ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 2 مرداد 1403
سه شنبه 2 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 31 خرداد 1388     |     کد : 3316

یکشنبه 31 خرداد 27 جمادي الثاني 21 ژوئن

امام علي بن محمد، معروف به امام هادي و امام علي النّقي(ع)، پيشواي دهم شيعيان، در نيمه ذي حجه سال 212 در روستاي "صريا" از توابع مدينه منوره ديده به جهان گشود.

شهادت امام هادي(ع)، بنا به قولي - سال 254 هجري قمري

امام علي بن محمد، معروف به امام هادي و امام علي النّقي(ع)، پيشواي دهم شيعيان، در نيمه ذي حجه سال 212 در روستاي "صريا" از توابع مدينه منوره ديده به جهان گشود.

پدرش امام محمد بن علي، معروف به جوادالائمه و امام محمد تقي(ع)، پيشواي نهم شيعيان و مادرش سمانه مغربيه، معروف به "سيّدة" بود.

مرحوم شيخ عباس قمي(ره) از كتاب جنات الخلود نقل كرد كه اين بانوي شريف، هميشه روزه مي گرفت و در زهد و تقوا، نظيري نداشت.

امام هادي(ع) پس از شهادت جانسوز پدر بزرگوارش امام جواد(ع) در بغداد، به مقام منيع امامت نايل شد. در آن زمان، هشت سال و پنج ماه از عمر شريفش گذشته و به همراه مادر ارجمندش در مدينه به سر مي برد.

از آن هنگام به مدت سيزده سال در مدينه الرّسول(ص) اقامت داشت، تا اين كه متوكل عباسي (دهمين خليفه عباسيان) كه در دشمني با اهل بيت(ع) و آل علي بن ابي طالب(ع) معروف و مشهور بود، در سال 243 قمري آن امام همام را به سامرا (مقر خلافت خويش) طلبيد و در نزد خود، وي را تبعيد گونه نگه داشت.

امام هادي(ع) در مدت عمر شريف خود با هفت تن از خلفاي عباسي، معاصر بود و آن ها عبارتند از: مأمون، معتصم، واثق، متوكل، منتصر، مستعين و معتز عباسي.

سرانجام در ايام خلافت معتز بالله عباسي، به دستور اين خليفه نابكار و جنايت كار، آن حضرت را با زهر مسموم و به شهادت رسانيدند.

از عمر شريف امام هادي(ع) در هنگام شهادتش، تنها 42، يا 41 و يا 40 سال گذشته بود.

گرچه در سال شهادتش، همگان اتفاق دارند كه در سال 254 قمري بود، ولي در روز و ماه شهادت جانگدازش اتفاقي ميان مورخان و سيره نگاران نيست. اكثر مورخان و سيره نگاران شيعه، آن را سوم رجب دانسته ولي برخي از علماي شيعه و بسياري از اهل سنت، آن را 27 و يا 25 جمادي الآخر مي دانند.

به هر روي، پس از شهادت امام هادي(ع)، يادگار سليل امامت، حضرت امام حسن عسكري(ع) بدن مطهر پدر را غسل و كفن نمود و بر وي نماز گزارد. آن گاه اهالي سامرا كه جملگي در عزا و ماتم آن حضرت بودند، بدن شريف وي را به خيابان بزرگ شهر، معروف به "شارع ابي احمد" تشييع و بر وي نماز گزاردند و سپس به خانه اش برگردانده، و در همان جا مدفون نمودند.

هم اكنون در حرم مطهر اين امام همام، غير از قبر شريف وي، قبر مطهر فرزندش امام حسن عسكري(ع) و قبر حكيمه خاتون دختر امام جواد(ع) و قبر نرگس خاتون همسر امام حسن عسكري(ع) و مادر ارجمند امام زمان، حضرت حجت بن الحسن(ع) قرار دارد و اين چهار قبر مطهر، مزار شيعيان و شيفتگان اهل بيت(ع) در اين شهر مقدس مي باشد.

شيخ حسن صاحب المعالم و آيت الله خويي، به نقل از مرحوم شيخ طوسي(ره)، وي را از اصحاب امام موسي كاظم(ع) دانسته اند و درباره وي گفته اند: طيالسي تميمي، كه وضعيتش چندان روشن نيست، از شيعيان كوفه و از علما و دانشمندان اين منطقه به شمار مي آمد و افرادي چون علي بن حسن بن فضال، سعد بن عبدالله و حميد بن زياد از او نقل حديث مي كردند. هم چنين او از افرادي چون سيف بن عميره و صالح بن عقبه رواياتي را نقل كرد.(2)

1- رجال النجاشي، ص 340

2- التحرير الطاووسي (شيخ حسن صاحب المعالم)، ص 442؛ معجم رجال الحديث (آيت الله خويي)، ج 71، ص 75

 

درگذشت ابوعبدالله محمد بن خالد طيالسي - سال 259 هجري قمري

در كتاب "رجال النّجاشي" درباره طيالسي آمده است: ابوعبدالله، محمد بن خالد بن عمر طيالسي تميمي، در كوفه و در منطقه "صحراء جرم" ساكن و داراي تأليفي به نام "كتاب النوادر" بود. ابن نوح به نقل از ابن سفيان و او به نقل از حميد بن زياد، به من خبر داد كه محمد بن خالد طيالسي در شب چهارشنبه، سه روز مانده به آخر جمادي الآخر، سال 259، در حالي كه 97 سال از عمرش گذشته بود، بدرود حيات گفت.

شيخ حسن صاحب المعالم و آيت الله خويي، به نقل از مرحوم شيخ طوسي(ره)، وي را از اصحاب امام موسي كاظم(ع) دانسته اند و درباره وي گفته اند: طيالسي تميمي، كه وضعيتش چندان روشن نيست، از شيعيان كوفه و از علما و دانشمندان اين منطقه به شمار مي آمد و افرادي چون علي بن حسن بن فضال، سعد بن عبدالله و حميد بن زياد از او نقل حديث مي كردند. هم چنين او از افرادي چون سيف بن عميره و صالح بن عقبه رواياتي را نقل كرد.

  

شهادت دكتر مصطفي چمران در سال 1360 هجري شمسي

دكتر مصطفي چمران از برجسته ترين چهره هاي پس از انقلاب اسلامي و ازمبارزان مؤمن و متعهد سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي درجريان جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق در سال 1360 هجري شمسي در منطقه دهلاويه خوزستان به درجه رفيع شهادت نائل آمد. او در سال 1311 شمسي در تهران متولد شد و پس از تحصيل در رشته فني در دانشگاه تهران مقارن با كودتاي 28 مرداد 1332 به نهضت مقاومت ملي پيوست. اين مبارزجوان براي ادامه تحصيل به آمريكا رفت و در آن كشور انجمن اسلامي دانشجويان مقيم آمريكا را تأسيس كرد. بعد از واقعه تاريخي 15 خرداد 1342 راهي مصر شد و به مدت 2 سال دورههاي آموزش چريكي را گذراند. دكتر چمران دراين كشور با همكاري امام موسي صدرسازمان امل، بخش نظامي حركتُ المحرومين لبنان را پايه گذاري كرد و بدين ترتيب همچنان به مبارزه عليه ظلم و ستم ظالمان ادامه داد، تا اين كه انقلاب اسلامي درايران به پيروزي رسيد وايشان به وطن بازگشت. شهيد چمران اولين گروههاي مقاومت را تشكيل داد و كوششهاي بسياري جهت مبارزه با مخالفان انقلاب اسلامي در كردستان به عمل آورد .

گوشه هايی از وصيت نامه شهيد چمران:

 به خاطر عشق است كه فداكاري مي كنم. به خاطر عشق است كه به دنيا با بي اعتنائي مي نگرم و ابعاد ديگري را مي يابم. به خاطر عشق است كه دنيا را زيبا مي بينم و زيبائي را مي پرستم. به خاطر عشق است كه خدا را حس مي كنم، او را مي پرستم و حيات و هستي خود را تقديمش مي كنم.

عشق هدف حيات و محرك زندگي من است.

زيباتر از عشق چيزي نديده ام و بالاتر از عشق چيزي نخواسته ام. عشق است كه روح مرا به تموج وا مي دارد، قلب مرا به جوش مي آورد، استعدادهاي نهفته مرا ظاهر مي كند، مرا از خودخواهي وخودبيني مي رهاند، دنياي ديگري حس مي كنم، در عالم وجود محو مي شوم، احساسي لطيف و قلبي حساس و ديده اي زيبابين پيدا مي كنم. لرزش يك برگ، نور يك ستاره دور، موريانه كوچك، نسيم ملايم سحر، موج دريا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا مي ربايند و از اين عالم به دنياي ديگري مي برند … اينها همه و همه از تجليات عشق است.

براي مرگ آماده شده ام و اين امري است طبيعي، كه مدتهاست با آن آشنا م. ولي براي اولين بار وصيت مي كنم. خوشحالم كه در چنين راهي به شهادت ميرسم. خوشحالم كه از عالم و ما فيها بريده ام. همه چيز را ترك گفته ام. علائق را زير پا گذاشته ام. قيد و بندها را پاره كرده ام. دنيا و ما فيها را سه طلاقه گفته ام و با آغوش باز به استقبال شهادت مي روم.

شهيد دكتر چمران روحي عاشق داشت و همين روحيه عاشقانه سخنان و مناجاتهای وي را سخت دلنشين و خواندني كرده است. نامه ها و كوتاه نوشته هايي كه از آن زنده ياد به جا مانده است، خود مؤيد نثر پخته و روح عاشق اين چهره فروتن، اما پايدار عرصه فرهنگ و سياست است.

كتاب «دعاي كميل» حاصل جلسات هفتگي زنده ياد چمران در انجمن اسلامي دانشجويان آمريكا بود. اين جلسات زماني برگزار شد كه شهيد چمران دريافته بود به دليل نبود آگاهي و تسلط كافي دانشجويان به زبان عربي، اين دعا كه «از قلب و روح علي(ع) برخاسته و علي(ع) آن را به دوست خود كميل تعليم داده است» چنان كه شايسته آن است، قدرش به جا نمي آيد. پس مصمم شد تا دعاي كميل را به فارسي برگرداند، اگرچه مي دانست ترجمه معاني بلند و عرفاني كلام اميرالمؤمنين علي(ع) آن گونه كه شايد و بايد ممكن نيست، ولي تمامي سعي و همتش را به كار بست تا از آن ترجمه ای روان، پاكيزه و گويا ارايه كند.

كتاب با عنوان «لبنان» اثر ارزشمند ديگری از شهيد دکتر مصطفی است. كتاب حاضر گزيده‏ای از دست ‏نوشته‏ها يا سخنراني‏های شهيد و حاصل مطالعه و بررسی كليه نوشته‏ها و سخنراني‏های او (در لبنان، اروپا، ‌ايران) درباره لبنان است.

از مناجاتهای شهيد بزرگوار:

 " ترا شكر مي كنم كه از پوچي ها، ناپايداري ها، خوشي ها و قيد و بندها آزادم كردی و مرا در طوفانهای خطرناك حوادث رها ننمودی، و درغوغای حيات، در مبارزه با ظلم و كفر غرقم كردی، لذت مبارزه را به من چشاندی، مفهوم واقعی حيات را به من فهماندی... فهميدم كه سعادت حيات در خوشی و آرامش و آسايش نيست، بلكه در جنگ و درد و رنج  و مصيبت و مبارزه با كفر و ظلم و بالاخره در شهادت است.

خدايا ترا شكر مي كنم كه به من نعمت " توكل " و " رضا" عطا كردی، و در سخت ترين طوفانها و خطرناكترين گردابها، آنچنان به من اطمينان و آرامش دادی كه با سرنوشت و همه پستی ها و بلنديهايش آشتي كردم و به آنچه تو بر من مقدر كرده ای رضا دادم.

 خدايا در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در كوير تنهايی انيس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت نااميدی، دست مرا گرفتی و كمك كردی... كه هيچ عقل و منطقی قادر به محاسبه پيش بينی نبود، تو بر دلم الهام كردی و به رضا و توكل مرا مسلح نمودی، و در ميان ابرهای ابهام و در مسيری تاريك مجهور و وحشتناك مرا هدايت كردی."

 

واقعه دلخراش زلزله گيلان و زنجان در سال 1369 هجری شمسی

وقوع زلزله در ايران امري طبيعي و عادي است. تا آنجا كه در تاريخ ثبت شده است، زلزله، شهرهاي تبريز، نيشابور، ري، شيراز، قزوين، و مناطقي از استان گيلان را چندين بار ويران كرده است. در سي سال اخير زلزله هاي دهشتناكي در بوئين زهرا، كاخك، طبس، لار، قير و كارزين فارس و در چند منطقه ديگر كشور روي داده است و نيز زلزله هايي كه در قسمت شرقي تركيه نزديك مرز ايران روي داده و زلزله سال 1988 جمهوري ارمنستان با 25 هزار كشته، جملگي با ساختار زمين منطقه اي كه كشور ايران در آن جاي دارد مرتبط است. جلوي وقوع زلزله را نمي توان گرفت اما مي توان با تدارك صحيح، سازندگي مناسب و آموزش مردم از تلفات انساني كاست و خسارتهاي مادي را كاهش داد.

