ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 دي 1404
چهارشنبه 3 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 7 مهر 1390     |     کد : 26015

درآرزوي پولدار شدن

توجه به پول و آرزوي پولدار شدن به سبك زندگي امروز برخي افراد تبديل شده است...

توجه به پول و آرزوي پولدار شدن به سبك زندگي امروز برخي افراد تبديل شده است
درآرزوي پولدار شدن
جام جم آنلاين: ماشين كه از سر پيچ كوچه وارد خيابان مي‌شود، همه نگاهش مي‌كنند. «بنز رو نگاه كن، چه رنگي داره، آخرين مدله، مي‌گن 400 ميليون تومان قيمت داره.» ماشين دور مي‌شود و چند جواني كه سر پيچ كوچه محله‌شان نشسته بودند، با آه و حسرت و نگاهشان آن را بدرقه مي‌كنند.

«ديشب خواب ديدم يك خانه ويلايي بزرگ در يكي از محله‌هاي بالاي شهر خريده‌ايم. مثل خانه مريم خانم كه از پول ارثي كه از پدر شوهرش به آنها رسيد، خريده‌اند. آنقدر بزرگ بود كه ديگر مجبور نبوديم مثل الان تمام دار و ندار زندگيمان را در يك سويت 30 متري روي هم تلنبار كنيم و خودمان لابه‌لاي آنها زندگي كنيم و بخوابيم.» زن خوابي كه ديشب ديده بود را با كنايه‌اي طعنه‌آميز براي شوهرش تعريف مي‌كند و او نيز كه گوشش به اين حرف‌ها عادت كرده استكان چايش را محكم روي نعلبكي مي‌كوبد و از خانه خارج مي‌شود. در گوشه ديگري از شهر در غروب اولين روزهاي پاييز، جوان 24 ساله‌اي كه مدتي است از دانشگاه فارغ‌التحصيل شده و در يكي از شركت‌ها مشغول به كار است به همراه پدر و مادر پيرش براي خواستگاري دختر مورد علاقه‌اش به خانه آنها رفته است. هنوز چند دقيقه‌اي از حضور آنها در خانه دختر نگذشته كه قطار خواسته‌هاي پدر و مادر دختر روانه ايستگاه نداري و بي‌پولي جوان مي‌شود. ماشين آخرين مدل، خانه شخصي، پس‌انداز بانكي، مهريه سكه طلا به اندازه تاريخ تولد دختر و... تنها بخشي از خواسته‌هايي است كه براي شروع يك زندگي بر سر جوان آوار مي‌شود.

اين روزها هر كجاي شهر را كه بنگري، كساني را مي‌بيني كه تمام فكرشان در روياي داشتن پول و ثروتمند شدن است. اين آرزو، پير و جوان نمي‌شناسد. حتي خود شما در هر سني كه باشي، آرزو داري شب‌ها بدون قرض، وام و بدهي سر بر بالش بگذاري و آنقدر پول داشته باشي كه صفرهاي آن قابل شمردن نباشد. هر وقت هر چيزي را كه اراده كني بتواني بخري. در دنياي امروزي سبك زندگي مردم نسبت به گذشته عوض شده و جز بخشي از اقشار جامعه كه به داشته‌هاي خود قانع هستند، بسياري از ما فكر پولدار شدن لحظه‌اي رهايمان نمي‌كند. شب و روز كار و تلاش مي‌كنيم تا اسكناس روي اسكناس بگذاريم، كم‌كم پولدار شويم، ارث هنگفتي به ما برسد و... تا اين كه يك روز يكي از آن ميليونرهايي شويم كه سال‌ها برق درخشش خودروهاي گرانقيمت آنها در زير نور خورشيد، اشك چشم‌هايمان را در مي‌آورد.

