گروه انديشه: علامه طباطبايی آگاهی از غيب جهان را تنها منحصر در انبيا و اوليای الهی نمیدانست، بلكه در كتاب «رسالة الولايه» عنوان كرده كه ديگران نيز میتوانند از غيب مطلع شوند، تنها به شرطی كه نفسشان را تزكيه كنند، بهگونهای كه ديگر نفس مشغول بدن نباشد.
قاسمعلی كوچنانی، عضو هيئت علمی گروه فلسفه و كلام دانشكده الهيات دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با اشاره به آثار و كتب نگاشتهشده توسط علامه طباطبايی و نوآوریهای فلسفی ايشان كه در قبل سابقه نداشت، اظهار كرد: اگر آثاری كه از مرحوم علامه طباطبايی باقی مانده همچون كتابهای «نهايه الحكمه»، «بدايه الحكمه»، «اصول فلسفه و روش رئاليسم»، «رسائل سبعه»، «تعليقات علامه بر اسفار اربعه» و حتی تفسير شريف «الميزان» بررسی شود، متوجه خواهيم شد كه ايشان هم در بعد منطق و معرفت به ارائه نظرياتی پرداختهاند و هم در الهيات بالمعنی الاعم و فلسفه نظريات نويی دارند و هم در باب الهيات بالمعنی الاخص نظريات جديدی را ارائه كردهاند.
كوچنانی با اشاره به آرای جديد و ابتكاری علامه طباطبايی در باب الهيات بالمعنی الاخص خاطرنشان كرد: علامه در رابطه با صفت بودن وجود برای واجبتعالی نقدی را بر نظر صدرالمتألهين وارد میداند، همچنين ايشان بر برخی از اشكالات صدرالمتألهين بر قول به «صور مرتسمه بر علم باری» كه مخصوص مشائيان و ابنسينا است، نقدی را وارد میداند. همچنين علامه بر اشكالات ملاصدرا بر نظريه علم باری شيخ اشراق نيز نقدهايی دارد.
اين محقق و پژوهشگر با بيان اينكه ملاصدرا بر روش عرفا در راستای اثبات علم باریتعالی سخنی دارد كه علامه بر سخن وی نقدی دارد، عنوان كرد: از ديگر نوآوریهای علامه برهان جديد وی بر علم عنايی واجبتعالی است. همچنين علامه طباطبايی در باب ملاك انتشاع صفات فعليه واجبتعالی نظر جديدی ارائه كرده است و نقدی را بر نظريه صدرالمتألهين وارد میكند.
عضو هيئت علمی گروه فلسفه و كلام دانشكده الهيات دانشگاه تهران با اشاره به تبيين فلسفی وجود خير و شر در هستی ادامه داد: علامه طباطبايی در مورد بلايا و مصائب عمومی و همچنين استجابت دعا و اينكه از نظر فلسفی چگونه میتوان نزول بلايی را توجيه كرد و يا حتی چگونه دعايی در عالم مستجاب میشود، تبيين فلسفی خاص و جديدی را ارائه میكند.
وی با تأكيد بر اينكه علامه طباطبايی همچنين در بحث اعتباريات و نفسالامر ديدگاهی مخصوص به خود را دارد، تصريح كرد: در مجموع میتوان آرای فلسفی علامه را به دو صورت دستهبندی كرد، دسته نخست آرا و نظرياتی كه بیسابقه بودند و برای اولينبار توسط علامه به آن اشاره شده است.
كوچنانی افزود: بهعنوان مثال بحث ادراكات اعتباری برای نخستينبار توسط علامه مطرح شد، البته بايد توضيح داد كه در غرب ديويد هيوم به اين مطلب پرداخته است، اما در ميان فيلسوفان مسلمان علامه طباطبايی اولين كسی بود كه بدون تأثيرپذيری از فلاسفه غرب و بهصورت مستقل و تأسيسی به اين بحث پرداخته است.
اين محقق و پژوهشگر در ادامه گفت: كيفيت نيل ذهن به مفاهيم كلی و فلسفی، تشكيك در صفات و شئون ربوبی، نفی فاعل بالجبر و نفی فاعل بالعنايه، ارجاع علم حصولی به علم حضوری، برهان مفيد يقين در فلسفه اولی كه برهان انّی است نه لمّی، همگی از نوآوریهای علامه طباطبايی در علم فلسفه بهحساب میآيند.
كوچنانی با اشاره به بخش دوم از آرای فلسفی علامه طباطبايی اظهار كرد: دسته دوم آرا و نظرياتی در فلسفه است كه قبل از علامه نيز سابقه داشته كه خود به دو دسته تقسيم میشوند، دسته اول آنهايی است كه طرفدار و مدافعی ندارد، مانند بحث تشكيك ميان واحد و كثير كه قبل از علامه مطرح بود كه ميان واحد و كثير چه نوع تقابلی است، اما كسی تشكيك ميان آن دو را مطرح نكرده بود.
وی در ادامه با بيان اينكه در فلسفه قبل از علامه طباطبايی تعداد اجزای قضيه مورد بحث بوده، اما آنگونه كه علامه عنوان كرده كسی به اين بحث نپرداخته بود، خاطرنشان كرد: همچنين نفسالامر ميان فلاسفه قبل از علامه طباطبايی مورد بحث بوده، اما ايشان به شيوه جديدی به اين بحث پرداخته است.
عضو هيئت علمی گروه فلسفه و كلام دانشكده الهيات دانشگاه تهران افزود: از ديگر مواردی كه قبل از علامه طباطبايی نيز محل بحث بوده، میتوان به «عوارض ذاتی علم خداوند مصداق اراده نيست» اشاره كرد، اما علامه نظر خاص خود را در اين زمينه مطرح میكند. همچنين برهان صديقين و تقريراتش مورد مناقشه فيلسوفان بوده و علامه طباطبايی تقريری جديد و مخصوص به خود در اين زمينه ارائه میدهد.
اين محقق و پژوهشگر با بيان اينكه ارجاع صفات سبعه خداوند به علم، قدرت و حيات پيش از علامه طباطبايی نيز محل بحث بوده اما علامه نظريات جديدی را در اين زمينه مطرح میكند، عنوان كرد: دسته دوم از آرای فلسفی علامه طباطبايی نظرياتی است كه قبل از ايشان نيز طرفدار و مدافع داشته كه اين طرفداران يا معين و مشخص بودهاند و يا خير كه علامه يا نظريات ايشان را میپذيرد و يا اينكه با ادله موجه آنها را رد میكند.
كوچنانی با تأكيد بر اينكه از جمله مواردی كه علامه طباطبايی به رد آنها پرداخته میتوان به اقامه برهان بر انحصاری نبودن مقام ولايت اشاره كرد، گفت: علامه در «رسالة الولايه» به بيان مطلبی میپردازد كه خود در آنجا عنوان میكنند كه اين مطلب از اختصاصات اين رساله و از مواهب خداوند سبحان در اين نوشتار بهشمار میآيد.
وی با بيان اينكه آگاهی از غيب آيا تنها منحصر به انبيا و اوليای الهی است يا خير، خاطرنشان كرد: علامه طباطبايی در اين كتاب اذعان دارند كه ديگران نيز میتوانند همچون اوليا و انبيا از غيب مطلع شوند؛ تنها به شرطی كه نفسشان را تزكيه كنند، بهطوریكه نفس مشغول بدن نباشد.
اين محقق و پژوهشگر با تأكيد بر اينكه اگر نفس انسان تمركز داشته باشد، در اثر رياضات میتواند آنچه را كه در غيب است، ادراك كند، اظهار كرد: نسبت عالم ماده به مافوق آن همچون نسبت معلول به علت يا مظهر به ظاهر است، حال اگر كسی به اين مظهر علم پيدا كند، علم وی بیارتباط با باطن عالم نيست.
عضو هيئت علمی گروه فلسفه و كلام دانشكده الهيات دانشگاه تهران توضيح داد: بنابراين از طريق علم و آگاهی به ظاهر جهان میتوان از باطن عالم اطلاع يافت؛ زيرا ظاهر و باطن حالت اضافه به يكديگر دارند. علامه اين مطلب را با شواهد قرآنی و روايی در رساله الولايه طرح میكند.