ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 6 دي 1404
شنبه 6 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 3 اسفند 1390     |     کد : 33133

اثبات نادرستی فلسفه‌های معنويت‌ستيز؛ عامل گرايش انسان معاصر به عرفان

عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) اثبات نادرستی فلسفه‌های معنويت‌ستيز(از جمله پوزيتيويسم) و شكست نظام‌های ضددينی(مانند كمونيسم) را از مهم‌ترين عوامل منجر به گرايش انسان معاصر به معنويت و عرفان برشمرد.


 عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) اثبات نادرستی فلسفه‌های معنويت‌ستيز(از جمله پوزيتيويسم) و شكست نظام‌های ضددينی(مانند كمونيسم) را از مهم‌ترين عوامل منجر به گرايش انسان معاصر به معنويت و عرفان برشمرد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، حجت‌الاسلام والمسلمين سيدعلی حسنی، عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، در ششمين نشست از سلسله نشست‌های سومين جشنواره ملی مطالعات قرآنی دانشجويان كشور با عنوان «عرفان در اديان توحيدی» به بيان سخنانی درباره عرفان در اديان توحيدی يا ابراهيمی(يهوديت، مسيحيت و اسلام) و علل گرايش به عرفان و معنويت در دنيای معاصر پرداخت.

وی پس از بررسی اجمالی وضعيت عرفان و تصوف در دنيای اسلام، به گرايشات و تمايلات انسان معاصر در جوامع مختلف و به‌خصوص در جامعه فعلی ما به عرفان و معنويت اشاره و اظهار كرد: البته عرفان در اينجا به معنای گسترده آن مراد است و شامل تمام معنويت‌های نوپديد اعم از سحر و جادو، شيطان‌پرستی و... نيز می‌شود. در دنيای معاصر مردم دنيا و نيز جامعه ما به چيزی گرايش و اعتقاد پيدا می‌كنند كه عادی و روزمره نيست و با مباحث عقلی و تجربه و حواس ظاهری ما به دست نمی‌آيد.

اين محقق و پژوهشگر استقبال از كتاب‌ها و آثار با مضامين عرفانی را بهترين شاهد بر اين مدعا برشمرد و خاطرنشان كرد: از همين روست كه مثنوی مولانا به سبب مباحث عارفانه و رازورزانه خود پرفروش‌ترين كتاب سال آمريكا شده و در جامعه ما نيز كتاب‌هايی از عرفان سرخ‌پوستی و تعاليم اشو گرفته تا مسائل مربوط به كف‌بينی، سحر و جادو، ... رواج يافته و خريدار دارد؛ همچنين ترويج فيلم‌های با مضمون معنويت(در معنای گسترده آن) نيز نشانگر اقبال انسان معاصر در جوامع گوناگون به مباحث عرفانی و معنوی است.

وی در بيان عوامل مختلف مؤثر بر گرايش بشريت حداقل در سه دهه اخير به سوی معنويت و عرفان تصريح كرد: برخی از نويسندگان غربی گفته‌اند كه در قرن 21 يا جامعه انسانی به واسطه جنگ جوامع انسانی با ديگر به واسطه ابزارهای نظامی نابود خواهد شد و يا اين كه قرن عرفان و معنويت خواهد بود. اين رويكرد بشر علل مختلفی دارد، به‌ويژه آن‌كه پس از دوره رنسانس و بخصوص از عصر روشنگری به اين‌سو كاملاً دين و موضوعات مرتبط با آن در عرصه فردی و اجتماعی حذف می‌شود.

دنیای غرب و بازگشت به معنویت

عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، در تشريح اين مطلب عنوان كرد: جمله معروف نيچه در آن مشهور است كه گفته بود: خدا مرده است، او را تشييع جنازه كرديم و من اكنون از تشييع جنازه خدا برمی‌گردم! و حتی در مسيحيت از «الهيات بعد از مرگ خدا» سخن گفتند.

وی با بيان اين‌كه اكنون دنيای غرب ديگربار به معنويت گرايش پيدا كرده است، اضافه كرد: البته اين لزوماً به اين معنا نيست كه آنان به همان خدا و اعتقادات قبلی خود برگردند. بلكه بدين معناست كه كسانی كه به‌طور كلی ماوراء طبيعت و امور مربوط به آن را نفی كرده بودند، ديگربار به امور ماوراء طبيعی برمی‌گردند؛ حال اين بازگشت يا به خداست و يا به موضوعات باطلی چون شيطان‌پرستی و عوامل ديگری كه به صورت نادرست به عنوان خدا مطرح می‌كنند.

سيدعلی حسنی:
علم مدرن ماوراء طبيعت را به طور كامل نفی می‌كند. در عصر روشنگری معيار امر صحيح و پذيرفتنی هر آن چيزی بود كه با عقل قابل قبول باشد و پس از پايان عصر روشنگری در قرن 18 و پس از ظهور رمانتيسيسم در قسمت هايی از اروپا، دوره تجربه‌گرايی فرا می‌‌رسد
حجت‌الاسلام حسنی افزود: شيطان‌پرستان نيز به يك امر ماوراء طبيعی گرايش دارند، شيطان را خدا می‌دانند و او را پرستش می‌كنند و در واقع جای خدای واقعی را با شيطان جابجا كرده‌اند. آنان برای خود كتاب، كليسا و دستورات مقدسی دارند.

سرخوردگی از عقلانيت و علم مدرن

اين محقق و پژوهشگر يكی از عوامل گرايش بشر به عرفان و معنويت در دنيای معاصر را سرخوردگی از عقلانيت و علم مدرن برشمرد و ادامه داد: علم مدرن ماوراء طبيعت را به طور كامل نفی می‌كند. در عصر روشنگری معيار امر صحيح و پذيرفتنی هر آن چيزی بود كه با عقل قابل قبول باشد و پس از پايان عصر روشنگری در قرن 18 و پس از ظهور رمانتيسيسم در قسمت هايی از اروپا، دوره تجربه‌گرايی فرا می‌‌رسد.

وی درباره مختصات و ويژگی‌های عصر تجربی خاطرنشان كرد: در اين دوره معيار امر صحيح و پذيرفتنی، هر آن چيزی است كه تجربه‌پذير باشد و مراد از تجربه نيز تجربه حسی است. جمله آن پزشك تجربه‌گرا مشهور است كه گفته بود: من خدا را در زير تيغ جراحی نيافتم، پس خدا وجود ندارد. همچنين تعبير آن فضانوردی كه پس از مسافرت به كره ماه(البته اگر سفر او حقيقت داشته باشد!) گفته بود كه در اوج آسمان‌ها و كره ماه، اثری از خداوند نديده است، پس خدا وجود ندارد.

عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) با اشاره به اين‌كه اين علم با وجود تأثيرات و دستاوردهای بسيار برای بشر نتوانست ايجاد امنيت كند، تصريح كرد: بشر مشكلاتی دارد كه علم جديد توان حل و فصل آنها را ندارد؛ از همين روست كه در غرب مصرف انواع و اقسام مواد مخدر برای رسيدن به حالاتی خاص و نيز اعتقاد و گرايش به سحر و جادو، كف‌بينی و طالع بينی و اعتقاد به رموز و اعداد و... در تمام طيف‌ها و اقشار اجتماعی فزونی يافته است.

اثبات نادرستی فلسفه‌های معنويت‌ستي

وی با بيان اين‌كه آنها دريافتندكه تنها نبايد به طبيعت اكتفا كرد و علمی كه از طبيعت برآمده باشد، حلاّل همه مشكلات آنان نخواهد شد، افزود: يكی ديگر از عواملی كه منجر به گرايش بشر به معنويت و عرفان شده اثبات نادرستی فلسفه‌های معنويت‌ستيز بود. از جمله اين فلسفه‌ها فلسفه پوزيتيويستی است كه كاملاً با دين و معنويت مخالف بودند.

اين محقق و پژوهشگر با تأكيد بر اين‌كه نادرستی اين فلسفه‌ها امروز به روشنی آشكار شده و كمتر كسی است كه مانند اواخر قرن 19 و يا قرن 20 بدان‌ها معتقد باشد، ادامه داد: فلسفه‌های معنويت‌ستيز با شكست و يا حداقل با ضعف‌های شكننده‌ای مواجه شدند و نظام‌هايی كه با معنويت ستيز می كردند و با آن سر سازش نداشتند ـ مانند كمونيسم ـ نيز شكست خوردند.

حجت‌الاسلام حسنی افزود: كمونيسم نظامی بود كه تقريباً نيمی از جهان را در اختيار خود گرفته بود و معتقدينی داشت كه با هر وجهی از وجوه دين و معنويت مخالف بود. اين نظام 70 سال بر دنيا حاكم بود، اما از آنجا كه در شعارها و در اركان خود با هر وجهی از وجوه معنويت مبارزه می‌كرد، طبيعتاً سرانجامی جز ناكامی و شكست نداشت.

تأثیر انقلاب اسلامی ايران در گرایش به معنویت

وی تبليغات دينی و مذهبی اديان توحيدی (اسلام، يهوديت و مسيحت) را يكی ديگر از عوامل منجر به گرايش بشر به معنويت و عرفان در دنيای معاصر خواند و ادامه داد: يكی از حوادث مهمی كه منجر به گسترش معنويت در جهان معاصر شد، وقوع انقلاب اسلامی ايران است. با نگاهی مضاعف و از بالا به حوادث، مسائل و مناسبات دنيای معاصر در 30 سال گذشته و حتی سخنان بسياری از انديشمندان بزرگ غربی به عظمت و تأثير انقلاب اسلامی در اين زمينه پی خواهيم برد.

سيدعلی حسنی:
در مغرب زمين توهين كردن به چهره مسيح(ع) و مقدسات آن دين، امری عادی محسوب می‌شد و به مسيح(ع) و حتی خدا ـ به عنوان امری مبتذل و غيرقابل پذيرش ـ توهين می‌كردند. پس از صدور حكم امام خمينی(ع) به سلمان رشدی و برانگيخته شدن مسلمانان سراسر جهان، مسيحيان عالم نيز زنده شده و به خود آمدند
اين محقق و پژوهشگر تصريح كرد: تا چندی پيش در غرب و حتی در جوامع دانشگاهی كشور ما(دهه 30 و 40) دين و دينداری را امری مبتذل و مضحك جلوه می‌دادند، اما با ظهور انقلاب اسلامی در ايران معادلات به هم خورده و ديگربار نه‌تنها از خدا و دين، بلكه از حكومت دينی سخن به ميان می‌آيد و مدعی می‌شود كه دين بايد در همه عرصه‌های زندگی اعم از سياست، اقتصاد، مديريت، جامعه‌شناسی و... دخالت كند.

عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) يادآور شد: مجله تايم كه چند دهه قبل تيتر خود را به مرگ خدا اختصاص داده بود، پس از انقلاب اسلامی ايران در عنوان روی جلد خود از زنده شدن خداوند و بازگشت دوباره او به جوامع انسانی سخن گفت و اين امر نشانگر تأثير بسيار بالای انقلاب اسلامی ايران در بازگشت انسان معاصر به دين و معنويت است.

وی در بيان يكی ديگر علائم و تأثيرات انقلاب اسلامی و آموزه‌های آن در بازگشت انسان معاصر به دين و معنويت تأكيد كرد: در مغرب زمين توهين كردن به چهره مسيح(ع) و مقدسات آن دين، امری عادی محسوب می‌شد و به مسيح(ع) و حتی خدا ـ به عنوان امری مبتذل و غيرقابل پذيرش ـ توهين می‌كردند. پس از صدور حكم امام خمينی(ع) درباره سلمان رشدی و برانگيخته شدن مسلمانان سراسر جهان، مسيحيان عالم نيز زنده شده و به خود آمدند.

عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) ادامه داد: در چند دهه اخير چندين بار نسبت به كشيدن كاريكاتور يا ساختن فيلم و... درباره امور مقدس مسيحيت و توهين به مسيح(ع) با تظاهرات و راهپيمايی، اعتراض خود را علنی كرده‌اند؛ كسانی كه تا پيش از آن حتی جرأت چنين كارهايی نداشتند.

حجت‌الاسلام حسنی خاطرنشان كرد: حال كه دنيا به سوی معنويت به پيش می‌رود، يقيناً اين موضوع برای ابرقدرت‌ها، صاحبان زر و زور و كسانی كه منافعشان به خطر می‌افتد، خوشايند نيست و آنان برای مقابله با اين امر برنامه‌ريزی‌های گسترده‌ای انجام می‌دهند و يكی از كارهای آنان، ايجاد عرفان‌های كاذب است. بسياری از عرفان‌های نوپديد امروز و معنويت‌های نوظهور از پايگاه‌های اطلاعاتی و جاسوسی اسراييل، آمريكا و انگلستان سردر می‌آورند و دشمن با اين كارها درصدد است تا بتواند معادلات دنيای امروز را به نفع خود رقم بزند.

وی در پايان درباره بزرگترين نقاط تمايز بين عرفان برآمده از اديان الهی و معنويت‌های نوظهور تصريح كرد: عرفان در اديان توحيدی(يهوديت، مسيحيت و اسلام) به معنای شناخت خداوند است، اما در بسياری از عرفان‌های كاذب و نوپديد، سخنی از خدا و شريعت در ميان نيست و در آن‌ها شخص به خود، شهوت و قدرت ـ و نه به خدا و معنويت و بندگی ـ دعوت می‌شود.


نوشته شده در   چهارشنبه 3 اسفند 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode