكرم(ص) نبوده و همچنين آيا در قرآن آيهای جهت حلت ازدواج با چهار زن برای مرد مسلمان بيان نشده است؟ حال چگونه میتوان پذيرفت پيامبری كه صاحب شريعت است و حضرت فاطمه(س) كه آيه تطهير در شأن ايشان نازل شده خود برخلاف آيات قرآن و دستورات دين برخورد كنند و سخن بگويند.
عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) با بيان اينكه حضرت علی(ع) تا زمان حيات حضرت زهرا(س) هرگز به دنبال ازدواج با زن ديگری نبودند، اظهار كرد: حتی اگر اين نقل و حديث نيز صحيح باشد، آيا قابل پذيرش است پيامبر صاحب شريعت كه احكام الهی را برای مردم بيان میدارد، هنگامیكه نوبت به خود و خانواده خود میرسد، عنوان كند كه من اذيت شدم و يا دخترم اذيت شده و هر كس او را اذيت كند، مرا آزرده است.
وی با بيان اينكه پيروان مكتب خلافت اين روايت را ساختند تا جهت اين سخن پيامبر اكرم(ص) را عوض كنند، خاطرنشان كرد: پاسخ چهارم بر اين روايت منقول در كتب صحاح اين است كه نبی اكرم(ص) روايت «هر كس فاطمه را بيازارد مرا آزرده است» متعدد و مختلف نقل كردهاند.
رستمنژاد در ادامه خاطرنشان كرد: لذا اين روايت در رابطه با زهرای مرضيه(س) اطلاق دارد و ربطی به موضوع حضرت امير(ع) ـ با اينكه نقل تاريخی صحيحی نيست ـ ندارد، ضمن اينكه ناقل اين روايت پيامبر اكرم(ص) در خصوص حضرت زهرا(س) نيز مسور بن محرمه نيست. لذا هدف دستگاه خلافت و پيروانشان از ساخت اين روايات اين است كه جهت روايات پيامبر اكرم(ص) را به سوی حضرت علی(ع) برگردانند.