ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 19 آبان 1390     |     کد : 28093

سنت‌هايي‌ كه از ياد مي‌روند

مارشال برمن در كتاب تجربه مدرنيته مي‌نويسد: «مدرن بودن يعني زيستن يك زندگي سرشار از معما و تناقض...

جام جم آنلاين: مارشال برمن در كتاب تجربه مدرنيته مي‌نويسد: «مدرن بودن يعني زيستن يك زندگي سرشار از معما و تناقض... مدرن بودن يعني تعلق داشتن به جهاني كه به قول كارل ماركس در آن هرآنچه سخت و استوار است دود مي‌شود و به هوا مي‌رود.» برمن با اشاره به رماني از ژان ژاك روسو او را به عنوان نخستين كسي معرفي مي‌كند كه واژه مدرنيست را به همان شيوه‌هايي به كار برد كه بعدها در قرن 19 و 20 رواج يافت.

در اين رمان سن‌پرو قهرمان جوان داستان به قصد كشف دنيايي نو از روستا به شهر مهاجرت مي‌كند و از شهر براي نامزد خود نامه مي‌نويسد و سعي مي‌كند تا از اين طريق شگفتي و هراس خود را بيان كند. سن پرو زندگي در كلانشهر را به مثابه نزاع دائمي گروه‌ها و فرقه‌ها تجربه مي‌كند و مكاني كه همه پيوسته گفتار و كردار خويش را نقض مي‌كنند و همه چيز گنگ و مهمل است اما هيچ چيز تكان دهنده نيست زيرا همگان به همه چيز عادت كرده‌اند.

سن پرو در نامه‌هايش همواره تعهدش را به نامزدش مورد تاكيد قرار مي‌دهد اما درست در همان لحظه‌اي كه از پايداري اين علاقه سخن مي‌گويد نگران است كه امروز از آنچه فردا دوست خواهم داشت، بي‌خبرم. در واقع او با دلتنگي جوياي چيزي سخت و استوار است كه بدان درآويزد اما فقط اشباحي را مي‌بيند كه در برابرش ظاهر مي‌شوند و به محض اين‌كه مي‌كوشد آنها را به چنگ بگيرد ناپديد مي‌شوند.

در مجموعه تلويزيوني «از يادرفته» نيز كه اين شب‌ها از شبكه اول سيما شاهد پخش آن هستيم چنين روايتي در جريان است. در اين سريال مواجهه يك جوان روستايي با محيطي شهري را مي‌بينيم كه شايد در جزئيات تفاوت‌هاي زيادي با قهرمان رمان روسو داشته باشد اما به صورت كلي همانند او درگير نوعي دوگانگي است و در نهايت نيز اين مهاجرت به تغيير سبك زندگي‌اش منجر خواهد شد.

در مهاجرت مرتضي به شهر كه به خاطر تحصيل اتفاق مي‌افتد ماجرا صرفا به تغيير محيط روستايي به شهري خلاصه نمي‌شود و همان‌طور كه از عكس‌هاي محمدرضا فروتن (بازيگر نقش بزرگسالي مرتضي) در لوكيشن خارج از كشور اين سريال مي‌توان حدس زد، اين مواجهه با فضاهاي نامانوس به خارج از كشور نيز خواهد رسيد. جايي كه مظاهر مدرنيته به صورتي تمام و كمال در جريان است و اين تقابل را پررنگ‌تر خواهد كرد.

مرتضي شخصيت اول مجموعه تلويزيوني از يادرفته نيز مانند سن‌پرو از روستا به شهر آمده است. او در شهر با فضاهايي روبه‌رو مي‌شود كه برايش تازگي دارند. مرتضي در فضايي پرورش يافته كه سراسر سادگي و زلالي است اما محيط شهر مملو از پيچيدگي‌هايي است كه البته بخشي از آن به جهت همراهي با ديگر دوستان شهرستاني‌اش آسان مي‌شود اما باز هم دوري از فضاي روستا براي او پيامدهايي به همراه دارد كه شايد مهم‌ترين آن جدايي از همسر و فرزندانش است. اين دوري و تاثيراتي كه يك محيط شهري بر نحوه نگرش و به طور كلي جهان‌بيني مرتضي مي‌گذارد منجر به اختلاف عقيده ميان او و گلرخ مي‌شود به طوري كه قدرت درك متقابل يكديگر را از دست مي‌دهند. مرتضي باز هم همانند سن پرو نمي‌داند كه فردا چه چيزي را دوست خواهد داشت و رفته رفته همه اين تغييرات برايش عادي مي‌شود.

نكته: تقابل سنت و مدرنيته و تاثيري كه عناصر مدرن بر تغيير سبك زندگي افراد مي‌گذارد هرچند اولين بار نيست كه دستمايه ساخت يك مجموعه تلويزيوني قرار گرفته اما گويا قرار است در سريال از ياد رفته از زاويه ديدي نزديك‌تر و موشكافانه‌تر مورد بررسي قرار بگيرد
تقابل سنت و مدرنيته و تاثيري كه عناصر مدرن بر تغيير سبك زندگي افراد مي‌گذارد هرچند اولين بار نيست كه دستمايه ساخت يك مجموعه تلويزيوني قرار گرفته اما گويا قرار است در سريال از ياد رفته از زاويه ديدي نزديك‌تر و موشكافانه‌تر مورد بررسي قرار بگيرد. اين مجموعه كه روند زندگي مرتضي را طي چهل سال به تصوير مي‌كشد او را در چند فضا قرار مي‌دهد. فضايي كه روستاي محل تولد اوست و تمام مظاهر يك زندگي سنتي و روستايي در آن ديده مي‌شود و در عين حال كه شاهد زندگي ساده مردمان روستا هستيم سختي‌هاي اين نوع زندگي نيز به تصوير درآمده است. دوران دانشجويي مرتضي نيز در يك محيط شهري رقم مي‌خورد، محيطي كه هر چند نمي‌توان آن را به مفهوم آكادميك «مدرن» دانست اما در گذار به مدرنيته قرار دارد و به هر حال از دوران سنتي فاصله گرفته است. مرتضي سبك زندگي كاملا مدرن را نيز هنگام سفر به اروپا براي ادامه تحصيل تجربه مي‌كند. از سوي ديگر او طي اين سفرها با آدم‌هايي آشنا مي‌شود كه بعضي روي او تاثير مي‌گذارند و برخي همانند او دچار تغيير مي‌شوند.

فريدون حسن‌پور كه اين مجموعه را براساس رماني از خودش كارگرداني كرده هرچند هنوز معلوم نيست قصد دارد سرنوشت مرتضي را به كجا برساند اما كمي دست و دلبازانه كليت داستانش را براي مخاطب لو داده است. او باعث شده مخاطب چند قدم جلوتر از روند معمولي سريال، ماجرا را بر اساس حدسياتش دنبال كند. در چنين مواقعي كه كليت داستان قابل حدس زدن است جزئيات روابط شخصيت‌ها به كمك مي‌آيد، فرآيندي كه مورد توجه اين كارگردان هم بوده و سعي كرده با اضافه كردن شخصيت‌هاي متعدد و نمايش كنش‌هاي اين افراد در موقعيت‌هاي ايجاد شده مخاطب را با خود همراه كند.

از سويي ديگر تنوع لوكيشن‌ها نيز به كمك اين كار آمده و با مجموعه‌اي روبه‌رو هستيم كه تغييرات فضا را متناسب با تغييرات روند داستان رعايت كرده است؛ اين تغييرات به بهترين نحو مي‌تواند از يكنواختي اثر بكاهد هرچند در انتخاب لوكيشن از سوي او اين را هم بايد در نظر گرفت كه در ترسيم محيط دانشگاه نتوانسته موفق عمل كند. اغلب فضاهاي دانشگاهي در مجموعه از ياد رفته به علت كمبود لوكيشن مورد نظر يا به هر علت ديگري به منزل استاد منتقل شده و همين امر همذات پنداري مخاطبان را با اين شخصيت‌ها در زمان دانشجويي دچار مشكل كرده است.

در مجموعه ازيادرفته همچنين مخاطب زمان را گم كرده و در فهم زمان با سختي‌هاي زيادي روبه‌روست. او هنوز بعد از قسمت‌هاي پخش شده بخوبي نمي‌داند داستان در چه برهه زماني روايت مي‌شود. انگار در اين مجموعه با همه عناصر دهه‌هاي 60 ، 70 و 80 به صورتي تركيبي سر و كار داريم. اين معضل وقتي بزرگ‌تر مي‌شود كه مي‌فهميم قرار است به مدت 40 سال روند زندگي مرتضي را دنبال كنيم. اين‌كه اين 40 سال در كدام ظرف زماني قرار است به تصوير كشيده شود (و آيا قرار است از دهه 90 هم فراتر برويم؟!) هنوز معلوم نيست. اين مجموعه تلويزيوني تا اينجاي كار نشاني از شعارزدگي نداشته است و اميدواريم تا پايان اثر هم بتواند اين نقطه قوت را حفظ كرده و مخاطب را به‌واسطه منطق و به دور از بيان اغراق آميز معضلات مدرنيته با پيام خودش همراه كند.

بايد درنظر بگيريم مدرنيته روندي در جريان است و هيچ كس نمي‌تواند ادعا كند اين روند در نهايت براي جوامع مثبت خواهد بود يا منفي. تنها كاري كه مي‌توان در چنين موقعيتي انجام داد ارائه آگاهي از تبعات شرايط جديد به مردماني است كه در معرض مدرنيته قرار گرفته‌اند تا در اين شرايط دچار مشكل نشوند.

مبينا بني‌اسدي / جام‌جم


نوشته شده در   پنجشنبه 19 آبان 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode