جام جم آنلاين: روز جهاني كودك (16 مهر) در كشور ما چندان رونقي ندارد، البته رونق داشتن نه به اين معنا كه براي كودكانمان جشن بگيريم، هديه بخريم و بخواهيم روز متفاوتي را تجربه كنند.
كارهايي از اين دست شايد حاشيهايترين برنامهريزيهايي باشد كه ميتواند جزو وظايف والدين تعريف شود.
روز كودك از اين جهت بيرونق است كه متاسفانه در گذار از زندگي سنتي به شهري كه امروزه به غلط زندگي مدرن نام گرفته،والدين در تربيت، ارتباط و رفتار با كودكانشان هنوز مسير پرتناقضي را در پيش دارند.
رفتار والدين با كودكانشان اغلب به دو شكل تعريف ميشود، رفتار اول معتقد است كودك حساس است و برعكس رابطه سنتي گذشته بايد رابطه با كودك به سطحي برسد كه هيچ خواستهاي از او با پاسخ منفي روبهرو نشود.
در اين مدل از رفتار، كودك نه تنها خود تصميمگيرنده است بلكه در اغلب موارد به شكل نادرستي همه برنامهريزيهاي خانواده براساس سليقه او تعريف ميشود. در واقع فرزندسالاري حرف اول را ميزند و والدين بهرغم آنچه نشان ميدهند، خودشان انتخاب كردهاند كه فرزندشان تصميمگيرنده اول باشد.
رفتار دوم متعلق به والديني است كه به شكل نادرستي، شيوه سنتي تربيت فرزندان را در پيش گرفتهاند. در نگاه آنها كودكشان موجودي است كه صاحب احساس و فكر نيست و بايد مورد امر و نهي قرار گيرد. برخوردها اغلب خشونت كلامي و حتي فيزيكي دارد. كودك اغلب سرزنش ميشود و احترام گذاردن به والدين بايد با چاشني ترس همراه باشد. والدين اين كودكان همه آنچه را كه به عنوان تربيت در نظر گرفتهاند با پرخاشگري به كودكشان منتقل ميكنند.
اگر همه والدين اطرافمان را در همين دو دسته بگنجانيم مسلما بيراه گفتهايم، اما معمولا اين دو مدل از رفتار با شدت كمتر و بيشتر در خانوادهها ديده ميشود، غافل از اينكه كودكان متاثر از رفتار والدين رشد نخواهند كرد.
اگر به احترام و درستكاري معتقديم و رفتار ميكنيم، كودكانمان نيز محترم و درستكار بزرگ ميشوند.اگر آموختهايم كه به درستي مهر بورزيم، عصباني شويم و مخالفت كنيم، كودكانمان نيز به درستي اين گونه رفتار خواهند كرد. روز كودك همان روز والدين است.
مستوره برادراننصيري
گروه جامعه