ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 6 دي 1404
شنبه 6 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 18 دي 1390     |     کد : 30983

منحصر دانستن تعاليم عرفانی در افرادی خاص با حكمت الهی ناسازگار است

عرفان جزء عالی‌ترين مراتب كمال بشری بوده و خداوند انسان‌ها را برای كمال خلق كرده است و اين‌كه برخی تعاليم عرفانی را جزء اسرار مگوی عالم تلقی می‌كنند، تصوری نادرست و با حكمت خداوند ناسازگار است.

عرفان جزء عالی‌ترين مراتب كمال بشری بوده و خداوند انسان‌ها را برای كمال خلق كرده است و اين‌كه برخی تعاليم عرفانی را جزء اسرار مگوی عالم تلقی می‌كنند، تصوری نادرست و با حكمت خداوند ناسازگار است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، حجت‌الاسلام والمسلمين محمدمهدی نادری قمی، عضو هيئت علمی مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، در چهارمين نشست از سلسله نشست‌های سومين جشنواره‌ مطالعات قرآنی دانشجويان كشور با عنوان «بررسی شاخص‌های عرفان اسلامی» اظهار كرد: روشن است كه مقصود از عرفان در اين بحث عبارت از ادراك شهودی نسبت به حقيقت عالم است كه در رأس حقايق عالم ذات اقدس خداوند متعال قرار دارد و بنابراين، در اوج عرفان، ادراك شهودی خداوند متعال اتفاق می‌افتد.

وی با بيان اين‌كه البته چيستی حقيقت عرفان و همانندی يا تفاوت آن با علم حضوری، از سوی اهل نظر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، افزود: اجمالاً آنچه كه در آيات، روايات و منابع اسلامی ريشه دارد، همين بحث رؤيت شهودی و ادراك بلاواسطه است و در قرآن و روايات ما به اصطلاح «علم حضوری» اشاره نشده است.

نادری قمی در تشريح اين مطلب ادامه داد: بنابراين مرادف بودن اصطلاح علم حضوری ـ كه بيشتر در ميان فلاسفه رايج است ـ با مفهوم رؤيت كه در كلام شريف اميرالمؤمنين(ع) درباره رؤيت آمده، محل سؤال است. وقتی از آن حضرت سؤال می‌شود كه «آيا خدايی را كه می‌پرستی ديده‌ای؟» پاسخ می‌دهند كه مگر می‌شود خدايی را بپرستم كه نديده‌ام. ايشان در كلام خود تعبير رؤيت را به كار می‌برند.

وی با بيان اين‌كه مصاديقی چون حديث شريف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» ناظر به ريشه‌دار بودن عرفان در اسلام است و مشتقات «عرف» در منابع اسلامی(قرآن و روايات) به كار رفته است، اضافه كرد: همچنين مفاهيمی چون قرب، شهود و... در منابع اسلامی برای چنين معرفتی به كار رفته‌اند. در ادراك شهودی حقايق عالم، وجود اقدس الهی در رأس قرار دارد و بلكه بر اساس تعبيرات عرفانی، همه حقيقت عالم ذات اقدس متعال است و تمام امور ديگر جلوه يا جلوه‌های از اين ذات يگانه‌اند و اساساً دوگانگی وجود ندارد كه البته انسان با توصيف نمی‌تواند به اصل اين ادراك شهودی و كيفيت آن پی ببرد.

عرفان ناب/عرفان بدلی

عضو هيئت علمی مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) بيان كرد: مقدمه ديگر كه ضرورت اين بحث را روشن می‌كند اين است كه به عنوان مثال، هيچ‌كس تاكنون به سبب كم‌ارزش بودن فلز آهن با آهن بدلی مواجه نشده است. تقلب و بدلی‌جات در چيزهايی معنا پيدا می‌كند كه باارزش باشند و اشياء بدلی به دليل خريداری كه دارند، اقسام بدلی نيز پيدا می‌كنند كه عرفان نيز به دليل جاذبه خاص خود، از همين مقوله است.

وی با اشاره به اين‌كه دستيابی به عرفان ـ اگر نگوييم برترين كمالی است كه ممكن است برای كسی ايجاد شود ـ حداقل يكی از برترين كمالاتی است كه انسان می‌تواند بدان دست يابد و ندرت وجودش، دليل بر ارزش اوست. به دليل همين ارزشمند بودن است كه افرادی وسوسه شده و درصدد عرضه عرفان‌های بدلی، تقلبی و دوغين خود به ديگران به جای عرفان راستين برمی‌آيند و متأسفانه تجربه تاريخی نشان داده است كه بسياری از آنان در اين زمينه موفق بوده‌اند.

نادری قمی:
اگر مهم‌ترين و اساسی‌ترين آموزه دينی مسيحيت و يهوديت يعنی توحيد، اين چنين دستخوش انحراف شود، چگونه می‌توان توقع داشت كه در آموزه‌های عرفانی اديان اين اتفاق رخ نداده باشد. اسلام ما نيز كه بعد از آن اديان واقع شده، از اين امر مستثنی نيست؛ به‌ويژه آن‌كه كسانی از يهوديان و مسيحيان كه اسلام آورده‌اند، رسوبات انحرافی اين اديان را در فرهنگ اسلامی وارد كرده‌اند
اين محقق و پژوهشگر پس از بيان اين مقدمه گفت: بنابراين ضروری است تا با تكيه بر معيارها و شاخص‌هايی خاص تشخيص دهيم كه ادعای يك مدعی صحيح است يا از سنخ دروغين و بدلی است. وقتی قرآن درباره خود می‌گويد كه اصل اين كتاب به گونه‌ای است كه گرچه سراسر نور و رحمت و هدايت است، اما افرادی اگر به سراغ آن بيايند، غير از خسران بهره‌ای نخواهند برد: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ یَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا»(اسراء/82). عرفان نيز چنين است و ما نبايد گمان كنيم كه اگر در جايی خوان عرفان گسترده‌اند، حتماً به جهت نام عرفان فايده‌ای بر آن مترتب است.

وی خاطرنشان كرد: ممكن است تحت لوا و نام عرفان ضررهای جبران‌ناپذيری به ما وارد شود و هنگامی بيدار شويم كه دير شده باشد. از سوی ديگر عرفان و مباحث عرفانی در جوامع بشری پيشينه دور و درازی دارد و اختصاص به اسلام ندارد. قبل از اسلام در مسيحيت، يهوديت، بوديسم و... مباحث عرفانی به چشم می‌خورد كه همه در اين عنصر اشتراك دارند كه مدعی‌اند اگر از اين طريق سير كنيد، سلوك شما به درك بلافاصله حقايق عالم يا همان رؤيت و شهود منجر خواهد شد.

رسوبات عقايد تازه‌مسلمانان در عرفان اسلامی

نادری قمی با بيان اين‌كه در بين اين عرفان‌های مختلف، اختلافات متعددی نيز وجود دارد، تصريح كرد: بسياری از آنان ترك دنيا و ماديات و شهوات و لذات را شرط نيل به مقامات عرفانی می‌دانند. عبّاد بنی‌اسرائيل و رهبانان مسيحی مدعی‌اند كه رسيدن به آن معرفت شهودی و رؤيت حقايق، تنها با عزلت‌نشينی و گوشه‌گيری از مردم و اجتناب از لذايذ دنيوی امكان‌پذير است.

وی افزود: البته اصل تعاليم عرفانی در اديان آسمانی وجود داشته‌اند، اما همچنان‌كه می‌دانيم، مهم‌ترين آموزه‌های اين اديان دچار انحراف شده‌اند. برای مثال، توحيد به عنوان مهم‌ترين آموزه عقيدتی، در مسيحيت دستخوش تحريف تثليث شده است، در حالی‌كه قطعاً در تعاليم حضرت مسيح(ع) چنين چيزی وجود نداشته است. در يهوديت نيز آموزه توحيد تحريف شده و مضامين غريب موجود در كتاب مقدس(مانند كشتی گرفتن يعقوب با خداوند!) از جمله اين تحريفات است.

عضو هيئت علمی مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) اظهار كرد: اگر مهم‌ترين و اساسی‌ترين آموزه دينی يعنی توحيد، اين چنين دستخوش انحراف شود، چگونه می‌توان توقع داشت كه در آموزه‌های عرفانی اديان اين اتفاق رخ نداده باشد. اسلام ما نيز كه بعد از آن اديان واقع شده، از اين امر مستثنی نيست؛ به‌ويژه آن‌كه كسانی از يهوديان و مسيحيان كه اسلام آورده‌اند، رسوبات انحرافی يهوديت و مسيحيت را در فرهنگ اسلامی وارد كرده‌اند.

وی ادامه داد: از همين روست كه با وجود تأكيد پيامبر(ص) مبنی بر پرهيز از رهبانيت، گوشه‌نشينی، چله‌نشينی و... و توصيه ايشان به اختلاط و آميزش با مردم در اجتماع و در عين حال، خدا را ديدن و خدايی شدن، به تدريج عقايد خاصی، بر خلاف توصيه و تأكيد پيامبر(ص) در جامعه اسلامی پيدا و به عنوان عرفان اصيل نيز معرفی شده‌اند. پس از ريشه‌يابی دقيق فكری اين عقايد مشاهده می‌كنيم كه همان باقيمانده‌های فكری رسوبات يهوديت و مسيحيت است كه توسط يهوديان يا مسيحيان تازه‌مسلمان در دين اسلام وارد شده و متأسفانه در طول تاريخ اسلام، كم‌كم به عنوان مطالب مسلم و حقيقی اسلام معرفی شده است.

شيطان و عرفان‌های دروغين

اين محقق و پژوهشگر عنوان كرد: از سوی ديگر بايد توجه داشته باشيم كه شيطان نيز در اين معركه نقش مهمی ايفا می‌كند و اساساً دو قطب اين دعوای خير و شر و حق و باطل از ابتدا تا انتهای تاريخ، خدا و شيطان بوده‌اند. سرپرست و ولی انسان‌های الهی «الله» و ولی كسانی كه در راه باطل گام برمی‌دارند، شيطان است كه از همان ابتدای خلقت، دشمن قسم‌خورده ماست و سوگند به گمراه كردن انسان‌ها خورده است.

نادری قمی با بيان اين‌كه شيطان از هر راهی به دنبال اغوا و گمراهی نسل بشر است و يكی از راه‌های مهم در گمراهی بشر، همين عرفان‌های دروغين و بدلی است، ادامه داد: به همين دليل، شيطان نيز در اين عرصه بسيار تأثيرگذار است تا اين عرفان‌های دروغين و بدلی به عنوان عرفان‌های راستين معرفی شود و عده‌ای از راه حق گمراه شده و به سرمنزل مقصود و سعادتی كه برای آنها در نظر گرفته شده است، نرسند.

منحصر دانستن عرفان در افرادی خاص با حكمت الهی ناسازگار است

وی تصريح كرد: نكته ديگر درباره تصور غلطی است كه عرفان اصيل و راستين را جزء اسرار مگوی عالم تلقی می‌كند كه انسان برای دستيابی به آن، بايد بسيار صلاحيت و اهليت پيدا كند و وقتی به مراتب بالای اهليت دست يافت، كسانی اصل تعاليم عرفان را به وی می‌گويند و قبل از آن راهی به آن نيست. بدين معنا كه تعاليم عرفانی را جزء رموز و اسرار عالم می‌داند كه جز برای اهلش نگفته‌اند و نخواهند گفت.

عضو هيئت علمی مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره):
اگر عرفان جزء عالی‌ترين مراتب كمال بشری است و خداوند انسان‌ها را برای كمال خلق كرده، چگونه ممكن است كه نسخه كمال را از او دريغ كند و تنها در اختيار عده معدودی قرار دهد؟ اين امر با حكمت خداوند متعال سازگار نيست و نسخه كمال نبايد در پستو و تاريك‌خانه‌ای، برای عده‌ای خاص گفته شود
عضو هيئت علمی مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) اين برداشت و تلقی را كاملاً غلط و انحرافی دانست و گفت: عرفان اگر بالاترين كمال انسانی نباشد، قطعاً يكی از بالاترين كمالات انسانی و از عالی‌ترين مراتبی است كه هر انسانی می‌تواند بدان دست يابد و آن همانا ادراك شهودی خداوند متعال و رؤيت قلبی و حضوری ذات اقدس متعال و متعلقات آن ذات اقدس و حقايق عالم است.

وی تشريح كرد: اگر عرفان جزء عالی‌ترين مراتب كمال بشری است و خداوند انسان‌ها را برای كمال خلق كرده، چگونه ممكن است كه نسخه كمال را از او دريغ كند و تنها در اختيار عده معدودی قرار دهد؟ اين امر با حكمت خداوند متعال سازگار نيست و نسخه كمال نبايد در پستو و تاريك‌خانه‌ای، برای عده‌ای خاص گفته شود و اكثريت مردم و انسان‌ها از دريافت آن نسخه محروم بمانند.

نادری قمی ادامه داد: آن نسخه بايد تدريس عمومی شود تا نقض غرض و خلاف حكمت الهی لازم نيايد. بنابراين عرفان اصيل و راستين اسرار مگو نيست و مسير عرفان در اختيار همگان است و سلوك و در مسير افتادن به همت افراد بستگی دارد. اينگونه نيست كه اصل معرفی مسير، مخفيانه صورت گرفته باشد و برای مثال اميرالمؤمنين(ع) تنها به كميل و امام صادق(ع) به جابر بن يزيد جعفی كه از اصحاب سرّ ائمه(ع) بوده‌اند، گفته باشند و به ديگران چيزی نگفته باشند.

عضو هيئت علمی مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) خاطرنشان كرد: قطعاً اصل عرفان در همان تعاليمی كه در اختيار ماست، وجود دارد. به همه ما گفته شده كه راستگويی پيشه كنيد و مراقب چشم و گوش خود باشيد،... ، نماز اول وقت بخوانيد و برای رسيدن به «مقام محمود»، نماز شب بخوانيد، اما اين بستگی به خود ما دارد كه به اين تعاليم تاچه حد عمل كنيم. بنابراين دستورات گفته شده و اسرار مگويی وجود ندارد و اتفاقاً عرفان اصيل و حقيقی، چيزی است كه در دسترس همگان قرار دارد و همه می‌توانند بدان برسند.


نوشته شده در   يکشنبه 18 دي 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode