جام جم آنلاين: روي پارچهاي بزرگ نوشته بود: «تمام چسب زخمهایت را هم كه بخرم باز نه زخمهای من خوب میشود نه زخمهای تو...» با اين جمله، خيريهاي در حمايت از كودكان خياباني راه افتاده بود، خيريهاي كه ميخواست مرهمي بر دستان پينهبسته كودكان كار بزند، اما آيا چند صد خيريه اين چنيني ميتواند دردي از دردهاي آنان را دوا كند؟!
در كنار خيابان گل ميفروشد، در كوره آجرپزي خشت ميزند، در كارگاه كفاشي كفش را با چسب ميچسباند، فرقي ندارد چه كاري انجام ميدهد، اما هميشه كار ميكند.
اين در حالي است كه كار كودكان در خانهها ديده نميشود، والا تعداد بيشماري از كودكان در شرايط بسيار نابسامان كاري و دور از چشم مردم و مسوولان در خانهها مشغول به كار هستند، البته اينها خوبها هستند. كم نيستند كودكاني كه كارشان جابهجايي مواد مخدر يا... است.
در تعريف جهاني، كودكان كار به كودكان كارگری گفته میشود كه به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند. كار كودك نزد بسیاری از كشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.
در اغلب كشورهاي جهان كار كودكان بسیار معمول است و میتواند شامل كار در كارخانه، معدن، كشاورزی، كمك در كسب و كار والدین، داشتن كسب و كار شخصی (مانند فروش غذا) یا كارهای نامتعارف باشد.
ناپذیرفتنیترین شكلهای كار كودكان، استفاده از تنفروشی كودكان است. موارد كمتر جنجالی و معمولا قانونی (با بعضی محدودیتها) شامل كار كشاورزی در ایام تعطیلی مدرسه (كار فصلی)، كسب و كار خارج از ساعات مدرسه و همچنین بازیگری یا آوازخوانی كودكان است.
مشكلي جهاني
كار كودك در درجات مختلف در طول تاریخ وجود داشته است، اما به شكل فعلي كار كودكان تبديل به صنعت شده است، صنعتي كه با استعمار همراه است.
از قرن 14 تا 17 ميلادي اروپا در تب صنعت ميسوخت كه در اثر آن پديدهاي به نام ولگردي و كار كودكان به وجود آمد و از بين رفتن كارگاههاي كوچك و اجبار به كار در كارخانههاي صنعتي اندكاندك مردان را از كارخانهها بيرون و زنان و سپس كودكان را وارد كرد.
اما با آغاز سوادآموزی همگانی تغییراتی در شرایط كار طی صنعتی شدن به وجود آمد و مفاهیم حقوق كارگر و حقوق كودكان مورد نقد و بحث عمومی قرار گرفت. بر اساس آمار سازمان جهانی كار، 14 درصد كل كودكانپنج تا 17 ساله، كودك كار هستند و سالانه ۲۵۰ میلیون كودك پنج تا ۱۴ ساله در جهان محروم از دوران كودكی میشوند.
به بيان ديگر از هر هفت كودك در جهان یك نفر كودك كار است. طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از اين كودكان وارد بازار كار شده و مشغول به كار تماموقت هستند.
۶۱ درصد این كودكان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریكای لاتین زندگی میكنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد كردن این كودكان به بازار است. در كشورهاي مختلف آمار كودكان كار متفاوت است.
در مالی 63 درصد كودكان 5 تا 14 ساله كودك كار هستند. 38 درصد كودكان در كامبوج و 47درصد در بوركینافاسو كار میكنند. در هند 10 ميليون و 700 هزار، اندونزي دو ميليون و 300 هزار، تايلند يك ميليون و 300 هزار، تركيه 2 ميليون و 100 هزار، برزيل 2 ميليون و 900 هزار، پاكستان يك ميليون و 700 هزار و ايالات متحده 3 ميليون نفر كودك كار مشغول فعاليتهاي اقتصادي هستند.
البته پدیده كودكان كار در كشوری همچون آمریكا نیز به چشم میخورد. در حدود 500 هزار كودك در حال كار در مزارع آمریكا هستند و قانون حمایت از این افراد از قبل از جنگ جهانی دوم تا به امروز دستخوش تغییر نشده است.
این گروه را كودكانی تشكیل میدهند كه غالبا از گروه مهاجرانی بودهاند كه به طور غیر قانونی از آمریكای لاتین به آمریكا مهاجرت كردهاند. در ايران و در سال 1385 بر اساس آمار رسمي، يك ميليون و 700 هزار كودك به صورت مستقيم درگير كار بودهاند.
همچنين در كشور ما 915 هزار كودك با عنوان «كودك خانهدار» توسط مركز آمار ايران ثبت شدهاند كه حدود 904 هزار نفر از آنها را دختران و مابقي را پسران تشكيل ميدهند.
مشكلي براي اجتماع
كار كودك ممكن است در كوتاه مدت براي كارفرما يا خانواده سودآور باشد، اما در بلندمدت هزينههاى اجتماعى همچون فرسايش زود هنگام سلامتى و روان كودك، محروم ماندن از آموزش كه به تهديد امنيت جامعه منجر مىشود، كاهش توسعه اقتصادى و اجتماعى جامعه را در بر خواهد داشت.
محروميت از آموزش به كاهش مهارت نيروى انسانى، كاهش انباشت سرمايه انسانى، درآمد ملى و سطح زندگى و فقر منجر خواهد شد.
از سوي ديگر كودكاني كه جذب بازار كار مىشوند، بزرگسالان را از اشتغال محروم مىكنند و موجب بيكارى آنان ميشوند.
بدسرپرستها
درصدي از كودكان كار را كودكان بدسرپرست تشكيل ميدهند. گاهی خانوادهها بهدلیل فقر اقتصادی یا فرهنگی، كودكان خود را فروخته یا اجاره میدهند یا خود آنها را برای تكدیگری مورد استفاده قرار میدهند.
اين مساله در بين خانوادههايي كه سرپرست آنان اعتياد دارد بيشتر ديده ميشود. كودكان بدسرپرست از جمله اقشار ضعیف و نیازمند كمك در جامعه هستند كه به خاطر سوء نگرش مردم از دریافت كمك محروم میشوند.
نكته: بسياري معتقدند در كنار موفقيتهاي به دست آمده، طرح ساماندهی كودكان كار طرحي شكست خورده است. مهمترين دليل آن نيز چندمتولی بودن، مشخص نبودن گروه هدف و نحوه ساماندهی این كودكان است
در قانون مدنی چند بند به سرپرستی كودكان و وظایف والدین اختصاص دارد. در آن مقرر شده حضانت كودك، از والدینی كه فرزندشان را به تكدیگری و شغلهای خیابانی وا دارند، گرفته میشود.
البته اثبات اين موضوع كار بسيار دشواری است. بخصوص اينكه براساس قانون، باید طرح شكایت از طرف كودك (ولي قانوني او) صورت پذيرد. حق اقامه دعوا فقط برعهده قیم و ولی كودكی است كه معمولا خود او كودك را به كار سپرده است.
قانوني براي كار كودكان
در ايران ماده 79 قانون كار اشتغال به كار كودكان زیر 15 سال را ممنوع دانسته است. البته در قانون كارگران گارگاههای خانوادگی كه كارفرماهای آنها، همسر و خویشاوندان نسبی درجه یك آنها باشند، مشمول قانون كار نبوده، در نتیجه حداقل سن كار در مورد چنین كارگرانی رعایت نمیشود.
از سوي ديگر ماده 84 قانون كار پیشبینی كرده است كه در مشاغل و كارهایی كه ماهیت آن برای سلامتی یا اخلاق كارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن كار 18 سال تمام خواهد بود كه تشخیص این امر با وزارت كار و امور اجتماعی است.
براساس قانون كار اگر یك كارفرما كودك زیر 15سال را به كار بگیرد، متخلف خواهد بود و برای نخستین بار مجازات نقدی، بار دوم مجازات نقدی و حبس و برای بار سوم علاوه بر این موارد، محل كارخانه یا كارگاه پلمب خواهد شد و پروانه كار فرد متخلف ابطال میشود.
اصلاح خانواده
تا مشكلات اقتصادي، اجتماعي، خانوادگي و مسائل رواني ـ زيستي وجود دارد، كودك كار و خيابان نيز وجود خواهد داشت و افزايش خواهد يافت، چرا كه اگر در جامعهاي اين چهار عامل با هم اصلاح نشوند، هرگز بهتنهايي اصلاح نخواهند شد. مشكل كودكان كار و خیابان را باید در قالب خانوادههایشان دید.
به همين دليل باید پیگیری و حمایت و نظارت لازم نسبت به خانواده این كودكان انجام شود تا بتوان اقدامات موثری را در این حیطه شاهد بود و مشكل دیگر در این زمینه هم حس ترحم مردم نسبت به این كودكان است كه به خاطر این حس مبالغی را به این كودكان كمك میكنند، در حالی كه مردم اگر میخواهند كمك ایشان در زندگی این كودكان موثر باشد، باید در قالب موسسههای خیریه و به گونهای سازمان یافته كمك كنند.
آنچه در جهت حفاظت از كودكان میتواند عامل حمایتكننده محسوب شود دلبستگیها و داشتن احساس مثبت نسبت به افراد خانواده، دوستان يا نهادهای مذهبی و اجتماعی است.
زيباسازي بصري
يكي از مشكلات كودكان خياباني نگرش مسوولان نسبت به آنان است، اقدام مسوولان بیشتر متوجه پاككردن ظاهر شهرها از حضور كودكان كار و خیابان است، به همین خاطر از واژههایی نظیر جمعآوری درباره این كودكان استفاده میكنند.
اگر نهادهاي مسوول تنها قصد پاك كردن ظاهر چهره شهرها از وجود این كودكان را ندارند، میتوانند از تجارب بسیار موفق دنيا بهره ببرند و به جاي صرف بودجههای میلیاردی كه تلف میشود، اقدامات اساسي برای آموزش و توانمندسازی این كودكان و خانوادههای آنها صرف كنند.
اقدامات بهزيستي
بنا بر اعلام سازمان بهزیستی 7 هزار كودك كار و خیابان در سال گذشته ساماندهی شد. سازمان بهزیستی آمار كودكان كار و خیابان را20 هزار نفر ميداند.
بنابر همين اطلاعات بیش از 30 درصد از این كودكان، افغان هستند و بیش از نیمیاز این كودكان هم در تهران به سر میبرند. در بسیاری از موارد پس از جمعآوری كودكان افغان خانواده آنان با در دست داشتن برگه اقامت به مراكز مراجعه و قبل از ورود كودك به مراكز او را تحویل میگیرند.
البته آن 70 درصد كودكان كه داراي خانواده هستند، نيز پس از ساماندهي طبق حكم قاضي به خانوادههاي خود سپرده ميشوند، برهمين اساس امكان بازگشت مجدد اين كودكان به خيابانها وجود دارد.
به گفته كارشناس كودكان كار و خیابان سازمان بهزیستی وزارت آموزش و پرورش بیشترین همكاری را در زمینه باسواد كردن این كودكان با سازمان بهزیستی دارد و در سال گذشته برای سوادآموزی حدود 700 كودك اقدام شده و 500 مورد حرفهآموزی هم برای كودكان انجام شده است و 4 هزار كودك هم خدمت عمده دریافت كردهاند.
مراكز ساماندهی كودكان كار و خیابان به دنبال گسترش پدیده كودكان كار و خیابان در سال 78 تشكیل شد. تا پایان سال 79 در تمام مراكز استانها مراكز ساماندهی كودكان كار و خیابان با هدف كنترل و كاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از زندگی و كار كودكان در خیابان ایجاد شدند.
در اين راستا هم اكنون 39 مركز ساماندهی كودكان كار وخیابان سازمان بهزیستی در سراسر كشور فعالیت میكنند. طبق اعلام مسوولان سازمان بهزيستي این مراكز به دنبال پاك كردن صورت مساله نیستند، بلكه هدف كاهش عوارض حضور در خیابان برای كودكان، خانواده و جامعه و پیگیری از آن است و به همین دلیل خانواده و جامعه را مدنظر قرار دادند.
بسياري معتقدند در كنار موفقيتهاي به دست آمده طرح ساماندهی كودكان كار، طرحي شكست خورده است. مهمترين دليل آن نيز چندمتولی بودن، مشخص نبودن گروه هدف و نحوه ساماندهی این بچههاست.
كار میكنم، پس هستم
رنه دكارت معتقد بود ميانديشم پس هستم، اما براي كودكان كار تنها كاركردن عامل بودن است. اينها نه كودكي دارند و نه اسباببازي تنها كار دارند. بودن اينها بسيار ساده است. فقط كار كردن علت بودنشان است. كار كردن و در حسرت مهرورزي ديگران ماندن.
كودكاني كه با دستهای كوچك قلبهاي بزرگی دارند و وقتی غذا و خوراكی دارند آنها را با همديگر تقسيم ميكنند، مهم نيست مقدارش كم باشد مهم اين است كه همه سیر شوند.
علي اخوان بهبهاني - جامجم