عاشوراى حسينى ، پيامها و آموزه هاى فراوانى دارد. از اين رو، در همه روزهاى سال به ويژه در ايام محرم بايد به درس آموزى از مكتب زنده و پوياى امام حسين عليهالسلام پرداخت، زيرا اين نهضت بزرگ و سازنده از چنان ژرفايى برخوردار است كه مى تواند براى تمام انسانها و در همه زمانها به عنوان الگويى ماندگار راهگشا باشد.
بدين سان، در بخش نخست اين نوشتار به معرفى اجمالى تنى چند از افرادى كه توانستهاند خود را در شمار انسانهاى جاودان و ابدى قرار دهند پرداخته ايم. در بخش دوم نيز از شخصيتهايى ياد كرده ايم كه از اين سعادت محروم مانده اند.
****پيوستگان
كربلا كانون تحول، دگرگونى و رسيدن به سعادت جاودان بود. حتى براى آنان كه پيشينه درخشانى نداشتند، اما با لطف پروردگار و تصميم جِدّى، فرجام نيك را از همراهى با سيدالشهداء به دست آوردند و خون خويش را با خون پاكان و اولياى الهى درهم آميختند و درخت دين را استوار ساختند، كه به گونه اى خلاصه به معرفى برخى از آنان مى پردازيم :
1ـ حرّبن يزيد رياحى
حُر سرآمد دگرگونشدگان است. گر چه وى راه را بر امام حسين عليه السلام بست و مانع حركت آن حضرت به سوى كوفه گرديد، اما صبح عاشورا چون از تصميم عمر بن سعد در جنگ با امام حسين عليه السلام اطمينان يافت به بهانه آب دادن اسب خويش، از اردوگاه كوفيان خارج شد و به امام پيوست. پس از پذيرش توبه وى از سوى آن حضرت ، به ميدان بازگشت و پس از نصيحت كردن شاميان، با آنان جنگيد تا اينكه در ركاب سرور شهيدان به فيض شهادت نائل آمد. (1)
مرحوم شهيد مطهرى درباره دليل تغيير روحيه حرّ بن يزيد مى نويسد :
"گفته شده كه يك علت اينكه "حرّ" به سيدالشهدا عليهالسلام گرويد اين است كه مدت زيادى همراه حضرت بود و از نزديك او را مى شناخت." (2)
2ـ على فرزند حرّ
او نيز با جدا شدن پدرش از سپاه كوفه ، از منافقان جدا شد، و همراه پدر به امام حسين عليه السلام پيوست و چون نزديك آن حضرت رسيد ، از اسب پياده شد و زمين ادب بوسيد.
امام پرسيد : اى جوان تو كيستى ؟
گفت : من على پسر حرّ رياحى مى باشم، آمده ام تا جان خود را در راه شما نثار كنم !
آن حضرت براى او دعا كرد. هنگامى كه اجازه نبرد يافت ، وارد ميدان گرديد در حالى كه رجز و شعر مى خواند. با همان حال جنگيد ، تا اينكه به فيض شهادت رسيد. (3)
3ـ زهير بن قين
زهير از شخصيتهاى برجسته كوفه بود كه روز عاشورا در ركاب امام به شهادت رسيد. وى ابتدا از هواداران عثمان بود ، اما ناچار گرديد در يكى از منزلگاه ها فرود آيد. امام او را به همراهى خود فرا خواند ، ابتدا علاقه چندانى به همكارى نداشت ، اما همسرش او را تشويق كرد تا نزد پسر پيامبر صلى الله عليه و آله برود. همسرش نيز همراه او آمد. سخنان امام آتشى در دل زهير برافروخت ، چنان كه از ياران فداكار آن حضرت گرديد و در كنار امام به شهادت رسيد. (4).
منابع :
1- سماوى، محمد، ابصار العين فى انصار الحسين، قم، بصيرتى، بىتا، ص 203؛ شوشترى، محمد تقى، قاموس الرجال، قم، موسة النشر الاسلامى، 1401 ق، ج 3، ص 103
2- مطهرى، مرتضى، حماسه حسينى، تهران، صدرا، 1370 ش، ج 3، ص 74
3- خواند مير، غياث الدين، حبيب السير فى اخبار افراد البشر، با مقدمه همايى، خيام، 1362 ش، ج 2، ص 52
4- ابصار العين، ص 95؛ ما مقانى، عبداللّه، تنقيح المقال فى علم الرجال، نجف، مرتضويه، 1352 ق، ج 1، ص 452؛ ابن شهر آشوب، محمد بن على، مناقب آل ابى طالب، بيروت، دارالاضواء، 1412 ق، ج 4، ص 105
منبع : فصلنامه مشكوة ، شماره 77 و 76