ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 22 آذر 1404
شنبه 22 آذر 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 14 دي 1390     |     کد : 30739

خلافت عمر بن ‏عبدالعزيز اموى

عمر بن ‏عبدالعزيز، هشتمين نفرى است كه از خاندان بنى‏اميه به خلافت دست يافت. وى گرچه از اين طايفه ناحق و ضدولايت است، وليكن نسبت به خلفاى پيش از خود و پس از خود از بنى‏اميه، نام نيكى از خود برجاى گذاشت و بسيارى از كردارهاى وى، مورد ستايش دوستان و مخالفان بنى‏اميه، از جمله مورخان و سيره‏نگاران اهل ‏سنت قرار گرفته است.

خلافت عمر بن ‏عبدالعزيز اموى در سال 99 هجرى قمرى

عمر بن ‏عبدالعزيز، هشتمين نفرى است كه از خاندان بنى‏اميه به خلافت دست يافت. وى گرچه از اين طايفه ناحق و ضدولايت است، وليكن نسبت به خلفاى پيش از خود و پس از خود از بنى‏اميه، نام نيكى از خود برجاى گذاشت و بسيارى از كردارهاى وى، مورد ستايش دوستان و مخالفان بنى‏اميه، از جمله مورخان و سيره‏نگاران اهل ‏سنت قرار گرفته است.

پدرش در سنين كودكى وى وفات يافت و سرپرستى عمر بن عبدالعزيز را عمويش عبدالملك‏ بن‏ مروان (پنجمين خليفه اموى) بر عهده گرفت و وى را به جمع فرزندان خود افزود و حتى بر برخى از آنان، او را ترجيح مى‏داد.

عبدالملك، دختر خود فاطمه را به عقد عمر بن‏ عبدالعزيز درآورد.

عمر بن ‏عبدالعزيز در 25 سالگى از سوى پسرعمويش وليد بن ‏عبدالملك به فرماندارى مكه، مدينه و طائف منصوب گرديد و اين مقام را از سال 86 تا 93 قمرى بر عهده داشت. وى در آغاز فرماندارى خود بر حجاز، ده تن از فقهاى برجسته مدينه را گردآورد و آنان را مشاور خود ساخت و به آنان سوگند داد كه او را در احقاق حق و نهى از باطل يارى دهند و خود را موظف ساخت كه از رايزنى و پيشنهادات آنان، لحظه‏اى غافل نسازد.

سرانجام با حسادت حجاج‏ بن‏ يوسف‏ ثقفى(عامل وليد در عراق) و شكايت وى در نزد خليفه نسبت به عمر بن ‏عبدالعزيز، مبنى بر اين كه وى مخالفان دولت بنى‏اميه را در مكه و مدينه پناه مى‏دهد و آنان را در ابراز عقيده خويش آزاد مى‏گذارد، خليفه از او ناخرسند شد و وى را در سال 93 قمرى، از امارت حجاز معزول ساخت و به جاى وى، عثمان‏ بن‏ حيان را منصوب كرد.

امّا پس از آن كه سليمان‏ بن‏ عبدالملك، به خلافت رسيد، از عمر بن‏ عبدالعزيز دل‏جويى كرد و وى را از مشاوران عالى رتبه خويش قرارداد و تلاش كرد از انديشه‏ها و نظرات وى پيروى كند.

عمر بن ‏عبدالعزيز بر اين عقيده بود كه با سفارش‏ها و اندرزهاى خويش، سليمان‏ بن‏ عبدالملك را به اصلاحات وادار و از منكرات و رفتارهاى ناپسند بازدارد.

سليمان ‏بن ‏عبدالملك در دهم و به روايتى در بيستم صفر سال 99 قمرى در شهر دابق، در سرزمين قسرين، وفات كرد و در هنگام وفاتش طى وصيت‏نامه‏اى، عمر بن ‏عبدالعزيز را ولى‏عهد و جانشين خود معرفى كرد.

عمر بن ‏عبدالعزيز پس از به دست گرفتن خلافت، نخستين كارش اين بود كه هر چه از همسرش فاطمه ‏بنت ‏عبدالملك، از قبيل جواهرات، زينت‏آلات، اراضى و دارايى‏هاى ديگر در نزدش بود به بيت‏المال بازگردانيد و به همسرش گفت: من و تو و اين اموال در يك خانه نمى‏گنجيم!

ولى هنگامى كه وفات كرد و يزيد، برادر همسرش به خلافت رسيد، همه آن دارايى‏ها را به خواهرش بازگردانيد. فاطمه نپذيرفت و گفت: نمى‏خواهم به هنگام زنده بودن همسرم از او اطاعت كرده باشم و پس از مرگش نافرمانى كنم. آن‏گاه، يزيد همه آن دارايى‏ها را در ميان اهل خانه و كسان خود تقسيم كرد.

سرانجام عمر بن ‏عبدالعزيز، پس از دو سال و پنج ماه خلافت، در 39 سالگى بدرود حيات گفت.

تاريخ درگذشت وى، رجب سال 101 و بنا به روايتى جمادى سال 102 هجرى قمرى در "ديرسمعان" از مناطق شام است.

عمر بن ‏عبدالعزيز، پيش از وفات، به مدت بيست روز بيمار بود و پس از آن وفات كرد و در همان دير سمعان به خاك سپرده شد.

پس از او، يزيد بن ‏عبدالملك به عنوان نهمين خليفه اموى بر تخت خلافت تكيه زد و آن چه را كه عمر بن‏ عبدالعزيز انجام داده بود، همه را دگرگون ساخت، و روش نابخردانه خلفاى پيشين بنى‏اميه را در پيش گرفت.



نوشته شده در   چهارشنبه 14 دي 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode