ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 2 دي 1403
يکشنبه 2 دي 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 4 آذر 1390     |     کد : 28813

دو تا دست

هوا گرم بود. حاجی ها سور بر اسب و شتر از مکه بر می گشتند.

هوا گرم بود. حاجی ها سور بر اسب و شتر از مکه بر می گشتند.

در کنار برکه خم پیامبر ایستاد.

همه ی حاجی ها ایستادند.

آن ها که عقب مانده بودند، رسیدند.

آن ها که جلوتر رفته بودند، برگشتند.

زین شتران را کنار هم گذاشتند و تپه ی کوچکی درست شد.

پیامبر روی تپه رفت.

حضرت علی هم رفت کنارش.

پیامبر دست علی را گرفت و بالا برد.

گفت: هرکس که من مولای او هستم، بعد از من علی مولای اوست.

علی جانشین پیامبر شد.

دو تا دست که در هم گره خورده بودند، سبز شدند، بالا رفتند، روی سر حاجی ها سایه انداختند، رشد کردند و گل دادند.روی سر همه مسلمانان جهان سایه انداختند.

هنوز هم دارند گل می دهند. هنوز هم روی سر مسلمانان سایه می اندازند.

بالای سرت را نگاه کن. پر از سایه و گل است.

عزیز دلم، عید غدیر بر تو مبارک باشد! 


نوشته شده در   جمعه 4 آذر 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode