فارابی بهعنوان بنيانگذار فلسفه سياسی و اجتماعی در اسلام، انسان را طبعاً و فطرتاً اجتماعی دانسته و ضرورت اجتماعيشدن را رسيدن به سعادت ميداند و سعادت را بدون وجود تعاون و همكاری دستنايافتنی.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، سحر كاوندی، عضو هيئت علمی دانشگاه زنجان، درباره سياست مدن نزد فارابی و ملاصدرا گفت: از جمله مسائل مهمی كه همواره مورد توجه حكما بخصوص فلاسفه اجتماعی بوده، تحليل و بررسی مسائل و انديشههای اجتماعی به شيوه استدلالی و تعقلی و به تعبيری ديگر، تبيين ضرورت اجتماعی بودن انسان، چگونگی شكلگيری جوامع و نهادهای اجتماعی، علل قوام و بقای آنها و ... بوده است.
صدرا را گرچه نميتوان بهعنوان فيلسوف سياسی و اجتماعی نام برد، اما اهتمام وی برای تبيين و تحكيم مبانی نظری الهيات مبتنی بر تشيع، امروزه افقهای روشنی را برای ارائه نظريات و آراء جديد در زمينه سياست و حكمت مدنی گشوده است.
وی افزود: فارابی به عنوان بنيانگذار فلسفه سياسی و اجتماعی در اسلام، برای رسيدن به جامعه آرمانی با تمهيد مقدمات نظری آن به تبيين مسائل سياسی و اجتماعی پرداخته و همچون ارسطو، انسان را طبعاً و فطرتاً اجتماعی دانسته و ضرورت اجتماعيشدن را رسيدن به سعادت ميداند و سعادت را بدون وجود تعاون و همكاری دستنايافتنی.
كاوندی اضافه كرد: صدرالمتألهين را گرچه نميتوان بهعنوان فيلسوف سياسی و اجتماعی نام برد، اما اهتمام وی برای تبيين و تحكيم مبانی نظری الهيات مبتنی بر تشيع، امروزه افقهای روشنی را برای ارائه نظريات و آراء جديد در زمينه سياست و حكمت مدنی گشوده است.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: در واقع، ميتوان با بررسی جايگاه «سياست مدن» در تقسيم بندی علوم از ديدگاه فارابی و ملاصدرا، به اهميت اين موضوع در ساختار نظام فلسفی آنها پيبرد و سپس ضرورت نظام اجتماعی و سياسی و نگاه معرفتشناختی به آن و علل وجود تضاد و تزاحم در سطح خرد و كلان در جوامع مختلف و تقسيم جماعات انسانی براساس معيار كمی و كيفی و در پی آن طرح جامعه آرمانی و مدينه فاضله بر مبنای ديدگاه جهانشناختی و معرفتشناختی و ويژگيهای رئيس آن مدينه را از منظر هر دو فيلسوف مطرح و مورد مقايسه قرار داد.