در اعتقاد آيينهای معنوی نوظهور به حسی كه درون انسانها از عشق شكل میگيرد «خدا» میگويند؛ در اين ديدگاه، خدا يك موجود متعالی و مستقل به عنوان خالق انسان و جهان نيست، بلكه بيشتر يك احساس و امری انسانی است.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، حجتالاسلام والمسلمين دكتر محمدتقی فعالی، مدرس حوزه و دانشگاه و نگارنده 9 جلد كتاب در باب جنبشهای نوظهور معنوی، در ششمين نشست از سلسله نشستهای «آسيبشناسی عرفانهای كاذب» كه در سازمان فعاليتهای قرآنی دانشجويان كشور برگزار شد، به ايراد سخنرانی پرداخت.
فعالی با بيان اينكه مهمترين دلايل رشد و پيشرفت آئين معنوی «سای بابا» سادگی بيان و ارائه كرامات مختلف از سوی او بود، اظهار كرد: ساده بيان كردن مسائل و همه فهم كردن عرفان و ذكر شاهد مثالهای گوناگون و جذاب يكی از عوامل هم در رشد و گسترش عرفانهای نوظهور در ميان نسل امروز است.
اين مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: يكی از نكاتی كه در عرفان سای بابا مورد تأكيد قرار میگيرد، خدا و ذكر خدا است. سای بابا بيشتر از اشو به خدا اهتمام دارد و بر ذكر خدا توجه میكند. وی اعتقاد دارد كه مهمترين شرط سلوك، معنويت و رفتن بهسوی آسمان و حقيقت، بهرهمندی از ذكر است.
محمدتقی فعالی:
اگر مجموعه جملاتی را كه سای بابا در مورد خدا عنوان كرده است، جمعبندی كنيم، به مفهوم روشن و واضحی از خدا نمیرسيم، تنها نام خدا آورده میشود، اما اينكه منظور از خدا كيست، بيان نمیشود.
اين محقق و پژوهشگر با بيان اينكه ذكرهای سای بابا دو نام دارد، خاطرنشان كرد: در فرهنگ سای بابا گاه به اين اذكار «ام» و گاه «مانترا» گفته میشود. در عرفان سای بابا، ام و منتره يك سمبل و نماد بهحساب میآيند.
فعالی با اشاره به كتاب «افكار الهی برای 365 روز سال» تصريح كرد: اين كتاب شامل كلمات قصار سای بابا است. بايد توجه داشت كه كلمات قصار در آئين و اديان نوظهور بسيار مورد استفاده قرار میگيرد. كلمات قصار يعنی اينكه مفاهيم متعدد در يك جمله خلاصه شود و آن جمله به زيباترين وجه ممكن ارائه شود تاهنگامیكه خواننده با آن جمله مواجه میشود از آن لذت ببرد، متأثر شود و نوعی انفعال روحی و معنوی در وی پديدار شود.
وی با اشاره به كلمات قصار و كليشهای در آئين نوپديد عنوان كرد: در ميان اين اديان نوظهور گاه كتبی چاپ و ارائه میشود كه فقط به كلمات قصار پرداخته است. نمونه اين كتابها در آئين سای بابا و اشو بهوفور يافت میشود، بهطوریكه از آثار اشو كه به زبان فارسی ترجمه شده است، حدود 10 كتاب مربوط به كلمات قصار وی است.
فعالی با بيان اينكه آئينهای معنوی در ايران به طرق مختلف نفوذ كردهاند، افزود: اولين و مهمترين شكل نفوذ اين آئين بهصورت كتاب بوده است. ترجمه اين دست از كتابها نيز تقريباً از سال 1374 شروع شد و بهشكلی متمركز و جهتدار در كشور سرعت گرفت.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با تأكيد بر اينكه جريانهای فكری غرب بسيار متعدد و متنوع است، اظهار كرد: اينگونه نيست كه تمامی انديشمندان غربی ملحد و بیاعتقاد به خدا باشند، بلكه بخش قابل توجه دانشمندان غربی و مسيحی، معتقد به خدا و جهان ديگر هستند، هر چند كه در اين اعتقاد، افكار انحرافی نيز وجود دارد.
وی افزود: از سالهای آخر دهه شصت، يعنی بعد از پايان جنگ تحميلی عليه ايران، جريانی هدفمند در امر ترجمه شكل گرفت و تا سالهای 84 و 85 ادامه پيدا كرد. در اين ميان بسياری آثار ملحدانه غربی با شيوهای بسيار شيوا و روان و دلنشين به زبان فارسی ترجمه شده است و بهندرت آثار و انديشههای انديشمندان مؤمن و ايمانی به زبان فارسی ترجمه شده است.
فعالی با بيان اينكه اين مطلب بيانگر وجود يك جريان انحرافی در امر ترجمه در كشور ماست، تصريح كرد: نكته جالب توجه در امر ترجمه اين است كه اكثر مترجمان اين قبيل آثار بانوان هستند، بهطوریكه يكی از مترجمان زن بيش 50 اثر در ترجمه از خود بهجای گذاشته است.
وی با اشاره به كتاب «افكار الهی برای 365 روز» اظهار كرد: سای بابا با استفاده از كلمات قصار در باب ذكر خدا و سلوك الهی اهتمام ويژهای دارد. سای بابا در اين كتاب برای هر روز در سال ذكر ويژهای دارد. لازم بهذكر است، اسم كامل سای بابا «شری سوآمی ساتيا سای بابا» است كه واژه «شری» در ابتدای نامها، برای احترام و در معنای «آقا» استفاده میشود.
محمدتقی فعالی:
در معنويت ارائه شده از سوی سای بابا، جامع تمام اذكار «ام تات سات» است. «ام» محور تمام اذكار است و «تات سات» بهمعنی ذكر كامل است.
اين مدرس حوزه و دانشگاه عنوان كرد: البته ذكر در معنی و مفهوم خاص و ويژهای كه خودشان ارائه میدهند، بهكار میرود. در معنويت ارائه شده از سوی سای بابا، جامع تمام اذكار «ام تات سات» است. «ام» محور تمام اذكار است و «تات سات» بهمعنی ذكر كامل است.
اين محقق و پژوهشگر با اشاره به ذكر روز اول فروردين گفت: در ذكر روز اول فروردين آمده است: «سال نو میشود، روز مقدس میگردد، فقط با اين شرط كه آن را با انضباط روحانی، مقدس، منزه و تطهير كنيد، راه ديگری وجود ندارد.» يكی از مهمترين ذكرهايی كه در هر هفته تكرار میشود، اين است: «خداوند عشق است، در عشق زندگی كنيد.»
سایبابا تصویری روشن از خدا ارائه نمیدهد
وی با اشاره به ذكر مزبور عنوان كرد: اين جمله زيبا و جذاب است، اما مفهوم و معنای واضح و مشخصی ندارد. اگر مجموعه جملاتی را كه سای بابا در مورد خدا عنوان كرده است، جمع بندی كنيم، به مفهوم روشن و واضحی از خدا نمیرسيم، تنها نام خدا آورده میشود، اما اينكه منظور از خدا كيست، بيان نمیشود.
فعالی با بيان اينكه خدای مورد نظر اديان نوظهور با خدايی كه در اسلام بيان میشود بسيار متفاوت است، تصريح كرد: اشو نيز در بيان اعتقاد خود يك جمله معروف و كليشهای دارد. وی میگويد: «خداوند عشق است و عشق خداست.» اعتقاد در اين دست اديان بر اين است كه مهمترين حالتی كه موجب تعالی و عروج انسان میشود، حالت عشق، دلدادگی و شيفتگی است.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با تأكيد بر اينكه در اعتقاد اديان نوظهور به حسی كه درون انسانها از عشق شكل میگيرد خدا میگويند، اظهار كرد: درون انسان حالتی به نام عشق و محبت وجود دارد كه متعلق آن يك وجود خارجی است، اما آن وجود خارجی در اديان نوظهور همان «خدا» است.
اين محقق و پژوهشگر خاطرنشان كرد: انسان به آن وجود عينی كه خالق جهان است، دلداده و شيفته میشود، اما در نگاه اديان نوپديد خدا يك موجود متعالی و مستقل به عنوان خالق انسان و جهان نيست، بلكه بيشتر يك احساس و امری انسانی است.
فعالی ادامه داد: از جمعبندی جملات سای بابا نه تنها به خداوند نمیرسيم، بلكه نتيجه سخنان سای بابا، حلول و اتحاد است. اكثر سخنان وی نيز جملاتی است بیمعنا و بالاترين معارف در جملات وی همين جمله است: «خدا عشق است و عشق خداست» مشخص است كه رفتن به سوی چنين حالتی، اذكار مربوط به خود را میطلبد.
