ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 19 مهر 1390     |     کد : 26615

روز سینما

سينما يکي از مظاهر تمدن است که بايد درخدمت اين مردم و در خدمت تربیت اين مردم باشد...

سينما يکي از مظاهر تمدن است که بايد درخدمت اين مردم و در خدمت تربیت اين مردم باشد .

اما م خميني (ره) 
 در عصر ما سينما يکي از عواملي است که مردم خسته و نگران را سرگرم مي کند و ساعتها مانند افراد افسون شده اوقات خود را صرف تماشاي فيلمهاي آن مي نمايند. يکي از پژوهشگران در اين باره مي نويسد:

«سينما تفريحي است ارزان و در آن واحد جمعيتي کثير را در فضايي قليل سرگرم مي کند و تفريحي است که اکثر ساعات در دسترس جمعيتي است که در ساعات مختلف کار مي کنند و بنابراين مناسب محيط شهري است. فشارهاي زندگي واقعي شهري، ميل به رهايي و گريز به عالم خيال را شدت مي دهد و سيمنا از اين جهت رغبت انگيز است. »

سينما در آئينه تعاريف و تعابير گوناگون:

- جادوئي مرموز که تصاوير زنده اي را در تالاري تاريک بر پرده پديدار مي کند و تماشاگر را مسحور مي سازد. «آيزنشتاين» مي گويد: سينما عبارت است از ايجاد رابطه اي جديد ميان تصاوير مستقل.

- فرزند علم است گرچه آنرا «هنر» مي دانند.

- «سينما» «هنر- صنعت» است.

- مجموعه اي از: «فن» و «صنعت» در کار تسخير افکار عمومي است.

- وسيله اي براي پرکردن لحظات فراغت است.

- موثرترين ابزار بياني است.

- حرفه اي براي «اشتغال» است.

- تجارتي با خطرات بسيار است.

- کمک دهنده در «آموزش» است.

- وسيله اي براي ارشاد و اعتلای انسانهاست.

«سينما» «هنر هفتم» است و مجموع هفت هنر: عکاسي- گرافيک و نقاشي - تئاتر- طراحي صحنه- معماري - ادبيات.

- گاه گويند «سينما» نيز مانند مادر بزرگ، يک «قصه گو» است که او را مي بيني و حرف او را مي شنوي.

- ما گوييم: «سينما» گاه آيينه زندگي ما است و اين وظيفه اصلي او است.

خصيصه ديگر

سينما هم زباني خاص دارد که به جاي «لغات» در زبان آن «تصوير» بيشتر کار مي کند. هر جمله سينمايي يک قطعه نوار فيلم است که از پنج لغت تا پنج هزار لغت را گاه داراست و همان لغات را به گونه اي که «سينماگر» مي گزیند کنار هم گذارده مي شوند و تشکيل جمله و پاره کلام را مي دهند و چون در هر فيلمي، سينماگر بر اساس تجارب خود، آن شکل ترکيبي را مي سازد و نسبت به آن ساخت سابقه اي ندارد، از آنچه ساخته و یا آفريده است احساس رضایت می نماید.

تاثير سيما

بديهي است که آدمي از طريق حواس خود به خصوص گوش و چشم، با جهان خارج آشنا مي شود و به هر مقدار از اين دستگاههاي گيرنده محروم باشد به همان مقدار از دريافت حقائق آفرينش محروم خواهد بود و لذا از قديم گفته اند: «کلّما فقد حساً فقد علماً» .

البته در ميان اين حواس، گوش و چشم، وظيفه سنگين تري به عهده دارند و چنانچه درباره دريافت موضوعي از اين هر دو وسيله استفاده شود دريافتها عميق تر خواهد بود. بر همين اساس، بناي تعليم و تربيت دنيا بر مبناي آموزش «سمعي و بصري» نهاده شده است. سينما از اين هر دو وسیله در تفهيم مقاصد خودش بهره برداري مي کند و به همين دليل است که نفوذ و تاثير آن بر روي مخاطبان از هر نوشته ويا متني مکتوب بيشتر است.

يکي از پژوهشگران در اين زمينه مي نويسد: موقعيت و مشخصات تماشاگر هنگام تماشاي فيلم از يک سو و جنبه فني ومضمون فيلم از سوي ديگر، عوامل دو گانه اي هستند که براي توجيه نوع و چگونگي تاثير پذيري تماشاگر بايد در نظر گرفته شود. سينما يکي از وسايل ارتباطي است که پيام، فکر و انديشه از طريق آن منتقل مي گردد و شکي نيست که محتواي اين وسيله را پايه نفوذ آن بايد دانست و از همين رو است که تحليل محتوا اهميتي خاص مي يابد.

درواقع با اندک دقت در زندگی روزمرّه می توان به نقش سینما در سلیقه سازی و تاثیر در افکار عمومی پی بردو دریافت که از راه سینما اندیشه ها و سلیقه های جدید در اذهان عمومی نقش می بندد و در کردار آنان منعکس می شود و یا اندیشه و رفتار و کردار مردم ،از فیلم و سینما تاثیر می پذیرد.

ديگري مي نويسد: يک فيلم به طور کلي در افراد مختلف داراي اثري کم و بيش متفاوت است. هر کس بنا بر زمينه انفعالي دائم يا موقت و واکنش رواني خود، به نحوي خاص تحت تاثير فيلم يا قسمتهاي معيني از آن قرار مي گيرد. سينما نوعي سحر و افسون در دنياي جديد است و تاريکي سالن سینما و تمرکز نگاه و فکر بر پرده سمينا تماشاگران را به حالتي مشابه به حالت انسان هيبنوتيزم شده مي برد. توام بودن صوت و تصوير هم تاثير سينما را بيشتر مي کند و هم نيروي جاذبه آنرا فزونی می بخشد.

سينما در ايران

نخستين تصاوير متحرک بعد از ورود دوربين فيلمبرداري به ايران توسط ميرزا ابراهيم خان عکاس باشي در سال 1901 ميلادي روي نوار ضبط شد. اين فيلمها جنبه تفنني و خصوصي داشتند و هرگز به نمايش عمومي در نيامدند. از سال 1258 قمري نخستين سالنهاي نمايش در ايران شروع به کار کردند و بعد از آشنايي مردم با اين هنر قرن بيستم بود که در سال 1299 شمسي «خان بابا معتضدي» که در فرانسه تحصيل کرده بود با خود دوربيني به ايران آورد و شروع به منظره برداري هاي کوتاهي کرد. در سال 1308 شمسي «اوانس اوهانيان» که در مدرسه سينمايي مسکو تحصيل کرده بود در ايران نخستين فيلم بلند داستانی را با نام آبی و رابی » به فيلمبرداري «خان بابا معتضدي» ساخت که متاسفانه اين فيلم به کلي از بين رفته و اثري از آن باقي نمانده است. سال بعد 1309 «ابراهيم مرادي» در بندر انزلي فيلم «انتقام برادر» را جلوي دوربين برد که نيمه تمام ماند. اما به همان صورت به نمايش در آمد که ناموفق بود. بعد از آن وی فيلم ديگري به نام «بوالهوس» را ساخت که همزمان با «بوالهوس» دومين فيلم «اوهانيان» به نام «حاجي آقا اکتور سينما» روي پرده آمد. کپي اين فيلم در فيلمخانه ملي ايران وجود دارد. اين فيلم سند زنده ای است از عشق سازنده اش به هنر جوان و درحال تجربه زمان خود. در همان سال نخستين فيلم ناطق به زبان فارسي با نام «دختر لر » که با همکاري «عبدالحسين سپنتا » در هندوستان ساخته شده بود، در تهران به روي پرده آمد.

کارگردان فيلم «اردشير ايراني» بود و «عبد الحسين سپنتا » که هنوز به دقايق حتي فيلمسازي آشنايي نداشت، به نوشتن فيلمنامه، سر ودن اشعار، آهنگها و بازي نفشي اول اکتفا کرده بود. کيفيت بر تر فنی «دختر لر» نسبت به فيلمهاي ساخته شده در ايران و به خصوص «گويا» بودنش، تماشاگران را به هيجان آورد و فيلم با موفقيتی بزرگ روبرو گرديد.

از سال 1901 ميلادي تاکنون سینمای ايران دستخوش حوادث گوناگوني گردیده است و ايران اسلامي همواره با در اختيار داشتن هنرمندان متعهد، کارگردانان، نويسندگان و ساير عوامل خوش فکر و خوش سلیقه خود همواره فاتح جشنواره های بین المللی بوده است .


نوشته شده در   سه شنبه 19 مهر 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode