ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 2 مرداد 1403
سه شنبه 2 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 27 خرداد 1388     |     کد : 3218

خلافت عمر بن خطاب - سال 13 هجري قمري

ابوحفص، عمر بن خطاب بن نفيل عدوي، كه نام مادرش حنتمة بنت هاشم بن مغيره مخزومي بود...

خلافت عمر بن خطاب - سال 13 هجري قمري

ابوحفص، عمر بن خطاب بن نفيل عدوي، كه نام مادرش حنتمة بنت هاشم بن مغيره مخزومي بود، در حدود سال 13 عام الفيل، در مكه معظمه به دنيا آمد و پس از ظهور اسلام توسط حضرت محمد(ص)، بسان ساير اهالي مكه با اين پديده جديد مخالفت و دشمني مي نمود و در اين راه سخت گير و متعصب بود و حتي به خاطر مسلمان شدن خواهرش فاطمه بنت خطاب و همسرش سعيد بن زيد، با آنان مشاجره و دعوا نمود و چنان ضربتي بر سر خواهرش وارد ساخت كه سرش را شكسته و خون را بر سر و صورت او جاري ساخت.

وليكن مدتي پيش از هجرت پيامبر(ص) به مدينه منوره، او نيز مسلمان شد و به مدينه مهاجرت كرد.

پس از رحلت پيامبر(ص) وي از افرادي بود كه بدن مطهر پيامبر(ص) را در خانه اش رها و براي تعيين خليفه وقت، به سوي سقيفه بني ساعده شتافت. عمر از عناصر اصلي بيعت با ابوبكر بود و در اين راه، بسيار سماجت كرد و سرانجام با اجبار و اكراه، از عموم مردم براي وي بيعت گرفت و در اين راه جنايت هاي متعددي مرتكب گرديد، كه پيامبر اكرم(ص) در حديثي آن را پيش گويي كرده بود.

در دوران خلافت ابوبكر، به ظاهر او خليفه مسلمين، ولي در باطن، همه كاره حكومت، عمر بن خطاب بود. در تاريخ يعقوبي آمده است: و كان الغالب علي أبي بكر، عمر بن الخطاب.

ابوبكر بن ابي قحافه هنگامي كه به مرگ خويش اطمينان پيدا كرد، عثمان بن عفان را طلبيد و به وي دستور داد كه جانشيني عمر بن خطاب را با اين عبارت بنويسد: بسم الله الرّحمن الرّحيم، هذا ما عهد ابوبكر خليفة رسول الله الي المؤمنين و المسلمين: سلام عليكم. فانّي احمد اليكم الله، امّا بعد فانّي قد استعملت عليكم عمر بن الخطّاب، فاسمعوا و اطيعوا، و انّي ما ألوتكم نصحاً. والسّلام.

گويند ابوبكر پيش از انتصاب عمر بن خطاب، با برخي از صحابه معروف، هم چون طلحة بن عبيدالله، عثمان بن عفان و عبدالرحمن بن عوف در اين باره مشورت كرد.

ولي به نظر مي رسد كه ميان او و عمر بن خطاب از سابق، اين تعهد دو جانبه وجود داشته و بر اساس آن، عمل كردند.

به هر روي، پس از وفات ابوبكر و غسل و كفن او، عمر بن خطاب بر وي نماز گزارد و مابين نماز مغرب و عشا او را در جوار قبر پيامبر(ص) دفن نمودند. در روز بعد، عمر بن خطاب به مسجد رفت و در حضور مردم، بر فراز منبر رسول خدا(ص) قرار گرفت و يك پله پايين از جايي كه ابوبكر مي نشست، نشست و مرگ ابوبكر را تسليت گفت. آن گاه به حاضرين مجلس گفت: خداوند متعال مرا به شما و شما را به من مبتلا (و آزمايش) گردانيد و مرا پس از دو ستم (ابوبكر) در ميان شما باقي گذاشت.

سپس صحبت هاي ديگري نيز براي مردم به عمل آورد و از مردم بيعت گرفت.

گرچه انتصاب وي به خلافت و اخذ بيعت از مردم، خلاف وصيت پيامبر(ص) و روش معمول و پذيرفته مسلمين در انتخاب آزاد بود، با اين حال، مسلمانان مجبور به بيعت با او بودند و الا براي خويش امنيت و آرامشي پيش بيني نمي كردند.

نويسنده كتاب "عمر بن الخطاب" در اين باره گفت: و بايع المسلمون عمر بالخلافة بين راض و متكره، و مطمئن و متخوف و جميعهم ينظرون مايكون من عمر في يوم الجديد.

عمر بن خطاب، پس از استقرار در مقام خلافت، در نخستين اقدام عملي خود، خالد بن وليد را از فرماندهي سپاه مسلمانان در شام، عزل و به جاي وي ابوعبيده جراح را منصوب كرد.

هم چنين وي در تقسيم بيت المال در ميان مسلمانان، روش پيامبر(ص) و ابوبكر بن ابي قحافه را كه بر اساس مساوات بود، تغيير داد و به روش خاصي، عده اي را بر عده ديگر ترجيح داد و سهم بيشتري براي آنان تعيين نمود.

وي پس از ده سال و نيم حكومت، سرانجام در ذي حجه سال 23 قمري به دست فيروز ابولؤلؤ ايراني كشته شد.

 

تشكيل جهاد سازندگي به فرمان امام خمینی در سال 1358 هجري شمسي

 به فرمان امام خميني(ره) جهاد سازندگي در سال 1358 هجري شمسيس تشكيل شد. اين نهاد به مشابه حركتي جوشيده ازبطن انقلاب اسلامي و برخاسته از تفكر و ايدوئولوژي اسلامي بود. در پي صدور اين فرمان از سوي حضرت امام(ره) جهادگران مخلص و پرتلاش تمام توان و قابليت هاي خود را در مسير اين هدف عظيم قرار دادند. بدين ترتيب حركتي نوين و سازنده در جهت بهبود وضعيت اقتصادي و اجتماعي روستاها و مناطق عشايري ايجاد شد. حضرت امام خميني در بخشي از پيامشان به مناسبت تأسيس جهادسازندگي فرمودند: ”ان شاء الله خداوند به همه ملت و به همه كساني كه در اين راه تشريك مساعي مي كنند و اين وظيفه اخلاقي ـ شرعي را ادا مي كنند توفيق عنايت كند. همه موفق باشند كه در اين جهاد شركت كنند و اين خرابه ها را بسازند و برادران خودشان را كمك كنند كه شايد هيچ عبادتي بالاتر از اين عبادت نباشد...“

 

تشکیل كنفراس پوتسدام در سال 1945ميلادي

  سران كشورهاي انگليس، آمريكا و شوروي سابق كنفراس پوتسدام را در شهري به همين نام در آلمان در سال 1945ميلادي تشكيل دادند. در اين كنفرانس وزيران خارجه اين كشورها معاهده پوتسدام را منعقد كردند كه در آن اختياراتي به شوراي نظارت متفقين و فرماندهي نظامي سه كشور شركت كرد در كنفرانس وهمچنين فرانسه واگذار شد. بر طبق اين اختيارات، هر يك از اين كشورها موظف به اداره امور مناطق تحت اشغال خود در آلمان بودند ؛ هم چنين لغو قدرت سياسي و نظامي آلمان ؛ كنترل نظارت بر اقتصاد و توليد آلمان از ديگر موارد اين موافقت نام بود. سرانجام اختلافات ميان شوروي سابق و دول غربي مانع از اجراي كامل موافقت نامه پوتسدام گرديد.

 

به قدرت رسیدن احمد حَسنُ البَكر در عراق در سال 1968ميلادي

 حزب بعث عراق به رهبري احمد حَسنُ البَكر قدرت را در سال 1968ميلادي در اين كشور بدست گرفت و عبدالرحمن عارف رئيس جمهور عراق از كار بركنار شد. در پي روي كار آمدند حزب بعث، تصفيه هاي خونين مخالفان آغار شد و كُردهاي مخالف اين حزب، مورد تهاجم وحشيانه عُمّال رژيم بعث واقع شدند. اين حزب كه در ظاهر مخالف سياستهاي استعماري آمريكا و رژيم اشغالگر قدس بود در جنگ عربها و رژيم صهيونيستي ماهيت واقعي خود را آشكارا كرد حزب بعث كه قدرت حاكمه مطلق در عراق بشمار مي رفت پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران با تجاوز به نقاط مرزي ايران، جنگ گسترده 8 ساله را به جمهوري اسلامي ايران تحميل كرد و اين خود دليل بارز ديگري براي وابستگي و سر سپردگي حزب بعث عراق به آمريكا بود.

 

روز جهانی بیابان زدایی

 «. . . پيشروي و توسعه بيابانها  به  فروسائي* زمين در نواحي خشك، نيمه خشك و مناطق نيمه مرطوب اطلاق  شده كه معلول عوامل بسياري مشتمل بر تغييرات آب و هوا و فعاليتهاي انساني مي باشد. بيابان زدائي فعاليتهاي را در برمي گيرد كه به عنوان بخشي از برنامه توسعه اراضي در نواحي خشك، نيمه خشك و مناطق نيمه مرطوب در جهت توسعه پايدار صورت مي پذيرد

ماده 1- دبيرخانه كنوانسيون بيابان زدائي سازمان ملل:UNCCD

اطلاعات جامع در باره فرآيند پيشروي بيابانها

مساله فروسائي زمين

پيشروي بيابانها، فروسائي زمين در نواحي خشك، نيمه خشك و مناطق نيمه مرطوب  را دربرمي گيرد و عوامل دخيل در پيدايش آن در وهله اول فعاليتهاي انساني و تغييرات آب و هوا مي باشد. شايان ذكر است كه پيشروي بيابانها به مفهوم توسعه بيابانهاي از پيش موجود نيست. اين فرآيند در حقيقت به اين دليل رخ مي   دهد كه  اكوسيستمهاي نواحي خشك كه بيش از يك سوم كره زمين را در بر مي گيرند شديداً  در معرض استفاده بيش از حد و عدم بهره برداري صحيح از زمين قرار دارند. فقر، عدم ثبات سياسي، جنگل زدايي و تخريب جنگلها، چراي بيش از حد دامها و روشهاي نامناسب و نادرست آبياري همگي مي تواند به كاهش ميزان حاصلخيزي زمين بيانجامد. پيشروي و توسعه بيابانها  زندگي بيش از 250 ميليون نفر را در سراسر جهان مستقيماً تحت تاثير قرار  داده و در عين حال زندگي  قريب يك ميليون نفر را در بيش از صد كشور  به مخاطره مي اندازد، مردمي كه اكثراً در فقيرترين، محرومترين و ضعيفترين كشورها به لحاظ مسائل سياسي به سر مي برند.

راه حل بد يع و مبتكرانه

بيابانزدايي به منظور تضمين حاصلخيزي دراز مدت در مناطق مسكوني نواحي مربوطه، ضروري است. متاسفانه  تلاشهايي كه در همين  راستا در گذشته صورت پذيرفته همگي به شكست انجاميده و معضل فروسائي زمين در سراسر نقاط دنيا رو به وخامت گذارده است. به دنبال نياز به يافتن راهكاري تازه و نو، دولتهاي 170 كشور جهان، در ماه مارس سال 2002 ميلادي به كنوانسيون  بيابانزدايي سازمان ملل متحد پيوسته اند.

هدف از انعقاد اين كنوانسيون ارتقاء اقدامات موثر از طريق  برنامه هاي محلي مبتكرانه و نيز همكاريهاي حمايتي بين المللي است. به موجب اين كنوانسيون  هرگونه تلاش در جهت محافظت از زمينهاي مناطق خشك در دراز مدت انجام خواهد گرفت  چرا كه عوامل دخيل در پيدايش اين فرآيند، متعدد و در عين حال بسيار پيچيده مي باشد و پهنه گسترده اي را در بر مي گيرد كه مسائلي  نظير  الگوهاي تجارت جهاني و روشهاي ناپايدار مديريت اراضي را در خود جاي داده است. در اين راستا تغييراتي بس شگرف و به معناي واقعي كلمه چه در سطح محلي و چه در سطح بين المللي مي بايست صورت پذيرد.

 برنامه هاي ملّي

كشورهايي كه كمابيش با مساله پيشروي بيابانها دست به گريبانند، در حال اجراي كنوانسيون  از طريق توسعه  و اجراي برنامه هايي در مقياسات ملي، بين منطقه اي و منطقه اي مي باشند. معيارهايي در خصوص تدارك و آماده سازي اين برنامه ها در پيوست شماره پنج كنوانسيون پيرامون اجراي برنامه هاي منطقه اي به تفصيل ذكر  گرديده است و  آفريقا (كه به دليل شديدتر بودن پيشروي بيابانها در درجه اول اهميت قرار دارد)، آسيا، آمريكاي لاتين و حوزه درياي كارائيب، شمال درياي مديترانه و قسمتهاي مركزي و شرقي اروپا را در برمي گيرد. براساس تجارب  پيشين، ضرورت وجود حكومت مردم سالار و دموكراتيك در كنوانسيون مطرح شده است. اين خود به مفهوم شركت اقشار مردم در فعاليتهاي مربوطه و ايجاد محيطي خود جوش در زمينه مشاركتهاي مردمي مي باشد بدين صورت كه بوميان هر كدام از نواحي فوق الذكر اين امكان را بيابند تا در محافظت زمين از فروسايي سهيم شوند. البته شايان ذكر است كه به موجب  برنامه هايي از اين دست مسئوليت از حكومتها سلب نمي گردد. برخي از تغييرات نظير سيستمهاي اجاره زمين، تقويت زنان، كشاورزان، چوپانها تنها  از عهده  دولتها ساخته است. در ضمن دولتها مي بايست به موسسات غير انتفاعي اجازه دهند در زمينه تدارك و آمادگي  برنامه هاي  اجرايي  نقشي مهم را ايفا نمايند.

برخلاف تمامي تلاشهاي گذشته، برنامه هاي اجرايي مي بايست با ساير خط مشي هاي ملي در راستاي توسعه پايدار هماهنگ و يكپارچه و با هرگونه تغييرات و شرايط محيطي ساز گار باشد.

 توافقنامه هاي شراكتي

برنامه هاي اجرايي كنوانسيون با شور و مشورت در بين كشورهايي كه به نوعي متاثر از  مساله  پيشروي بيابانها هستند، افراد خيّر و سازمانهاي بين دولتي و غير دولتي صورت مي گيرد. اين روند باعث ارتقاء ميزان هماهنگي و نيز توسعه شبكه اي از حمايتها و ياريها در جايي مي شود كه بيشترين تاثير را خواهد گذارد. از ديگر مزاياي چنين برنامه هايي بوجود آمدن توافقنامه هاي شراكتي خواهد بود كه در آنها چه، ميزان مشاركت  كشورهاي متاثر، چه ميزان مشاركت  كشور هاي امداد رسان و نيز مشاركت سازمانهاي بين المللي لحاظ خواهد شد.

 

انتظار آن مي رود كه كشورهاي توسعه  يافته، سرمايه گذاري بنيادي براي برنامه هاي اجرايي را تقويت نموده ميزان دسترسي به فناوريهاي مناسب، دانش، و مهارتها را ارتقاء بخشند. نياز به هماهنگي در بين موسسات و افراد امداد رسان و مؤّسّسات و افراد نيازمند بسيار مورد تاكيد قرار گرفته است زيرا فعاليتهاي گوناگون در هر برنامه نيازمند تكميل و گسترش دو جانبه است.

 توسعه پايدار

كنوانسيون فصل جديدي را در بيابانزدايي و ستيز با آن مي گشايد اما اين تازه ابتداي راه است. كشورها به طور اخص در حال تجديد نظر و بررسي برنامه هاي اجرايي هستند. مضاف بر آن توجه دولتها به مسائلي نظير رشد و افزايش آگاهي، افزايش ميزان تحصيلات و برنامه هاي آموزشي در كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته معطوف است.

 جهت پيشروي بيابانها تنها هنگامي معكوس مي گردد كه تغييرات شگرف در گرايشها و رفتار هاي محلي و بين المللي پديد آيد. اين تغييرات قدم به قدم ما را به بكار گيري پايدار زمين و امنيت غذايي براي جمعيت در حال رشد جهان رهنمون مي سازد.

به اين ترتيب بيابانزدايي به معناي واقعي تنها بخشي از هدفي به مراتب عظيمتر است و آن عبارتست  از توسعه پايدار كشورهاي متاثر از خشكسالي و پيشروي بيابانها.

 تجارب  ايران در امر بيابانزدايي

 فلات مركزي ايران يكي از معروفترين مناطق خشك جهان محسوب مي شود. اين كشور با مساحت 165 ميليون كيلو مترمربع در جنوب غربي آسيا و در نوار خشك جهان قرار گرفته است. 80% از كل سرزمين ايران  از آب و هواي خشك و نيمه خشك برخورداراست و به اين ترتيب در معرض خطر فرآيند  پيشروي بيابانها قرار  دارد. 

ميانگين سالانه ريزش باران در بيابانهاي ايران كمتر از 50 ميليمتر مي باشد اين در حاليست كه همين ميزان در مورد كل كشور به 320 ميليمتر در سال بالغ مي شود. بيابانها و مناطق بياباني بر روي هم 34 ميليون هكتار از اراضي ايران را به خود اختصاص مي دهند و 12 ميليون هكتار نيز ماسه اي بوده و يا از شن و ريگ روان پوشيده شده است.

عليرغم اينكه عوامل زيست محيطي، تغييرات آب و هوايي و كمبود بارش كافي  نقشي به سزا در فروسايي زمين و پيشروي بيابانها دارند، در برخي از موارد فعاليتهاي انساني را نيز بايد در زمره اين گروه  قرار داد. فرآيندهاي  فروسايي زمين و  پيشروي بيابانها در ايران در دهه هاي اخير به دليل عوامل ذيل تسريع گرديده است :

الف. جمعيت ايران در ظرف 20 سال گذشته دو برابر شده است. در همين راستا نياز به محصولات كشاورزي و فرآورده هاي روستايي مردم را مجبور به استفاده از زمين نموده است تابدون توجه به پتانسيل و ميزان حاصلخيزي جنگلها ومراتع  آنها را به زمينهاي زراعي تبديل نمايند.

ب. چراي بيش از حد دامها در مراتع و استفاده بي رويه از اين مناطق بسيار شايع است. 

پ. استفاده بي رويه از چوب درختان و گياهان براي مصارف خانگي نظير پخت و پز و سيستم حرارتي منازل به همراه استفا ده بي رويه از منابع آبي راه را بيشتر به سوي فروسائي زمين فراهم مي نمايد.

ت. آوارگان به دليل برطرف كردن نيازهاي خود در زمينه هاي تامين سوخت، كشاورزي و پرورش گياهان در  فروسايي حدود 2/1 ميليون هكتار از منابع طبيعي سهيم بوده اند.

خط مشي ها و برنامه هاي دولت جمهوري اسلامي  ايران در احيا و گسترش منابع طبيعي قابل بازيافت با توجه ويژه نسبت به كنترل پيشروي بيابانها به شرح ذيل مي باشد:‌

1. بكارگيري رسانه هاي ارتباط جمعي و ساير رسانه ها به منظور افزايش آگاهي عموم پيرامون اهميت منابع طبيعي قابل بازيافت و خطرات ناشي از پيشروي بيابانها. 

2. تسريع روند توسعه اقتصادي ـ اجتماعي در مناطق روستايي به منظور جلوگيري از مهاجرت  كشاورزان و  دامداران به شهرهاي بزرگ و مراكز شهري.

3. حفاظت از محيط زيست و برقراري ثبات در آن.

4. احيا و بازيافت زمينهاي فروسائي شده.

5. توسعه صنعتي با بكارگيري فناوري  سازگار با محيط زيست.

6. سياستهاي فعال در زمينه جمعيت شناختي كه موجب كاهش ميزان آهنگ رشد از17/3 % به 7/2 %  گرديده است.

7.  تثبيت ريگهاي روان به منظور كاهش تاثيرات منفي بر زمينهاي زراعي، مناطق مسكوني، مناطق سوق الجيشي، جاده ها و ساير تاسيسات زير بنايي كه از نظر اقتصادي ارزشمند تلقي مي شوند.

8. تشويق مشاركتهاي مردمي در مراحل تصميم گيري و اجراي برنامه ها ي مربوطه.

 حركت شنهاي روان به منزله نوعي از  پيشروي بيابانها تلقي مي شود كه خطري بزرگ را متوجه ايران مي نمايد. خسارات ناشي از پيشروي ريگهاي روان  هر ساله رو به تزايد گذارده  است.  نخستين اقدام جدي در زمينه كنترل ريگهاي روان در سال 1965 ميلادي (برابر  با  سال 1344 هجري شمسي) در مورد 100 هكتار از اراضي به مورد اجرا گذارده شد. امروزه چنين تلاشهايي آنقدر به لحاظ دامنه و ابعاد  توسعه يافته است كه پروژه هاي تثبيت ريگهاي روان و برنامه هاي بيابانزدايي سالانه حدود يك ميليون هكتار از اراضي را در بر مي گيرد.

اقدامات مبتكرانه در خصوص تثبيت شنها و ريگها ي روان  شامل مراحل و روشهاي بيولوژيكي، مكانيكي و شيميايي است و فعاليتهايي نظير كاشت نهال، بذر افشاني محصور  سازي  اراضي و استفاده از نفت خام به منظور محافظت از ريشه هاي گياهان  را در بر ميگيرد. تاكنون بيش  از 4 ميليون هكتار از مناطق بياباني و باير ايران  احيا شده اند. در اين ارتباط يكي از عمده ترين اين تلاشها برنامه اجرايي ملي است كه در سال 1992 آغاز گرديد. دست اندركاران اين برنامه در نظر دارند تثبيت ريگهاي روان و بيابانزدايي  10 ميليون هكتار از اراضي  فروسايي شده را عملي سازند. فعاليتهاي ايرانيان در مدت 28 سال در زمينه تثبيت شن و ريگ روان و بيابانزدايي مجموعه ارزشمندي از تجارب و تخصصهاي تكنيكي را به دست مي دهد.

يابانزدايي مساله اي جهاني بوده و تنها به مناطق جغرافيايي خاص محدود نمي  باشد. در عين حال جمهوري اسلامي ايران فعالانه با كشورهاي متاثر از اين فرآيند و آژانسهاي علاقمند به همكاريهاي دو جانبه، همكاري نموده است. اين خود نشان دهنده تعهدات ايران در زمينه هاي  مذكور و نيز در زمينه ائتلاف جهاني عليه فروسائي زيست محيطي بالاخص بيابانزدايي مي باشد.

برخي از فعاليتهاي بين المللي در اين زمينه كه توسط  جمهوري اسلامي ايران صورت گرفته است شامل برگزاري كنفرانسهاي بين المللي، ميزباني جلسات منطقه اي در راستاي همكاري با اسكاپ (ESCAP)، برنامه محيط زيست سازمان ملل متحد (UNEP)، فائو (‌سازمان خواروبار و كشاورزي ملل متحد (FAO)، همكاري سه جانبه (ايران، كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل متحد(UNHCR) و صندوق بين المللي  توسعه كشاورزي (IFAD) به منظور احياي مناطق بياباني شده  از طريق اسكان آوارگان افغاني مي باشد.

در خاتمه شايان ذكر است، برنامه ريزي به منظور تاسيس اداره پروژه ها در خصوص كنترل پيشروي بيابانها با حمايت مالي اسكاپ و برنامه محيط زيست در جمهوري اسلامي ايران در مراحل پاياني مي باشد.

همانگونه كه پيشتر نيز مطرح گرديد تلاشهاي دراز مدت در جهت كنترل پيشروي بيابانها، و نيز تثبيت شن و ريگ روان تجارب و تخصصهاي ارزشمندي را عايد ايران ساخته است كه ما مايليم آنها را در اختيار كشورهايي كه داراي شرايط مشابه هستند قرار دهيم. در مقابل ما نيز به بعد جهاني اين تلاشها واقفيم و درصدد همكاريهاي مثمر ثمر با دولتها، ‌سازمانها و موسساتي هستيم كه در زمينه كنترل پيشروي بيابانها و تثبيت شن و ريگ روان بتوانند موجب  غناي تجارب و تخصصهاي مربوطه شوند. 

 

تبدیل نظام پادشاهی افغانستان به جمهوری با کودتادی داود خان در سال 1973 میلادی

در سال 1929م با توطئه انگليسى ها، محمد نادر خان كه دست نشانده آنان بود روى كار آمد اما با ترور وى در سال 1932م، فرزند او ظاهر خان با نام محمد ظاهر شاه جانشين او گرديد.

در 17 ژوئن 1973 هنگامى كه شاه سرگرم ديدار از اروپا بود قانون اساسى ملغى و نظام پادشاهى در يك كودتاى نظامى به رهبرى داوود و با كمك جناح پرچم حزب دموكراتيك خلق افغانستان منسوخ شد و خود داوود زمام امور را بدست گرفت و با اينكار بساط دير پاى سلطنت در افغانستان، با كودتايى آرام به نظام جمهورى تبديل شد.

 

 

 


نوشته شده در   چهارشنبه 27 خرداد 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode