جویبار می خزد
روی ماسه های نرم
خواب رفته لاک پشت
توی آفتاب گرم
**
می دود نگاه من
روی چوب و روی سنگ
چوبهای خشک و تر
سنگهای رنگ رنگ
**
جمع می کنم کمی
دانه دانه سنگ و چوب
بعد می کنم درست
خانه ای قشنگ و خوب
**
می دهم به لاک پشت
یک اتاق خانه را
خانه ی قشنگ ما
می شود پر از صفا
**
آه،توی این اتاق
او نمی رود به خواب
می رود یواشکی
زیر نور آفتاب