استاد دانشگاه اهل بيت(ع) اظهار كرد: قرآن منشأ اصلی عرفان شيعی است و هيچكس به تنهايی نمیتواند به جوهر معارف و حقايق قرآن راه يابد؛ بلكه غواصی در دريای معارف قرآن و درك بواطن و لطايف آن، تنها از طريق اهل بيت(ع) ميسر میشود.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، اسماعيل منصوری لاريجانی، استاد دانشگاه اهل بيت(ع) در هشتمين برنامه از سلسلهنشستهای «سومين جشنواره ملی مطالعات قرآنی دانشجويان كشور» با عنوان «شاخصهای عرفان ناب شيعی» كه امروز چهارشنبه 10 اسفندماه، در سالن همايشهای ايكنا برگزار شد، به تبيين شاخصها و معيارهای عرفان ناب شيعی از جمله جايگاه ثقلين(قرآن و اهل بيت(ع)) در اين عرفان و برخی مباحث ديگر خواهد پرداخت.
بنابر اين گزارش، منصوری لاريجانی در ابتدای سخنان خود قرآن را منشأ اصلی عرفان شيعی دانست و اظهار كرد: عرفان شيعی حقيقت معرفت را در قرآن(ولاغير) جستوجو میكند و چون ساحت قرآن، ساحت وحی ربانی است و خداوند حكمت و معرفت را به عنوان روح و جوهر معارف قرآن قرار داده است.
وی افزود: شاخصه مهم ديگر آن است كه هيچكس به تنهايی و با اعتماد و اتكای به خود نمیتواند وارد قرآن شده و جوهر معرفت و حقيقت را به تنهايی بگيرد؛ بلكه راه غواصی در معارف قرآن از طريق اهل بيت(ع) ميسر میشود. امام علی(ع) در اينباره فرمودهاند: «ذلك القرآن فاستنطقوه و لنينطق ولكن اخبركم عنه؛ اين قرآن است، پس او را به سخن آوريد كه هرگز سخن نگويد، اما اين منم كه قرآن را به سخن درمیآورم و از آن آگاهتان میسازم».
منصوری لاريجانی در تكميل اين مطلب، به دو حديث ديگر از امام علی(ع) اشاره كرد و گفت: امام(ع) در جايی از ظاهر زيبا و باطن عميق قرآن سخن گفته :«إن القرآن ظاهره انيق و باطنه عميق؛ بهراستی كه قرآن ظاهرش زيبا و نيكو و باطن آن عميق است» و در جای ديگر در نهجالبلاغه تصريح كرده كه درك بواطن، حقايق و لطايف قرآن، بدون اهل بيت(ع) ممكن نيست: «انزلوا هم الی احسن المنازل القرآن...؛ با اهل بيت(ع) در منازل قرآن فرود آييد».
اين محقق و پژوهشگر سير و سفر در دريای قرآن را شرط ورود به سلوك حقيقی و عرفان ناب دانست و بيان كرد: انسان نبايد در ساحل بنشيند، بلكه برای درك و فهم روح قرآن خود را به اعماق اين دريا درافكند تا به قول مولانا با ارواح انبياء و اولياء كه همچون ماهيان دريای قرآنند، درآميزد: روح قرآن است جان انبيا/ماهيان بحر پاك كبريا/چون تو در قرآن حق بگريختی/با روان انبيا آميختی.
استاد دانشگاه اهل بيت(ع) پوشيدن خلعت پاكی را شرط ورود به دريای قرآن و معارف اهل بيت برشمرد و عنوان كرد: امام علی(ع) در نهجالبلاغه میفرمايند: حقيقت و باطن ولايت ما را هر قلبی برنمیدارد، مگر دلهايی كه خداوند آنها را به نور ايمان آزموده باشد. اين سخن امام نشان میدهد كه سينهای كه جای رفت و آمد شيطان و يا شبهه و ترديد و وسوسه است، جايگاه امر ولايت نمیتواند باشد.
منصوری لاريجانی زهد و پاك شدن از دنيا و تعلقات نفسانی را يكی از شاخصههای عمده عرفان شيعی خواند و اظهار كرد: امام صادق(ع) میفرمايند: «حرام علی قلوبكم ان تعرف حلاوة الايمان حتی تزهد فی الدنيا؛ بر دلهای شما چشيدن حلاوت ايمان حرام است، مگر آنكه از دنيا پاك شود».
وی در تكميل اين مطلب به سخنی از امام علی(ع) در نهجالبلاغه اشاره و تصريح كرد: امام(ع) میفرمايند: «ای دنيا! از من دور شو! به خدا قسم من در مقابل تو ذليل نمیشوم تا مرا ذليل كنی! و از و فرمان نمیبرم تا تو مرا به اين طرف و آن طرف بكشانی! به خدا قسم، نفس خود را چنان زنجيركش میكنم كه وقتی به قرص نانی دست يافتم، نفسم شاد و خوشحال شود و وقتی نمك در سفره غذا آمد، به همان قانع میشوم.
نويسنده كتاب «عرفان اسلامی» با اشاره به تأثير زهد در تعالی روح انسان بيان كرد: غذای نفس نان و غذای روح نور حكمت است و رياضت به معنای تربيت و پروراندن نفس است. مولانا در مثنوی میگويد: زين خورشها اندك اندك باز بر/كين غذای خر بود نه آن حر/تا غذای اصل را قابل شوی/لقمههای نور را آكل شوی/عكس آن نورست كين نان، نان شدست/فيض آن جان است كين جان، جان شدست/چون خوری يكبار از ماكول نور/خاك ريزی بر سر نان تنور.
وی با اشاره به جايگاه نور در عرفان اسلامی ادامه داد: عرفا و حكمای اسلام حقيقت نفس ناطقه را نور دانستهاند و بالطبع غذای نور بايد نور باشد. از همين رو سهروردی نام تمام فلسفه خود را اشراق نهاده و اين امر بدان معناست كه ما اگر اشراق داشته باشيم، قدرت تفسير و تأويل آيات و فهم بواطن قرآن را پيدا خواهيم كرد و البته نيل به اين مقام جز با زهد، طهارت و انس با قرآن(شناوری در دريای قؤان با اهل بيت(ع)) ميسر نخواهد شد.
منصوری لاريجانی «سحر» را كلاس اصلی عرفان شيعی دانست و در بيان پيشگامان عرفان شيعی گفت: در نظام معرفتی عرفان شيعی، اولين عارف پيامبر(ص) و سپس اميرالمؤمنين(ع) است و آنان هستند كه برای نخستين بار از ذوبطون بودن قرآن سخن گفتهاند و از همين رو بايد گفت كه عرفان شيعی به لحاظ نظام معرفتی با ظهور قرآن آغاز شده است.
استاد دانشگاه اهل بيت(ع) ادامه داد: به لحاظ نمود اجتماعی اولين صحابيان پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين(ع) اولين حلقههای عرفانی را تشكيل دادند و اگر سلمان، اباذر، عمار، ميثم تمار و ديگر پرچمداران مبارزه سياسی با بدعتها نبودند، ما مرز بين عرفان ناب اسلامی و غير آن را نمیدانستيم؛ بنابراين بايد گفت كه عرفان شيعی در متن اجتماع است و در مقابل مردم احساس مسئوليت میكند و از سياست جدايی ندارد.
منصوری لاريجانی با تأكيد بر تفاوت و افتراق تصوف و عرفان از يكديگر، در بخشی از سخنان خود درباره جايگاه امام خمينی(ره) در عرفان شيعی تصريح كرد: عرفان شيعی با ظهور امام خمينی(ره) وارد مرحله جديدی شد و ما هنوز عظمت عرفانی امام(ره) را نشناختهايم. امام عرفان شيعی را از قالب كتابت بيرون آورد و به ديگر لايهها و وجوه زندگی ما تسری داد.