زمين لرزه شديدي ساعت سي دقيقه شب پنجشنبه 31 خرداد 1369 در فاصله 200 كيلومتري شمال غربي تهران در منطقه رودبار استان گيلان و زنجان به وقوع پيوست. پايگاه زلزله شناسي موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، اين زمين لرزه را در ساعت 23 و 5 دقيقه و 29 ثانيه به وقت محلي ثبت كرد و قدرت آن را 9/5 ريشتر گزارش نمود. بعداً قدرت زلزله شمال و شمال غرب كشور، توسط موسسه ژئوفيزيك تهران 3/7 ريشتر اعلام شد. آمريكاييها آن را 7/7 ريشتر اندازه گيري كردند كه احتمالاً به علت فاصله بسيار زياد متخصصان و محققان اندازه آن را بيش از 6 ريشتر مي دانند. حاصل اين زمين لرزه شديد كه مناطق شمال و شمال غربي ايران را لرزاند، كشته شدن بيش از پنجاه هزار نفر، بي خانمان شدن صدها هزار نفر و وارد آمدن ميلياردها ريال خسارت مالي بود.

آمريكاييها معتقدند كه چون سد سفيدرود پس از لايروبي، سريعتر از حد معمول پر شده كه ناگهان فشار مايعات درون درزهاي سنگها افزايش يابد و چنين حادثه اي پديد آيد. چينيها در مورد تأثير سد روي زلزله تحقيقات زيادي كرده اند و تجربيات مفيدي دارند و اظهار داشته اند كه در خيلي موارد نيز رابطه اي بين سد و زلزله ديده نشده است؛ لذا با وجودي كه عامل فوق مي تواند در وقوع زمين لرزه موثر باشد اما عامل اصلي نيست. كارشناسان ديگر زلزله شناسي مي گويند نيرويي كه در طي زمان طولاني از طريق صفحه عربستان به پوسته ايران انتقال يافته است، در محل حاشيه اين پوسته با صفحه آسيا ـ اروپا، ذخيره شده و سرانجام در گسلهاي منطقه آزاد شده است، و چون گسل يا شكستگي براي سنگ، يك نقطه ضعف محسوب مي شود، در نتيجه اين زلزله رخداده است. به هر حال تعيين دقيق عامل زلزله نياز به مطالعات فراوان دارد كه مربوط به متخصصان اين امر مي باشد.

پس لرزه ها: حدود 350 پس لرزه كوچك و بزرگ در فاصله 200 كيلومتري شمال غرب تهران از شب سه شنبه 5 تير تا ساعت 11 و 20 دقيقه صبح چهارشنبه 6 تير كه ناشي از زلزله مهيب هفته قبل بود از سوي موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران ثبت شد. پس لرزه هاي ثبت شده كه شدت آنها بالاي 4 ريشتر بود در شهرهاي رودبار، منجيل، لوشان و رشت به وقوع پيوست.

بر مبناي آخرين گزارشات تلفات و ضايعات زمين لرزه گيلان بيش از 50 هزار نفر كشته و60 هزار نفر مجروح و حدود نيم ميليون نفر بي خانمان بوده است. در اثر اين زلزله 31576 واحد مسكوني روستايي و هزاران خانه و مغازه در شهرهاي گيلان به طور كامل تخريب شد و مساجد، حسينيه ها، بقاع متبركه و اماكن عمومي بسياري نيز در اين استان منهدم گرديد و يا شكافهاي غير قابل ترميم برداشت. همچنين در اين زلزله دهشتناك نزديك به يك ميليون رأس احشام نيز در روستاهاي گيلان و زنجان به زير آوار رفت.

 

اعزام نیروهای واكنش سريع آمريكا به منطقه خاورميانه در سال 1358 هجري شمسي

نيروهاي واكنش سريع آمريكا در سال 1358 هجري شمسي به منطقه خاورميانه اعزام شدند. پس از ضعف قدرت بريتانيا در پايان جنگ جهاني دوم و ضعف رهبري در دنياي عرب ها؛ آمريكا وارد منطقه خاورميانه شد و به جاي استعمار انگليس خود اين منطقه را استعمار كرد. همچنين اكتشافات ذخاير عظيم نفتي به ميزان شصت درصد از كل ذخاير نفتي جهان دراين منطقه موجب افزايش نفوذ آمريكايي ها در اين منطقه از جهان شد،به طوري كه برخي از پايگاههاي نظامي منطقه را از انگلستان منطقه خليج فارس در خاورميانه از ابتداي دهه 50 ميلادي تاكنون به عنوان يكي از محورهاي استراتژيكي و حياتي براي تمام كشورهاي جهان شده است

 

 

 

 


نوشته شده در   يکشنبه 31 خرداد 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode