جام جم آنلاين: هيچكس باور نميكرد تيم ملي بسكتبال ايران در شرايطي كه بهترين بازيكنان تاريخ كشورمان را در اختيار داشت و مدافع عنوان قهرماني آسيا بود در مرحله يكچهارم پاياني اين رقابتها از پاي درآيد و به مقام پنجمي بسنده كند، چنان كه اين يقين در خوشبينترين اهالي توپ و تور جايي نداشت كه تيم ملي واليبال بتواند با چنين قدرتي در آسيا يكهتازي كند و به اوج اين ورزش در آسيا بايستد و به جشنواره بازيهاي انتخابي المپيك لندن 2012 دعوت شودو لياقت ورود به مسابقههاي ليگ جهاني را پيدا كند.
از ياد نبريم كه بسكتبال ايران به باور رضا مشحون كه خود يكي از بهترين بازيكنان اين رشته در دهه 40 و 50 بود و ياراني همچون ماهتاباني، كاشاني، قهرمانلو، مجيد توفيق و... در كنارش بودند، يكي از بهترين و آمادهترين تيمها را روانه رقابتهاي آسيايي كرد كه بدبينترين مربيان و كارشناسان ايران و آسيا هم ترديدي در قهرمانياش نداشت. فقط كافي است به اين نامها نگاهي داشته باشيم:
حامد حدادي، بازيكن باشگاه ممفيس در NBA ، ارسلان كاظمي، بازيكن دانشگاه رايس آمريكا، حامد آفاق از بهترينهاي بسكتبال ايران در پرتابهاي دور، مهدي كامراني، بهترين بازيگردان ايران و آسيا و... كه بدون شك هر كدام از اينان آرزوي هر مربي آسيايي است كه در اختيار داشته باشد. در مقابل تيم واليبال ايران در شرايطي ميزبان قهرماني آسيا و انتخابي المپيك شد كه محمد كاظم بهترين پشت خطزن خود را به دليل آسيبديدگي در اختيار نداشت و نادي از بهترين سرعتيزنهاي روي تور را كمي كندتر از گذشته زمين مسابقه با حريفان فرستاد. از سوي ديگر ژاپن، كرهجنوبي و چين با سابقه حضور مكرر در رقابتهاي جهاني و تجربه فراوان در عرصه بينالمللي و استراليا با بالاترين معدل قد و بهترين سرويسها كه مدعي جديدي براي قدرتهاي آسيايي شده است، حريفاني بودند كه از چنگ آنها گريختن و روي سكو ايستادن ايران به كاري غيرممكن و در حد معجزه شباهت داشت.
تفاوتها
با اين مقايسه بين 2 تيم ملي واليبال و بسكتبال ايران كه در سالهاي اخير به لطف فدراسيونهاي كار بلد و موفقي كه داشتهاند با رشد عالي و چشمگيري روبهرو شدهاند، بايد تفحص كرد كه چه عواملي باعث به غلط در آمدن پيشباورها شده و ناكامي بسكتبال و كاميابي واليبال چگونه رقم خورده است.
نخست بايد عامل بازي در زمين خودي و زمين حريف را چندان پررنگ جلوه نداد كه گاهي استرس و فشار در مقابل تماشاگران خودي، حتي در روحيه بازيكنان تيم ميزبان اثر منفي ميگذارد. به گفته نادي كاپيتان تيم ايران، شكست در ست اول مقابل كره جنوبي و چين به سبب همين فشارها بود و اگر استدلال كنيم كه اين فشار، تيمهاي مقابل را از پاي در ميآورد بدون آن كه آن را رد كنيم و به طور مطلق نپذيرم. اشاره داريم كه حضور پيوسته در رقابتها و مسابقههاي جهاني چنين احتمالي را براي تيمهاي ژاپن، كرهجنوبي و چين كم ميكند و تيمهايي كه به قدرت و تكنيك خود متكي هستند، در مقابل تماشاگران تيم ميزبان هم هراسي به دل نميدهند و چين و كره جنوبي براساس همين فرض، در ست اول برنده شدند، اما در مسابقههاي قهرماني بسكتبال آسيا، به گمان و اظهارنظر مربيان و كارشناسان اين ورزش، ضعف كادر فني و اشتباهاتي كه از سوي وسلين ماتيچ، سرمربي صربستاني تيم ملي سرزد، عامل اصلي شكستي بود كه در مرحله حذفي يكچهارم پاياني گريبان بسكتبال ما را گرفت. ممكن است به علت ديگري هم توجه كنيم كه تيمهاي چند مليتي كشورهاي عربي و بويژه اردن با دو سه بازيكن غيربومي از آمريكا و... به مصاف ايران آمده بودند كه اجازه قدرتنمايي را به تيم ايران نداد.
چراغ سبز
بايد يادآور شويم كه تيمهاي عربي سالهاست در ورزش با چراغ سبز فدراسيونهاي جهاني و رانتهايي كه در اختيار گردانندگان جهاني ورزش قرار ميدهند، در همه رشتهها بازيكنان نامي را در اختيار ميگيرند و با ارائه مليت جديد به آنان، بر قدرت كاذب تيمهاي ملي خود ميافزايند و عجيب اين كه حاتمبخشي در بسكتبال آسيا بيشتر از ورزشهاي ديگر است. با اين وصف اما در پانزدهمين دوره اين رقابتها، ايران از سد همين تيم چند مليتي گذشته بود و به رغم مشكلات و آسيبديدگيها، پس از غلبه بر چين، روي سكوي قهرماني ايستاد.
نكته: به گمان و اظهارنظر مربيان و كارشناسان بسكتبال ضعف كادر فني و اشتباهاتي كه از سوي وسلين ماتيچ سرمربي صربستاني تيم ملي سرزد، عامل اصلي شكستي بود كه در مرحله حذفي يكچهارم پاياني گريبان بسكتبال ما را گرفت
با اين حساب و با توجه به قدرت آشكار و ملموس بسكتبال ايران كه از نظر مربي لبنان هم پنهان نمانده بود، «بردن تيم ملي ايران در جام ملتها براي همه تيمهاي آسيايي يك روياي دستنيافتني است» يا اظهارات رايكو ترومن، سرمربي تيم فيليپين كه گفته بود: «در كوران مسابقهها به چينيها هشدار دادم كه براي قهرماني اين دوره خود را به آب و آتش نزنيد چراكه ايرانيها به طرز غيرمنتظرهاي قدرتمندند و در شرايط كنوني در سطح آسيا هيچ حريفي ندارند.» اين خوشباوريها دور از واقعيت نبود، زيرا تيم ملي ايران تا مرحله يكچهارم پاياني، همه حريفان خود را با قاطعيت پشتسر گذاشت و با روحيهاي عالي به مصاف با اردن رسيد. اردنيها تا پيش از بازي با ايران 4 باخت داشتند كه اين حكايت از وضع بدشان نسبت به سالهاي قبل بود.
استرس
با اين برداشت، غيرمنتظره نبود كه باد و غرور اين پيروزيها و برد ديگري در مقابل اردن، سرمربي تيم ملي وجود ارسلان كاظمي، حامد آفاق، صمد نيكخواه بهرامي و ديگر بازيكنان روي نيمكت را از ياد ببرد و همه مسووليت و بار سنگين اين مسابقه حساس، انتقامي و حذفي را روي دوش حامد حدادي بيندازد. بازيكني كه بيشتر مهارتش روي ريباندها رقم ميخورد و در بازيهاي سريع به زحمت ميتواند همپاي بازيكنان سريع حركت كند و به موقع در پست خود آماده دفاع و ريباند شود. بدتر از همه اين كه اردنيها تمام هم و غم خود را در مهار او گذاشتند و چنان او را تحت فشار قرار دادند كه در اين بازي كاملا او را از كار انداختند.
وقتي در 10 دقيقه اول بازي تيم ايران با اين تركيب ناقص به ميدان رفت و زماني كه پست كامراني تغيير كرد و با اين جابهجايي بازيگرداني، تيم هم دچار اشكال شد، نبض بازي به دست اردنيها افتاد و در نهايت بازي را به سود خود رقم زدند.
بعضي از كارشناسان قاطعانه ضعف ماتيچ و كادر فني را عامل مهم اين شكست ميدانند كه دور از انصاف نيست و عدهاي بازي بد و آشفتگي بازيكنان تيم ايران، بويژه حامد حدادي را كه دليلش روشن و حاكي از مسووليت سنگيني بود كه ماتيچ به او سپرده بود كه زير فشار اين استرس، بازي روان و امتيازآورش را از بين برد، اما از ياد نبريم كه هيچيك از بازيكنان درون ميدان هماهنگي و انسجام هميشگي را نداشتند و علاوه بر اين ناهماهنگي، كارايي فردي خود را نيز روي سبد و نفوذها از دست داده بودند كه اگر در يك جمعبندي، وضع آشفته و سراسيمگي ماتيچ و سكوت و بهتزدگي مربيان ايراني را به آن بيفزاييم معلوم ميشود كه اين شرايط بد روحي، دليلي براي پيروزي بر تيم اردن، كه از قضا بهتر از هميشه بازي ميكرد و كمتر اشتباه داشت، وجود نداشت.
گروهبندي پر ايراد، كه تيمي با يك باخت را از صعود بازميدارد و تيمي با 4 شكست را به ديدار نهايي ميبرد و از آن مهمتر حضور بازيكنان چندمليتي و بومي كه تيمهاي ملي و اصالت يك كشور و مردم آن را زير سوال ميبرد از جمله موضوعاتي است كه بايد در مجمع كنفدراسيون بسكتبال آسيا و FIBA مطرح و راه سالمتري براي آن پيدا شود.
در شطرنج مربيان
درست برعكس اين ماجرا در واليبال قهرماني آسيا اتفاق افتاد تا قهرمانياش با غرور و افتخار موجب شادي ملت ايران شود و اين وجد همگاني با پيام تبريك رهبر معظم انقلاب و رئيسجمهور به اوج برسد. در اين ماجرا، علاوه بر شرايطي كه فدراسيون براي اين پيروزي فراهم كرد و صميميت و يكدلي كه بر تيم حاكم بود، وجود خوليو ولاسكو، پرافتخارترين مربي جهان را نبايد ناديده گرفت كه با چهرهاي آرام و مطمئن علاوه بر اطمينان بخشيدن و دور كردن اضطراب از شاگردانش، چنان در ارزيابي و آناليز بازي حريفان از همه بازيكنانش، مثل شطرنجبازي ماهر استفاده كرد كه گويي دل شير داشت. استفاده از امير غفور، بازيكني جوان كه براي نخستين بار در ميدان بزرگي ظاهر ميشد و جانشين كردن مهدي مهدوي به جاي امير حسيني در بازي فينال با چين علاوه بر اين كه اين دو را در آزموني بزرگ موفق نشان داد، بلكه كاملا نظم بازي حريف پرآوازه را درهم ريخت تا قاطعانهترين و پرافتخارترين پيروزي تيم ايران در طول 32 سال قهرماني در آسيا، نصيب واليبال ايران شود.
حالا شما خواننده فهيم و دوستدار ورزش، مقايسه كنيد تيمي را كه با وجود تمام شايستگيهايش چگونه بر اثر يك سهلانگاري از پاي درآمد و از حضور در المپيك بازماند، با تيمي كه جام آسيا را از دهان شيران و پلنگان قاره بيرون كشيد و به رقابتهاي انتخابي المپيك رسيد.
پرويز زاهدي / جامجم