وی با بيان اينكه سای بابا درباره خدا تعابير خاصی ارائه میكند، عنوان كرد: بهتر است بدون هيچ قضاوتی برخی از تعابير او درباره خداوند مرور شود: «خداوند، خود دارما (رفتار صحيح) و پوشش جهان آفرينش است»، «آيا بين شیء و تصويرش تفاوتی هست؟ شما همه او هستيد و او همه شما، همه انسانها جزئی از خدای واحدند»، «عشق و خداوند از يكديگر جدا نيست، خداوند عشق است و عشق خداست»، «من او هستم»، «آنچه در جسم به شكل روح الهی وجود دارد، خداوند است»، «شما همه سلولهای زندهای در بدن خداونديد» و «وظيفه، خداوند است».
محمدتقی فعالی:
سای بابا معتقد است انسان نبايد مبتلا به استدلالات در باب خدا شود كه اينها با عشق سازگار نيست و عبادت اهميتی به آن نمیدهد.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با تأكيد بر اينكه سای بابا گاه توصيه میكند كه انسان نبايد مبتلا به استدلالات در باب خدا نشود كه اينها با عشق سازگار نيست و عبادت اهميتی به آن نمیدهد، اظهار كرد: از مجموع گفتههای او در باب خدا بهدست میآيد كه سایبابا تصوری روشن از خدا ندارد.
فعالی ادامه داد: سای بابا گاه در مورد خداوند قائل به «حلول» است، گاهی قائل به «همه خدايی يا پانتئيسم» و گاه خدا را از سنخ «روح كيهانی و انرژی» میداند، اما خدايی كه قرآن و اسلام معرفی كرده است، هيچكدام از اين موارد نيست. از منظر اسلام خداوند، مبدأ كل جهان هستی است. خداوند دارای وجودی است كه فوق تمامی موجودات است.
اين محقق و پژوهشگر با بيان اينكه خداوند را اسما و صفاتی است، خاطرنشان كرد: از جمله اسامی خداوند میتوان به احد، واحد، عليم، قدير، حكيم و خبير اشاره كرد. بايد توجه كرد كه تمامی صفات كماليه خداوند، عين ذات اوست و در او هيچ نقص و كاستی راه ندارد.
وی در توضيح سخنان خود گفت: از آن جهت كه خداوند هادی است، سلسله انبياء و اوصياء و نيز كتب آسمانی را برای راهنمايی انسانها فرو فرستاده است و از آنرو كه عادل است، عالَمی را به نام قيامت بهمنظور محاسبه اعمال انسانها مقدر نموده است. اين خدايی است كه دين و قرآن معرفی میكند. چنين خدايی با هيچيك از كژفهمیها و كژانديشیهای بشری سازگار نيست.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با تأكيد بر اينكه از آثار سای بابا معلوم نمیشود كه عشق به خدا اصل است يا خود خدا، تصريح كرد: از بسياری گفتهها و تعاليم سای بابا بهدست میآيد كه آنچه اصالت و اهميت دارد، عشق است و عشق يك امر انسانی است. واقعيت آن است كه امروزه بشر به مشكلات و معضلات فراوانی گرفتار آمده است و در اين ميان مشكلات روحی و روانی جايگاه خاصی دارد.
فعالی در پايان سخنان خود با بيان اينكه مهمترين پديدهای كه میتواند تا حدی آسيبها و بيماریهای روحی ـ روانی انسان مدرن را التيام بخشد، عشق و محبت است، خاطرنشان كرد: از اينرو است كه نسبت به عشق حساسيت وجود دارد، يعنی پس آنچه برای بشر مهم است خودِ عشق است نه متعلق عشق.
اين محقق و پژوهشگر افزود: در جهان مدرن عشق است كه میتواند آلام، رنجها و خلأهای درونی انسان را كاهش دهد. عشق است كه روابط انسانی را بهبود میبخشد و در نهايت عشق است كه مشكلات بهوجود آمده از رفتار و كردار خود انسان را درمان است. لذا خود عشق اهميت يافته و عشق به خدا بهانهای برای دستيابی به اصل عشق قرار گرفته است.