دومين همايش شاعران ايران و جهان، هفته گذشته در تهران و شيراز با حضور 43 مهمان خارجي برگزار شد
شعر، زبان صلح و دوستي مردم جهان
جام جم آنلاين: ايران مهد شعر و ادب است و كمتر كشوري است كه مانند آن مردمش با آثار شاعران انس داشته باشند. 2 سالي است كه در اين سرزمين شعر دوست، همايش شاعران ايران و جهان برگزار ميشود. بسياري از شاعران كشورها به ايران دعوت ميشوند و چند روزي كنار هم و بازبانهاي بظاهر بيگانه از هم، شعر ميخوانند.
چينش متفكرانه و ذوقي كلمات كنار هم موجب ميشود شعر و انديشهاي كه به واسطهاش انتقال پيدا كرده است، بيش از ديگر كلامها در ذهن بماند. اگرچه مردم هر كشوري با شعر خودشان بيشتر انس دارند اما حداقل از فروش كتابهاي شعر ترجمهشده از ديگر ملل يا فروش ترجمههاي شعر شاعران ايراني خارج از كشور ميتوان به اين نتيجه رسيد كه در شعر به دنبال سرچشمهاي ماوراي انديشه غالب بر جوامعشان هستند.
متفاوت با سال قبل
دومين همايش شاعران ايران و جهان كه سهشنبه هفته گذشته با مراسمي در آرامگاه حافظ به پايان رسيد، شاهد تغييراتي در برنامهريزيهايش بود. موسي بيدج، دبير همايش در اين باره ميگويد: برنامههاي ما سال گذشته در يك محل متمركز شده بود. ولي در دومين دوره همايش مراكز مختلفي را براي شعرخواني شاعران ايراني و خارجي در نظر گرفتيم مانند دانشگاه الزهرا، دانشگاه آزاد جنوب، دانشگاه تربيت معلم، خانه هنرمندان، فرهنگسراي ملل، پاساژ فروشنده (فروشگاه دفتر شعر جوان). از اين طريق، هم مردم عادي و هم دانشجويان توانستند با شعرخواني انس بيشتري بگيرند.
در چند روزي كه با 43 شاعر خارجي مهمان كشورمان همراه بوديم، ديديم در بيشتر جاها استقبال مخاطبان از اين برنامههاي شعرخواني خوب بود. با وجود اين دانشجويان ادبيات و علوم انساني دانشگاههاي تهران بيشترين بهرهها را از برنامههاي شعرخواني بردند. بخصوص از اين نظر كه هر شاعري به شكل خاصي و با زباني متفاوت شعرش را ميخواند. مثلا شعرخواني آهنگين ساتاپورن سريساجانگ از كشور تايلند و بالرام شوكلا از هند، موجب آشنايي بيشتر دانشجويان با وزنهاي شعري ديگر زبانها شد.
اما تنها اين دانشجويان و علاقهمندان ايراني نبودند كه از حضور شاعران خارجي به فيض رسيدند، بلكه مهمانان اين همايش نيز بهرههاي فرهنگي زيادي از اين سفر بردند. وقتي پاي صحبت هر يك از شاعران خارجي مينشينيم، آنان را شيفته و سرمست از تجربه ناب حضور در ايران مييابيم. در اين گفتوگوها، مريم علاء امجدي زحمت ترجمه و ارتباط زباني بين ما و مهمانان را ميكشيد.
رواج دوستيها با شعر
توني باولند شاعر، نويسنده و مدرس نمايشنامه نويسي يكي از دانشگاههاي انگلستان، حضور شاعران جهان را در ايران اتفاق مهمي قلمداد ميكند و با اشاره به اين كه پيش از سفرش به ايران خبر اين همايش را به چند خبرگزاري اعلام كرده است، ميگويد: شعر اهميت زيادي در ارتباط بين ملتها دارد و تاثيرگذارياش در اذهان مردم بسيار عميق است.
او ادامه ميدهد: به عنوان كسي كه ادبيات را در دانشگاه تدريس ميكند، ميتوانم بين ساختارهاي فرهنگي و ادبي كشورهاي مختلف تفاوت قائل شوم. با اين حال لازم است بگويم شعر از نيازهاي مشترك انسانها صحبت ميكند كه مقولهاي جهانشمول است و آدمي بالاتر از هر نوع عقيده و هر نوع طبقهبندي اجتماعي و هرگونه تفكري با آن مواجه ميشود.
به نظر او هنر و شعر بهترين و كاملترين ساختاري است كه انسانها ميتوانند به وسيله آن دوستي را رواج دهند. باولند تاكيد ميكند: من حتي بارها در تظاهرات طرفداران صلح شركت كردهام، ولي ميدانم هيچ يك از آنها به اندازه هنر نميتواند تاثيرگذار باشد.
تاثيرات معنوي شاعران پارسيگو
وقتي از عميقترين انديشه شاعران كه در شعر تجلي يافته صحبت ميشود، به تاثيرات معنوي شعر ميرسيم. دنيس مير، شاعر، نويسنده و مترجم آمريكايي، شعر را به يك معبد تشبيه ميكند و ميگويد: به نظر من شعر معبدي است كه وقتي ما آن را به زبانهاي مختلف ميخوانيم، فضاي آن را از نواي موسيقي عارفانه و روحاني آكنده ميكنيم. اين امر اهميت زيادي دارد. در نظر او شنيدن شعر به زبان فارسي در كنار گوش فرا دادن به سروده يك شاعر فيليپيني راهي براي عارفانهتر شدن فضاي روحي معبد شعر است.
او شاعران را پيامآوران صلح و دوستي ميداند و ميافزايد: شاعراني چون مولانا و حافظ چه در زمان خودشان و چه در دنياي امروز پيامآور صلح و عشق و دوستي هستند. لازم است بگويم من اكنون بيش از هر چيزي مشغول مطالعه و پژوهش در باره تاثير انديشههاي شاعران پارسيگوي بر فضاي معنوي جهان معاصر هستم.
نكته: بيشتر مهمانان خارجي حاضر در همايش شاعران ايران و جهان، چنين گردهماييهايي را پلي ارتباطي بين فرهنگها و تمدنها ميدانند كه از طريق آن دنيا راه صلح و صفا و آرامش را بهتر پيدا ميكند
ناديا ربرونيا، شاعر صربستاني و معاون آموزشي دانشگاه دولتي نووي پازار صربستان، درباره نياز انسان امروز به عرفان و شعر عرفاني ميگويد: در دنياي امروز ما انسانها به خاطر وجود ابزارهاي مدرن هيجانزده هستيم. من معتقدم شعر هم دارد به اين سمت و سو كشيده ميشود. اتفاقا به همين دليل بهتر است كه ما هوايي متفاوت را تجربه كنيم و به شعر عارفانه بازگشتي داشته باشيم. در اين دنياي تكنولوژي زده بهتر است كه به شعر عارفانه مولانا و حافظ روي بياوريم.
نا آشنايي جهان با شعر معاصر ايران
در كشورهاي مختلف شرقشناسان و ايران دوستان همواره به شاعراني چون مولوي، حافظ، سعدي و.... توجه كردهاند و ترجمههاي زيادي از آثار اين گروه تاكنون چاپ شده است. ترجمهها آنقدر زياد است كه حتي گاهي ميتوان برگردانهاي زباني آثار شاعري مثل مولوي را به 2 دسته ترجمههاي دقيق و ترجمههاي عاميانه و حتي مبتذل تقسيمبندي كرد. اما شعر معاصر ايران آن چنان كه بايد تاكنون به ديگر زبانها ترجمه نشده است. فقط هرازگاهي ناشري خبر ترجمه يكي از مجموعه شعرهايش را به زبان ديگري منتشر ميكند كه به هيچ وجه جوابگوي نياز ديگر كشورها نيست. بيدج نيز خود به اين موضوع اذعان دارد و ميگويد: اميد كه فرصتي فراهم شود تا شعر معاصر ايران به زبانهاي ديگر ترجمه و عرضه شود تا جهانيان با انديشه شاعران امروز ما همانند شاعران ديروز آشنا شوند.
شايد از همين روست كه كريستينا اشتولتز، شاعر دانماركي، يكي از مهمترين تجربههايش را در همايش شاعران ايران و جهان، ديدار با شاعران ايراني ميداند. او در شرح اهميت اين مساله ميگويد: ما هيچ دسترسي به شاعران معاصر و زنده ايراني نداريم. ولي درباره شاعران قديمي و سرشناس ايران ترجمههاي مختلفي در اختيار داريم.
اشتولتز با اين كه همايش شاعران ايران و جهان را فرصت خوبي در باب اين آشنايي ميداند ولي گلايه از اين دارد كه شاعران معاصر ايراني در جلسات شعرخواني مشترك، سرودههايشان را به فارسي ميخوانند و مترجم هم شعرهايشان را ترجمه نميكند.
او توضيح ميدهد: من نتوانستم آن طور كه ميخواستم با شاعران ايراني ارتباط برقرار كنم، مگر بعضي از آنها كه زبان انگليسي را نيز بلد بودند. مثلا در جلسه دانشگاه آزاد مريم اعلاء امجدي شعرش را به انگليسي و فارسي خواند. از اين طريق هم با شعر معاصر فارسي آَشنايي پيدا كردم و هم پس از شعرخوانياش، درباره شعر معاصر ايران با يكديگر صحبت كرديم.
كريستينا افسوس ميخورد كه چرا در اين همايش، شعر شاعران فارسي به انگليسي ترجمه نشد. او يكي از نقاط مثبت همايش را در شعرخواني شاعران به زبان اصلي و ترجمه اشعارشان به انگليسي ميداند و تنها جاي خالي را ترجمه انگليسي شاعران فارسي زبان ميداند.
دنيس مير نيز اشاره ميكند كه من تاكنون نتوانستهام با شاعران ايراني ارتباط برقرار كنم. زيرا ما بيش از هر چيز مشغول شعرخواني بوديم.
اشتولتز در ضرورت ترجمه شعر معاصر فارسي به ديگر زبانها ميگويد: در كشور ما هم مترجماني هستند كه شايد تمام اشعار شاعران ما را ترجمه نكنند ولي بعضي قطعهها را به زبانهاي ديگر بر ميگردانند و در اختيار مردمان ديگر كشورها قرار ميدهند. تنها راه علاقهمندي ناشران ديگر كشورها به چاپ آثار ما دانماركيها ترجمه شعرها به زبان انگليسي است.
او ادامه ميدهد: به نظرم همين همايش ميتواند موقعيت خوبي باشد تا بخش كوچكي از ادبيات معاصر ايران را به ديگر كشورها منتقل كنيم و حتي شاهد چاپ آثارشان در كشورهاي شاعران شركتكننده در همايش باشيم. البته من احساس ميكنم كه كشور شما اين كار را انجام خواهد داد. زيرا شنيدهام كه بتازگي كارگاه ترجمهاي در يكي از دانشگاههايتان ايجاد شده تا از اين طريق ادبيات معاصر ايران را به گوش مردم ديگر كشورها برسانند.
ثمرات ادبي همايش شاعران ايران و جهان
شاعراني كه با آنها صحبت ميكنم، همگي از حضورشان در ايران خرسند هستند و همه آنان تاكيد ميكنند كه در طول مدت حضورشان در ايران به داشتههاي خوبي دست يافتهاند. اشتولتز در شرح مدت اقامتش در ايران ميگويد: پذيرايي مسوولان بسيار گرم بوده و در كمال راحتي و آسايش در ايران به سربرديم.
دنيس مير، مترجم آمريكايي و استاد دانشگاه چين، درباره نتايج ادبي اين همايش ميگويد: من نميتوانم اين همايش را نقد كنم. زيرا همين كه ما توانستيم گردهم بياييم و با چند شاعر ايراني آشنايي پيدا كنيم، موقعيت و فرصت بسيار خوبي براي من بوده است. او اين همايش را سكويي براي آشنايي زبانها با يكديگر ميداند و ميگويد: راي من بسيار جالب بود كه در اينجا با شاعراني آشنا شدم كه دوزبانه بودند و حتي با زبانهاي دنياي اسلام آشنايي داشتند. ما حتي اگر زبان يكديگر را در اين مدت نفهميديم ولي توانستيم ارتباط روحي و قلبي با يكديگر داشته باشيم.
دنيس مير اميدوار است كه در سالهاي آتي در اين همايشها بتواند با مردم عادي در جلسات شعرخواني و با شاعران جوان و دانشجويان ارتباط بيشتري برقرار كند.
اشتولتز هم ملاقات شاعران جهان در ايران را فرصت گرانبهايي ميداند كه در كمتر جاي ديگر دنيا ميتوان نمونهاش را پيدا كرد. او ميافزايد: در اين همايش توانستيم بعضي از شاعران امروز ايران را ببينيم. آنها هم توانستند شاعراني از ديگر كشورها را ببينند ولي فرصت كافي براي ارتباطهاي فرهنگي ميان ما ايجاد نشد.
حورا نژادصداقت / جامجم