سنت كلامی شيعی از بسياری جهات سنتی عقلگراست و زمينههای خردگرايانه در تشيع فراوان است.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، پروفسور «محمد گری لگنهاوزن» استاد موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره) قم، با بيان اين مطلب در جمع دانشپژوهان خارجی كه برای گذراندن دوره آموزشی يك ماهه با عنوان «اسلام و مسائل روز: عقلانيت و معنويت» به دعوت جامعةالمصطفی(ص) العالميه در ايران حضور داشتند، افزود: مايلم در اين جلسه درباره فلسفه تحليلی دين در گفتوگو با فلسفه اسلامی صحبت كنم، مسئلهای كه در بيست سال اخير كه من در ايران بودهام گسترش پيدا كرده است.
وی تصريح كرد: برای فهم چگونگی برخورد متفكران ايرانی با فلسفه دين كه در غرب گسترش يافت، بايد جنبههای مختلفی از وضعيت دينی و فلسفی در ايران را بررسی كنيم تا زمينههای اين برخورد را بدانيم. اولين موردی كه می خواهم به آن اشاره كنم زمينههای خردگرايانه در تشيع است. سنت كلامی شيعی از بسياری جهات سنتی عقلگراست و قابل مقايسه باعقلگرايی سنت كاتوليك است. هم تشيع و هم مذهب كاتوليك الهيات طبيعی را مورد تاييد قرار میدهند. به عبارت ديگر هر دو معتقدند كه حقيقت دينی را میتوان با استفاده درست از خرد و بدون كمك وحی نيز كشف كرد. برخی از اين حقايق كه شيعيان به آن اشاره كردهاند،عبارتند از: وجود خدا، توحيد، ازلی و ابدی بودن خدا، عدل الهی، قدرت و ساير صفات الهی.
پروفسور لگنهاوزن افزود: شيعيان همچنين در مناظرات مشهور متكلمين اشعری و معتزلی از خردگرايی و اخلاق دفاع كردهاند. شيعيان تاكيد كردهاند كه انسان میتواند حسن و قبح عقلی را بفهمد. بر اين اساس، برخی حقايق بنيادين اخلاقی وجود دارند كه انسان میتواند بدون رجوع به وحی و تنها از طريق عقل به آنها پی ببرد.
وی تاكيد كرد: دومين موردی كه بايد به آن توجه شود عرفان نظری است. عرفان نظری موضوع مطالعه جدی در ايران است. مكتب ابن عربی مهمترين بخش آن است. وقتی ميگويم مطالعه جدی، منظورم مطالعه همراه با نقد است كه هم در دانشگاهها و هم در حوزهها انجام می شود. در عرفان نظری تلاش میشود تحولاتی كه در عرفان عملی صورت گرفته به طور منطقی نظاممند و تئوريزه شود. آنچه كه از اين تلاش حاصل میشود سيستمی است برای شناخت حقيقت كه مشابه آن چيزی است كه در سنتهای غربی و آثار ميستر اكهارت (Meister Eckhart) میبينيم. از همين روست كه مطالعات تطبيقی ميان آثار اكهارت و عرفای مسلمان انجام شده است.
اين استاد فلسفه در ادامه گفت: سومين نكته اين است كه يك سنت فلسفه اسلامی وجود دارد كه به ويژه در ايران بسيار قوی است و افرادی چون ابن سينا، سهروردی، و ملاصدرا در آن مطرح هستند. اين سنت فلسفی از سنتهای كلامی و عرفانی كه به آن اشاره كردم، و نيز تفكر مشائی و ارسطوئی هم بهره میبرد و از مكتب افلاطونی و نوافلاطونی نيز تاثير گرفته است.
وی همچنين به رواج مطالعات تطبيقی دين در ايران به ويژه مطالعات تطبيقی اسلام و مسيحيت اشاره كرد و گفت: اين مسئله به ويژه توسط انجمن حكمت و فلسفه در تهران و نيز مركز مطالعات اديان كه اكنون به دانشگاه اديان و مذاهب تغيير يافته مورد تاكيد قرار داشته است. مركز مطالعات اديان در سال 1374 توسط سيد ابوالحسن نواب به منظور آشنا كردن طلاب حوزه با اديان اصلی جهان و نكات مثبتی كه در اديان مختلف می توان يافت، تاسيس شد. در اينجا تاكيد بر به دست آوردن دركی صحيح از آموزههای اديان جهان و جستجوی نقاط مشترك به جای دفاع صرف است.
لگنهاوزن افزود: تمامی اين مواردی كه مطرح كردم در سالهای اخير توسعه پيدا كردهاند و زمينه مساعدی برای پذيرش فلسفه دين در ايران فراهم كردهاند.