شكنجه و آزار ابنزيّات، به دستور متوكل عباسى سال 233 هجري قمري
محمد بن عبدالملك، معروف به زيّات ووزير، در دوران خلافت معتصم عباسى(هشتمين خليفه عباسيان) به خاطر برخوردارى از فضل و دانش و تبحّر در علم نحو و لغت، جذب دستگاه خلافت عباسى گرديد.
وى به معتصمعباسى، بسيار نزديك و از خواص وى به شمار مىآمد. به همين جهت، معتصمعباسى مقام وزارت را به وى واگذار كرد و بر ارج و منزلت او افزود.
زيات به خاطر برخوردارى از ذوق شعر، دانايى و حسن سلوك و پشتيبانى از دستگاه خلافت و فروتنى در برابر خليفه وقت، موقعيت مناسبى براى خويش به وجود آورد.
وى در دوران خلافت سه تن از خلفاى عباسى(معتصم، واثق و متوكل) نقش مؤثرى در حكومت و خلافت داشت و براى خوشخدمتى خلفا و تدبير امور سياسى و نظامى، تلاشهاى بليغى به عمل آورد.
پس از مرگ معتصمعباسى در نيمه ربيعالاوّل سال 227 قمري، با پسرش ابوجعفرهارون، ملقب به الواثقباللّه بيعت شد.
در تمام دوران خلافت پنجسال و نُه ماهه واثقعباسى، زيّات، مقام وزارت را بر عهده داشت و يكهتاز ميدان سياست بود.
وى در اين مدت، تنورى چوبين كه اطراف آن را از داخل با ميخهاى آهنين برجسته كرده بودند، درست كرد و مخالفان خود و حكومت را در داخل آن شكنجه مىكرد.
متوكلعباسى كه در دوران خلافت معتصم و واثق، يك جوان عياش، بىبندوبار و هوسباز بود و طمع به خلافت داشت، هميشه مورد بىمهرى و تحقير واثق عباسى و وزيرش زيات قرار مىگرفت.
قاضىاحمد بن ابى داود كه شاهد رشد روزافزون مقام و قدرت زيّات در دستگاه خلافت عباسى بود، بر او رشك مىورزيد و دشمنى او را در قلب خود پنهان مىكرد.
قاضىاحمد بن ابى داود، برعكس زيات، نسبت به متوكل مهربانى كرده و وى را محترم مىشمرد. در ذىحجّه سال 232 قمرى، واثقعباسى وفات يافت و متوكلعباسى، به عنوان دهمين خليفه عباسى بر تخت خلافت تكيه زد. وى در آغاز، زيات را از وزارت عزل و احمد بن ابى داود را به وزارت خويش نصب كرد. متوكل روز به روز با تحريكات احمد بن ابى داود، نفرت خويش نسبت به زيات را آشكار مىساخت. تا در هشتم صفر سال 233 قمرى، دستور دستگيرى و حبس زيات را صادر كرد. ايتاخ به دستور متوكل، زيات را زندانى و به انواع شكنجهها آزرد و تمام دارايىاش را مصادره كرد و سرانجام وى را در همان تنورى كه براى شكنجه مخالفان خود درست كرده بود، انداخته و آن قدر وى را شكنجه كردند، تا به ديار نيستى شتافت. برخى گفتهاند كه در زير تازيانه جان داد.