روايتی از امام عسكری(ع) است كه میفرمايند: «ما حجت خدا بر مردم هستيم و فاطمه(س) حجت خدا بر ما هستند»؛ در اين روايت شريف، حجت خدا بر حجج به معنای «واسطه» است و حضرت زهرا(س) عامليت در ايجاد حجج الهی و نقش واسطه اصلی در ايجاد حجج الهی را داشتهاند.
حجتالاسلام والمسلمين علی غضنفری، معاون پژوهشی دانشكده علوم قرآنی تهران، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) اظهار كرد: در بحث درباره اينكه حضرت زهرا(س) رحلت عادی داشتهاند يا به شهادت رسيدهاند؟ میخواهم مطالبی را عرض كنم و ضمن نقل رواياتی از منابع اهل سنت، از دوستان و انديشمندان اهل تسنن يك سؤال بپرسم و آنها پاسخ دهند.
وی ادامه داد: بنابر آنچه در صحيح بخاری جلد 5 صفحه 82 آمده است، حضرت علی ابن ابیطالب(ع) مدتی كه حضرت زهرا(س) زنده بودند با خليفه اول بيعت نكردند، در روايات خود اهل سنت آمده است: «و لميكن علی يبايع تلك الاشهر(ستة اشهر)» اين چيزی است كه صحيح بخاری آورده است، شما برادران اهل سنت میگوييد صحيح بخاری تالیتلو قرآن است، شما میگوييد امامبخاری وضو میگرفت و حديث مینوشت، شما میگوييد امام بخاری از بين حدود 300 هزار حديث، حدود 2600 يا 2700 حديثش را نوشت، بخاطر اينكه میخواست احاديث صحيح را بنويسد، اين نقل صحيح بخاری است.
غضنفری با طرح سؤالی در اين زمينه عنوان كرد: صحيح بخاری را نمیتوان از كنارش گذشت، چرا حضرت امير(ع) بيعت نكرد؟ آيا نه اين است كه ادعای خلافت داشت كه بعضی از دوستان اهل سنت میگويند خود حضرت ادعای خلافت نداشت! آيا نه اين است كه حضرت زهرا(س) به جانشينی خليفه اول راضی نبودند؟ در روايات خود اهل سنت به صراحت بيان شده كه تا حضرت زهرا(س) زنده بود، امام علی(ع) بيعت نكرد. اينها نشان میدهد به هر حال حادثهای بعد از ارتحال رسول اكرم(ص) صورت گرفته است كه باعث شده حضرت زهرا(س) رنجيدهخاطر شوند و به تعبيری نگذارند امام علی(ع) بيعت كنند.
معاون پژوهشی دانشكده علوم قرآنی تهران تأكيد كرد: نكته ديگری كه باز نمیشود از كنارش گذشت و من از دوستان انديشمند اهل سنت سؤال دارم، داستان فدك است. داستان فدك داستانی نيست كه بهسادگی بتوان از كنارش گذشت، از مسلمات تاريخی است و خوشبختانه در منابع تاريخی اهل سنت آمده است. آنجا هم باز به همين صورت، بیشك حضرت زهرا(س) از خليفه اول بخاطر داستان فدك ناراضی است، نمیتوان از كنار اين مسئله گذشت.
وی عنوان كرد: اين ألم و ناراحتی و اين مطلب را بگذاريد كنار آن روايتی كه از رسول خدا(ص) در منابع اهل سنت نقل شده كه میفرمايند: هركس زهرا(س) را آزار دهد، مرا آزار داده است. ما واقعا دنبال پاسخ اين سؤالات میگرديم، ما قصد طعن بيهوده به كسی نداريم، ما نمیخواهيم مديون كسی در روز قيامت باشيم، بخاطر اينكه در دنيا به او طعن زده باشيم، ما واقعا از نظر علمی به دنبال پاسخ اين سؤالات میگرديم، دوستان اهل سنت به جای اينكه با بايكوت اطلاعاتی و سروصدا و هجمههای تبليغاتی بخواهند سخن بگويند، پاسخ اين سؤالها و مانند اين سؤالها را برای ما روشن كنند، بر جوانانشان لازم است در اين مسائل تحقيق كنند، در تاريخ خودشان هم تحقيق كنند و خوشبختانه میدانيد كه غالب تاريخها از منابع دست اول اهل سنت است.
اين محقق و پژوهشگر گفت: از تاريخ طبری گرفته تا طبقاتالكبری تفتازانی، مسعودی، كامل ابناثير، تاريخهای معتبری كه وقايعی را نقل كردهاند، همه از منابع اهلسنت است كه از نقل اين تواريخ قدر متيقن استفاده میشود كه حوادثی بعد از ارتحال پيامبر(ص) در خانه حضرت زهرا(س) رخ داده، حالا به هر شكل كه باشد، بايد ديد آن حادثه چه و چگونه بوده است كه باعث اين نگرانیهای حضرت زهرا(س) شده است كه به تعبير امامبخاری، علی(ع) 6 ماه نتواند بيعت كند.
معاون پژوهشی دانشكده علوم قرآنی تهران تصريح كرد: نكته بعدی هم كه از آن نگذريم، بحث شفاعت است. در بحث شفاعت نيز منابع اهل سنت مملوّ از اين مطلب است كه شفاعت به وسيله آلبيت(ع) پيامبر(ص) صورت میگيرد. اين روايت را خطيب بغدادی در تاريخ بغداد جلد 2 ص 144 نقل كرده است كه حضرت رسول(ص) فرمودند: شفاعتی لأمتی من احب اهل بيتی و هم شيعتی؛ شفاعت امت من مال كسانی است كه اهل بيت من را دوست داشته باشند و آنها پيروان من هستند.
وی با اشاره به روايت ديگری ادامه داد: اين هم روايت بسيار زيبايی با منابع اهل سنت است كه هيثمی در مجمعالزوائد از پيامبر(ص) نقل كرده است كه میفرمايند: هركه اهل بيت مرا مبغوض دارد، در قيامت يهودی مشهور میشود، جابر برخاست و پرسيد: يا رسولالله هرچند نمازگزار و روزهدار باشد؟ پيامبر(ص) فرمود: و إن صام و صلّی و زعم أنه مسلم، هرچند نماز بخواند و روزه بگيرد و گمان كند كه مسلمان است.
غضنفری اضافه كرد: بعد نقل میكند كه پيامبر(ص) فرمود: خداوند برای امت، مرا در حالی كه هنوز گل بودند، مجسم كرد، در آنجا صاحب پرچمها بر من گذشتند، من برای علی(ع) و پيروان او درخواست آمرزش كردم. اين سخن پيامبر(ص) است كه در مجمعالزوائد، جلد 9 صفحه 172، معجم الاوسط الطبرانی جلد 4 ص 212 آمده است و حقير در كتابی كه با عنوان «مبانی تشيع در منابع تسنن» دارم كه چاپ انتشارات اسوه است، اين جمله مسائل را آنجا آوردهام؛ يعنی حرفهای شيعه در منابع دست اول تسنن را نقل كردهام.
عضو هيئت علمی دانشكده علوم قرآنی تهران با اشاره به ذكر شريف «اللهم صل علی فاطمة و ابيها و بعلها و بنيها و السرّ المستودع فيها بعدد ما احاط به علمك؛ خدايا بر فاطمه و پدرش و شوهر و فرزندانش درود بفرست و بر آن سرّ نهفتهای كه درون فاطمه به وديعه گذارده شده، درود بفرست» گفت: سرالمستودع مذكور در اين ذكر شريف، امام زمان(عج) هستند.
وی با تأكيد بر اينكه به هر حال هدف از خلقت خداوند هدايت است، گفت: اين هدايت در اولاد حضرت زهرا(س) به وديعت گذاشته شده است و عوامل هدايت اين بزرگواران هستند و امام به امام تا امام عصر(عج) كه ولو اينكه الان در پرده غيبت هستند، اما به هر حال از وجود ايشان مانند خورشيدی كه در پس ابرهای ولو ظلمانی در روز است، تمام خلائق بهره میبرند.
غضنفری با اشاره به روايتی از امام حسن عسكری(ع) گفت: حضرت میفرمايند: «نحن حجج الله علی الخلق و فاطمة حجة الله علينا؛ ما حجت خدا بر مردم هستيم و فاطمه(س) حجت خدا بر ما هستند». در اين روايت شريف، حجت خدا بر حجج به معنای واسطه است، حضرت صديقه طاهره(س) در واقع حجت بر همه خلايق محسوب میشوند؛ به خاطر اينكه عامليت در ايجاد حجج الهی را داشتهاند و نقش واسطه اصلی در ايجاد حجج الهی را داشتهاند؛ به همين خاطر است كه داستان ازدواج حضرت صديقه طاهره(س) و حضرت امير(ع) يك داستان عادی و يك خواستگاری و ازدواج عادی نبوده است.
وی گفت: به هر حال كسانی بودند كه خواستگاری آمدند، كسانی كه از نظر ظاهری از علی بن ابیطالب(ع) صاحب پرچم بلندتری در آن زمان بودند و صاحب منزلت بلندتری در اجتماع آن عصر بودند، احترام بيشتری در بين مردم نسبت به حضرت امير(ع) داشتند، آنها هم اين منصب را میخواستند نصيبشان شود و نشد، يكی از نقلهايی كه از بعضی برجستگان تاريخی آن عصر آمده است كه گاهی میخواستند مباهاتی برای خودشان برشمرند، میگفتند اگر برخی از مباهات نصيب ما میشد، چه میشد! از مباهاتی كه میشمردند، مثلا پرچمداری روز خيبر بود. از ديگر مباهاتی كه میشمردند، همسر حضرت فاطمه(س) بودن بود، لذا ازدواج حضرت امير(ع) با آن حضرت يك ازدواج ويژه و با شرايط ويژه بود.
معاون پژوهشی دانشكده علوم قرآنی تهران در پاسخ به اين سؤال كه چرا نقل شده كه حضرت زهرا(س) همچون شب قدر خستند؟ گفت: مراد ما اصلا از شب قدر چيست؟ مگر نمیگوييم شب قدر، شبب نزول رحمت است؟ شب قدر، شب نزول قرآن است، و قرآن برای هدايت جامعه است؟ قرآن، مترجم میخواهد، مفسر میخواهد، كسی میخواهد كه آيات قرآن را تبيين كند، تفسير كند، خب اينها چه كسانی هستند؟ چه كسی میتواند اين كار را انجام دهد؟ مثل مشهوری در زبان عربی است كه میگويد «اهل البيت ادری بما فی البيت» صاحبخانه و زن و بچهای كه در خانه هستند، میفهمند كه وسايل خانه كجا گذاشته شده است، خب آن كسی كه قرآن بر او نازل شده است، بيشتر و بالاتر میفهمد كه در قرآن چه میگذرد، يا كسی كه با واسطه شنيده است؟
وی ادامه داد: به همين خاطر است كه حضرت علی ابن ابیطالب(ع) میفرمايند: آيهای در قرآن نيست كه من میدانم كجا نازل شده است، شب نازل شده است يا روز، در صحرا يا در شهر، آيهای در قرآن نيست مگر اينكه من كيفيت نزول آن را میدانم، برای چه نازل شده است، بر چه قومی نازل شده است، اول میخواسته چه چيزی را بيان بكند، در واقع شب قدر شبی است كه هدايت خداوند نسبت به خلايقش مسجل میشود و با نزول قرآن كامل میشود؛ لذا قرآن كريم مفسر میخواهد و مفسرانش حضرات اهل بيت(ع) هستند و منشأ اهل بيت(ع) حضرت صديقه طاهره(س) هستند؛ به همين جهت بيراهه نيست اگر كسی بگويد حضرت فاطمه(س)، قدر است و منزلت او مانند منزلت شب قدر است.