ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 مرداد 1403
جمعه 5 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 3 آذر 1390     |     کد : 28758

پنج شنبه 3 آذر 28 ذي الحجه 24 نوامبر

واقعه حرّه و قتل عام اهالي مدينه در سال 63 هجري قمري ...

واقعه حرّه و قتل عام اهالي مدينه در سال 63 هجري قمري

پس از شهادت امام حسين(ع) و ياران وفا دارش در سرزمين کربلا و اسير شدن بازماندگانشان به دست سپاه يزيد بن معاويه و افشاگري بازماندگان اهل بيت(ع) مانندامام زين العابدين(ع) ،حضرت زينب کبري(س)،حضرت رباب همسر امام حسين(ع) وديگر اسيران و هواداران اهل بيت(ع) ،جوّ عمومي مسلمانان نسبت به يزيد بن معاويه و کردار غير اسلامي وي متغير واو در جامعه اسلامي بي مقدار و ستمگر نشان داده شد و روز به روز تنفر مردم نسبت به وي و عاملان و مزدورانش زياد تر مي گرديد.

يزيد بن معاويه براي کاهش نارضايتي هاي مردمي، تعدادي از معاريف و بزرگان حجاز، از جمله عبدالله بن حنظله را به دمشق دعوت کرد و از آنان پذيرايي نيکي به عمل آورد وبخشش هاي زيادي به آنان نمود،تا از اين راه، آنان را به خود جذب کرده و تعريف وبا توصيف هاي آنان از يزيد، تنفر عمومي مردم رااز حکومت بکاهد .

وليکن،نتيجه کار يزيد،بر عکس شد. زيرا آن هايي که به کاخ يزيد رفته بودند،چيز هايي از يزيد و درباريان او ديده بودند که هرگز چنين تصوري پيش ازاين در باره وي نداشتند و تازه فهميدند که امام حسين(ع) به حق بر ضد يزيد قيام کردو در اين راه کشته شد. بدين جهت آنان نيز به افشاگري يزيد پرداخته و هر آنچه ديده بودند براي مردم بيان کردند و بخشش هاي يزيد و تطميع هاي وي تأثيري در اين ماجرا نداشت.

عبدالله بن حنظله،فرزند شهيد نامدار اسلام"حنظلهغسيل الملائکه"بود،که پدرش يک روز پس از عروسي اش، در جنگ احد کشته شدو به حنظله غسيل الملائکه معروف ولي فرزندي از او به جا ماند که عبدالله ناميده مي شد و با مراقبت و تربيت مادرش،رشد يافت و از بزرگان و معاريف مدينه منوره گرديد. وي پس از بازگشت از شام، در جمعي از مردم مدينه خطبه اي خواند و چنين گفت:فو الله ما خرجنا علي يزيد حتّي خفنا أن نرمي بالحجارةمن السماء...؛به خدا سوگند ما بر عليه يزيد قيام نکرديم،مگر اينکه مي ترسيم[با سکوت و سازش ما بااو]از آسمان،سنگ بر ما ببارد.زيرا او مردي است که ازدواج با مادران،دختران و خواهران را مباح مي کندو در روز روشن خمر مي نوشدو به نماز بي توجهي مي کند.

بدين گونه چهره واقعي يزيد بن معاويه،خليفه غاصب و ستمگر را براي اهالي مدينه منوره روشن نمود و آنان رابه نا فرماني و قيام عمومي بر ضد او فرا خواند.

سر انجام اهالي اين شهر مقدس به رهبري عبدالله بن حنظله،بر عامل يزيد در اين شهر يعني عثمان بن محمد بن ابي سفيان فشار آورده و او را به همراه تمامي افراد خاندان ستم پيشه بني اميه و هوادارانشان از شهر اخراج کردند،و شهر را به تصرف خويش در آوردند.در همين هنگام عبدالله بن زبير نيز در مکه معظمه قيام کرد و اين شهر را از دست بني اميه بيرون آورده بود.

يزيد بن معاويه،براي سر کوبي مردم حجاز،مسلم بن عقبه را که به خون ريزي و جنايت کاري معروف بود،با سپاهي عظيم به سوي آنان گسيل داشت واين سپاه از راهنمايي هاي عبد الملک بن مروان، که از فراريان مدينه بود اطلاعات لازم را به دست آورد و سر انجام در 28 ذي حجّه، سال 63 قمري به شهر مدينه منوره هجوم آوردند و با انقلابيون و مخالفان بني اميه به نبرد پرداختند.

انقلابيون مدينه تا توان داشتند به رزم بي امان خود ادامه دادند ولي سپاه حجيم و پر تعداد شامي توانشان را بريد و آنان را وادار به شکست سنگين نمود.

تعداد زيادي از مردم مدينه کشته و زخمي گرديدند و عده اي نيز فرار کرده و به عبذالله بن زبير در مکه معظمه پيوستند.عبدالله بن حنظله و فرزندان وي دراين نبرد نابرابر به شهادت

رسيدند.

مسلم بن عقبه سه روز جان،مال و ناموس اهالي مدينه را بر لشکريانش مباح کردو سپاهيان بي نزاکت شامي چنان وحشي گري نمودند که روي تاريخ را سياه کردند و بر هيچ يک از بازماندگان صحابه رسول خدا(ص) و فرزندان و نوادگانش ترحم نکردند و قتل عام بزرگي به راه انداختند.گويند قريب هزارو هفصد تن از بزرگان و بزرگ زادگان و حدود ده هزار نفر از ساير مردم مدينه در اين واقعه قتل عام شدند.

لشکريان يزيد بنا به فرمان وي،تنها به بيت معظم حضرت امام زين العابدين(ع) و علي بن عبدالله بن عباس متعرض نشدند.

اين واقعه هولناک را رسول خدا(ص) در سفري که به مکه معظمه مي رفت در سرزمين حرّه [در يک مايلي بيرون مدينه]پيش گويي کرد و براي آن بسيار متأثر شد.

رحلت ملا هادی سبزواری صاحب اسرار الحكم در سال 1289 هجری قمری

خلاصه ای از زندگی این بزرگ مرد عرصه دین و دانش:

ولادت :

ملا هادی سبزواری در سال 1212 هجری قمری در سبزوار خراسان چشـم به جهان گشود پدر وی حاج مهدی از بزرگـان و تجـار سبزوار بود.

تحصيل :

ملا هادی به تـرغيب پـدر و به شـوق فطـری در زادگـاه خـود مشغول تحصيل شد. بعد از اتمام مقدمات در سـن 21 سالگی جهت زيارت خانه خدا از سبزوار خارج گرديد. ملا هادی در خاطرات خـود می گـويد در بيـن راه وقتی به اصفهان رسيدم ( اصفهان آن روز دار العلـم بود ) مدتی اقامت نموده روزی در جلسه درس مرحـوم آخـوند ملا اسماعيل حاضر شدم جاذبه معنوی آن بزرگـوار و رفتار عارفانه آن استاد با شاگردانـش چنان مرا مجذوب نمود كه مـوونه سفـر حج را به كتاب و دفتر و لـوازم اقامت صرف كرده قرار را بـر حـركت تـرجيح داده و حـدود 10 سال از محضر آخـوند بهره های بيشمار بردم در سال 1242 هجری قمری كه مرادم بر حسب ضرورت به تهران تشريف بردند مـن هـم به خراسان بر گشتـم و در مدرسه حاج حسـن مشغول مباحث علوم نقليه و علوم عقليه شدم ...

اساتيد :

حكيـم سبزواری از محضر اساتيد عاليقـدری در اصفهان تلمذ نمـود و سپـس به مدت 40 سال در سبزوار مشغول تـدريـس گرديد. جهت تبرك به نـام چهار نفـر از آنها اشـاره می شود.

1ـ حاج محمد ابراهيم بـن محمد حسـن خراسانی معروف بـه كربـاسی.

2ـ شيخ محمـد تقـی بـن عبـد الـرحيـم معروف به صاحب الهدايه.

3ـ ملا علی بـن ملا جمشيد مازندرانی نوری اصفهانی.

4ـ ملا اسماعيل درب كـوشكی فرزند ملا سميع.

شاگردان :

شاگردان بی شماری از مكتب پـر فيض حكيـم بهره منـد شده اند كه به چنـد نفـر از آنها اشـاره می شود.
1ـ آخـونـد ملا محمـد فـرزنـد ارشـد ملا هادی سبزواری.

2ـ آخـونـد ملا كـاظم خـراسـانـی صـاحب كفـايه الاصـول.

3ـ ملا محمد كاظم سبزواری.

4ـ آقا شيخ علی فاضل تبتی.

5ـ حـاج ميـرزا حسيـن مجتهد سبزواری.

6ـ آقا سيد احمد رضوی پيشاوری.

7ـ ملا عبد الكريم قوچانی.

8ـ سيد عبد الغفور جهرمی .

9ـ حـاج ميزرا ابـوطـالب زنجـانی.

10ـ آقـا ميـرزا حسيـن امـام جمعه كـرمـانی.

تأليفات :

بـرخـی از آثار مشهور آن انديشمند فرزانه عبارتند از :

1ـ منظومه و شـرح منظومه سبزواری كه حـاصل تلاش 20 سـاله حكيـم است.

2ـ ديـوان شعر كه شامل هزار بيت از غزليات، ربـاعيات و اشعار عرفانی می باشد.

3ـ اسرار الحكـم كه به خـواهـش ناصر الديـن شاه نگارش يافت.

4ـ شـرح فـارسـی بـر برخـی از ابيـات مشكل مثنـوی مـولوی.

5ـ مفتاح الفلاح و مصباح النجاح كه شـرح دعای شـريف صباح است.

6ـ شـرح الاسمـاء كه شـرح دعای جـوشـن كبيـر است.

7ـ النبـراس فـی اسرار الاساس كه شامل يك دوره فقه در قالب نظم است.

8 ـ راح قراح و كتاب رحيق كه در علـم بديع نـوشته شده است.

9ـ حـاشيه بـر شـواهـد الـربـوبيه ملاصـدرا.

10ـ حـاشيه بـر اسفـار اربعه ملا صـدرا.

11ـ حـواشـی بـر كتـاب مفـاتيح الغيب ملا صـدرا.

12ـ حاشيه بر شرح سيوطی.

13 ـ حـاشيه بـر كتـاب شـوارق ملا عبـد الـرزاق لاهيجی.

14 - هـدايه الطالبيـن فـی معرفه الانبياء و ائمه المعصـوميـن.

15 ـ مجمـوعه رسـايل كه در بـر گيـرنـده سئوالات و جـوابها است.

گفتار بزرگان :

1ـ (كنت دوگو بينو )وزير مختار فرانسه كه در زمان حيات حكيـم به ايران آمـده بـود می گـويد : جناب حاج ملا هادی سبزواری فيلسـوف عاليقدری است كه معلوماتـش بر شالـوده محكمی استـوار و در تمام رشته های علـوم و فلسفه مقام استادی دارد.

2ـ ( دوارد برون )خاور شنـاس معروف انگلستان در كتـاب ( در ميان ايـرانيان) نـوشته : او در ايـام تحصيل در اصفهان آن چنـان در راه تحصيل بخصـوص تحصيل فلسفه كـوشيـد كه در شبـانه روز بيـش از چهار ساعت نمی خـوابيـد و سايـر اوقات او صـرف مطالعه و يا مباحثه با طلاب می شد.

3ـ محمد اقبال شاعر و فيلسـوف پاكستانی می گويد : او بزرگ تريـن متفكر عصـر اخير ايران است او به حق جهان بينـی ايستای افلاطـون را دگرگـون كرد از ديـدگاه او همه مـوجـودات عالـم به كمال عشق می ورزند.

4ـ ( پرفسـور تـوشـی هيكـو )دانشمند ژاپنی و استاد ممتاز دانشگاه توكيو می گويد : حـاج ملا هادی سبزورای صاحب اثـر معروف منظومه و شـرح آن به عنوان يك عارف از طريق كامل تريـن نوع تجربه شخصی قادر بـود كه به ژرفای اقيانـوس هستی و به ديدار اسرار وجـود با چشـم روحانی خويش راه يابد.

خصوصيات اخلاقی :

ملا به مال دنيا كاملا بـی اعتنا بـود و تمام ارث پـدر را احسـان نمود او معتقد بـود طعامی كه انسان مصرف می كند، بايد از دسترنج خـود باشـد وقتـی ناصر الـديـن شاه قاجار در سفر اول خراسان به سبزوار رسيـد شخصا به خانه آن مرحـوم رفته و بـر روی همان حصير كه در اتاقـش افتاده بود جلوس نمود و از ملا تقاضا كرد كتابی در اصـول ديـن تأليف نمايد وقتـی شاه از خانه بيرون رفت پيشخـدمت مخصـوص شاه وارد و به عرض ملا رسانيـد، شاه پـانصـد تـومان سكه نقـره خـدمتتان ارسال داشته اينك بار قاطـر سـر كـوچه است اگـر اجازه فرماييد وارد شـود فرمود داخل كـوچه مـن ننماييد به حاجی عبـدالـواهاب بگـوييد بياييد ببرد مـدرسه، نصف پـول را به طلاب مدرسه قسمت كند نصف ديگر به فقرا دهد. آن بزرگـوار پيـوسته به حـداقل خـوردنی ها و آشاميدنی ها قناعت می كرد.

وی در تمام مـدت عمـر در يك خانه بسيار ساده زنـدگـی می كـرد. خـانه ای كه در آن ساليـان سـال به حل و فصل پيچيـدگی های منطق و فلسفه پـرداخت و منظومه جـاودانه خـود را در همان خانه سـرود. آن خانه گلـی كه ناصـر الـديـن شاه را در آنجا به حضور پذيرفته بود.
حكيـم برای تاميـن معاش، خود كار می كرد حاج ملا محمد هيدجی در ايـن زمينه می گـويد : معاش حكيـم منحصـر به يك جفت گاو و يك باغچه بـود او هـر آنچه را كه مـورد نياز بـود، با دسترنج خودش به دست می آورد و نان ساليانه خـود را با زراعتـی كه خـود آن را به عهده داشت مهيا می كرد و بسياری از غذاهـای خـود را از همـان يك جفت گـاو تهيه می نمود.

از ملا هادی سبزواری كـرامت های زيادی نقل شـده است كه به نمـونه ای از آنها اشاره می شـود. مرحـوم حاج شيخ عبد النبی نوری كه يكی از فقهای بزرگ بـود نقل كرده : ايام جـوانی در شهر تهران مشغول به تحصيل علـوم بـودم و به هـر علمی رغبت داشتـم و مايل بـودم كه آن را فرا گيرم، از آن جمله علـوم مـورد علاقه مـن علـم كيميا بود عاقبت به تحصيل آن روی آوردم اما ايـن مطلب را از همه افراد همچنان پنهان می داشتـم و در واقع به طـور مخفيـانه در پـی كسب آن بـودم تـا اين كه روزی يك كاروان از شهرستان نـور به قصد زيارت حضرت علی بـن مـوسـی الرضا (عليه السلام) به مشهد می رفت، مـن نيز به آن جماعت ملحق شدم مـوقعی كه به شهر سبزوار رسيـدم مايل بـودم كه جهت تبرك به زيارت حكيـم بروم از ايـن رو بـا تعدادی از دوستـان به منزل او رفتيم و به دست بوسی وی نايل گشتيم.

مـوقع خدا حافظی در حالـی كه حكيـم ما را بدرقه می كرد. ناگهان متـوجه شدم كه با اشاره مرا به گـوشه ای فرا می خـواند آنگاه در حالـی كه دوستـانـم بـا مـن كمی فاصله داشتنـد به آهستگـی مـرا كمی نصيحت كرد و فرمـود : از آن كاری كه مخفيانه انجام می دهی بر حذر باش و آن را تـرك كـن زيـرا به صلاح شما نيست. مـن بلافاصله فهميـدم منظور حكيـم همـان علـم كيمياست خيلـی تعجب كـردم و از اينكه تا آن روز احـدی از آن با خبـر نبـود پـی به كرامت حكيـم بردم و مقام و منزلت آن عارف بزرگ بيش از پيـش بر مـن آشكار گشت.

مقام علمی :

حكيم سبزواری آمـوزگاری ممتاز و مربـی زبر دست در عصر خـود بـود و عشق عميقـی به تعليـم و تـربيت انسـان های شـايسته داشت. او به كيميا گـری گفته بـود : شما می كـوشيـد فلز مـس را به طلا تبـديل نماييد و ما تلاش می كنيم مـس وجود اشخاص را به طلا تبديل نماييـم.
يكی از گرانقدر تريـن آثار علمی حكيـم كه نشانگر مقام علمی ايشان است و امروزه در حوزه های علميه و حتی خارج از حـوزه جايگاه وسيعی را برای خود باز كرده و به عنوان پشتـوانه عظيمی در حكمت و منطق مطرح، و علت اصلی شهرت جهانی وی بوده است كتابی به نام منظومه و شرح منظومه سبزواری است. ايـن اثر نفيـس و كـم نظير حاصل تلاش بيـش از 20 سال از عمر با بـركت حكيم در سنيـن جوانی می باشد.

وفات :

حكيم عاليقدر حتی تا آخريـن روزهای حيات خويش دست از تعليـم و تعلـم بر نداشت و در حالی كه ضعف و ناتـوانی سراسر وجـودش را فرا گرفته بـود، همچنـان در حوزه های درسی شـركت می كـرد درست سه روز قبل از وفاتش در حيـن تدريس از شدت ضعف كتاب از دستش افتاد و به حالت بيهوشـی به منزل بـردنـد متأسفانه روز به روز آثار غروب عمر حكيـم بر چهره نورانيـش بيشتر نقـش می بست تا اينكه عاقبت آن بزرگـوار بعد از 78 سال زندگی پر بار در روز 28 مـاه ذيحجه سـال 1289 هجری قمری، دعوت حق را لبيك گفت و جسـد مطهر آن فقيه نامدار را در بيرون دروازه سبزوار بر سر راه زايران به خاك سپردند.


آغاز انتشار روزنامه مجلس در هشت صفحه و با چاپ سربي در سال1285هجري شمسي

انتشار روزنامه مجلس در هشت صفحه و با چاپ سربي در سال1285هجري شمسي آغاز شد. روزنامه مجلس افزون بر درج اخبار داخلي و خارجي كليه‏ها مذاكرات مجلس شوراي ملي را هم منعكس مي‏كرد و هر هفته چهار شماره از اين روزنامه منتشر مي‏شد. سردبيري روزنامه مجلس را اديب الممالك فراهاني به عهده داشت و مظفرالدين شاه مديريت روزنامه مجلس را به سيد محمد صادق طباطبايي و امتياز آن را به ميرزا محسن مجتهد واگذار كرده بود.


کشف عامل بيماري مالاريا در سال1880ميلادي

«آلفونس لاوْران » پزشك و محقق فرانسوي، «هماتوزوئر» عامل بيماري مالاريا را در سال1880 ميلادي كشف كرد. دكتر لاوران بواسطه تحقيقات ارزشمند و دقيق خود درعلم پزشكي موفق به كسب جايزه نوبل درطب و فيزيولوژي شد. 


نوشته شده در   پنجشنبه 3 آذر 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode