ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 4 دي 1404
پنجشنبه 4 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 29 آذر 1390     |     کد : 30028

يلدا ؛ شب نشيني تا خورشيد

مادربزرگم، همیشه وقتی از خاطره یلداهای كودكی‌اش می‌گوید دختربچه مدرسه‌اي‌ است كه جوراب‌های سفید نخی پا كرده و به جای خانه خودشان، یكراست می‌رود خانه مادربزرگش.

جام جم آنلاين: مادربزرگم، همیشه وقتی از خاطره یلداهای كودكی‌اش می‌گوید دختربچه مدرسه‌اي‌ است كه جوراب‌های سفید نخی پا كرده و به جای خانه خودشان، یكراست می‌رود خانه مادربزرگش.
عطر سبزی‌پلو ماهی از آشپزخانه بیرون می‌خرامد، دور ستون‌های گچبری شده اتاق‌ها می‌گردد و می‌رسد به حیاط كه صبح آقاجان برف‌هایش را پارو كرده است و مادربزرگ كه دور حوض لی‌لی می‌كند، بو می‌كشد؛ كیف مدرسه‌اش را پرت می‌كند روی یكی از تپه‌های برفی گوشه حیاط. پله‌ها را دوتا یكی می‌كند. می‌دود توی اتاق و می‌گوید: « شب ‌چله شد؟» 


نوشته شده در   سه شنبه 29 آذر 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode