عصر تابستان...
عصر گرم تابستان
كوچه ها پُر ز كودك
واي چقدر تماشايي است
فوتبال تيم گل كوچك
مي رسد زنقطه اي فرياد
واي تيم ما شده پيروز
پيرمردي عصا زنان از دور
باز غرغر مي كند امروز
با شلنگ آب مي آيد
رويمان آب مي بندد
باز هم مثل روزهاي پيش
رفته و از دور مي خندد !
دوستم به خنده مي گويد
كار خوبي مي كند اين مرد!
چون كه گرمم بود و او آمد
صورتم را خنك تر كرد
|
|
|
|
|
|
نوشته شده
در
پنجشنبه 11 تير 1388
توسط
مدیر پرتال
|
PDF
چاپ
بازگشت
|
|
|