آيا تا به حال به نحوه زندگي يك ميلياردر فكر كرده‌ايد؟ هر گاه از ميلياردرها صحبت مي‌كنيم، اولين چيزي كه در خاطرمان تداعي مي‌شود اتومبيل‌هاي بسيار گرانقيمت آخرين مدل، غذا خوردن در رستوران‌هاي شيك و مجلل، زندگي كردن در ويلاي‌هاي بزرگ بالاي شهر، سفر به دور دنيا با هواپيماي شخصي است، اما بسياري از اين ميلياردرها رفاه خود را به تنهايي و بدون كمك نسل گذشته به دست آورده‌اند و از طبقه متوسط و كم درآمد جامعه بوده‌اند. نه خبري از ارث پدري بوده و نه يافتن گنج، آنچه بوده تلاش و كوشش براي رسيدن به خواسته‌اي بوده كه اكنون در ذهن بسياري از ما فقط در حد يك روياست. نحوه زندگي ثروتمندان با يكديگر متفاوت است. برخي از آنها بسيار ولخرج و تعدادي ديگر صرفه‌جو و قانع هستند. همين دو نوع مديريت خرج پول باعث مي‌شود كه برخي از ثروتمندان اسرافكار بعد از مدتي ثروت خود را از دست بدهند و دوباره يك فرد عادي يا فقير شوند.

ميلياردر‌ها چگونه زندگي مي‌كنند؟

بسياري از ما دوست داريم بدانيم ميلياردرها چگونه زندگي مي‌كنند و ثروتشان را چگونه به دست آورده‌اند. چه راه و مسيري را طي كرده‌اند كه اكنون به اين جايگاه رسيده‌اند؟ آيا راه رسيدن به آرزوهايشان آسان بوده است، و سرانجام اكنون كه به اين جايگاه رسيده‌اند چه احساسي نسبت به پول دارند و با اين همه پول چه مي‌كنند؟ احد عظيم‌زاده يكي از ميلياردرهاي ايراني و بزرگ‌ترين توليدكننده و صادركننده فرش دستباف كشور است. وي كه متولد روستاي اسفنجان از توابع شهرستان اسكو است از روزهاي سخت زندگي دوران كودكي‌اش مي‌گويد. وقتي 7 ساله بود، پدرش را از دست داد و يتيم شد و امكانات مالي اجازه نمي‌داد به مدرسه برود. او پس از رفتن به كلاس اول مجبور شد پشت دار قالي بنشيند و قاليبافي كند. وي مي‌گويد: شب‌ها درس مي‌خواندم، چاره‌اي نبود، وسع مالي ما جز اين اجازه نمي‌داد، خاك خوردم و بسيار زحمت كشيدم، در سال دوبار بيشتر نمي‌توانستيم برنج بخوريم، يك بار روز بيست و يكم ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبه سوري. آن روزها آرزو داشتم يا خلبان شوم و يا پولدار و براي رسيدن به اين آرزوها بسيار زحمت كشيدم. كارم را با به دوش كشيدن قالي‌هاي كوچك و بردن آنها از اسفنجان به اسكو براي فروش آغاز كردم. كم‌كم سرمايه‌ام را افزايش دادم، فرش‌هايم را براي فروش به خارج از كشور فرستادم و اكنون به جايي رسيده‌ام كه به عنوان بزرگ‌ترين صادركننده فرش ايران ديگر پول مرا ارضا نمي‌كند. عظيم‌زاده مي‌افزايد: بزرگ‌ترين افتخار من، يتيم نوازي است.

نكته: همه ما دوست داريم بدانيم ميلياردرها چگونه زندگي مي‌كنند و ثروتشان را چگونه به دست آورده‌اند. آيا راه رسيدن به آرزوهايشان آسان بوده است؟اكنون چه احساسي نسبت به پول دارند و با اين همه پول چه مي‌كنند؟
افتخار مي‌كنم 2 سال خيّر نمونه كشور شدم و جزو صد كارآفرين برتر كشور هستم. دوست دارم اشتغا‌ل‌زايي كنم و سفره مرتضي علي باز كنم. هم‌اكنون نيز1070 بچه يتيم را زير پوشش دارم و با خود پيمان بسته‌ام كه تا عمر دارم هر سال 100 بچه يتيم به تعداد آنها اضافه كنم. همچنين وصيت كرده‌ام وقتي كه مردم تا 10 سال بعد از عمرم هر سال 100 بچه يتيم اضافه شود و مخارج همه آنها از محل ارثم پرداخته شود. وي با اشاره به اين كه بهترين ساعات عمرش زماني است كه در خدمت يتيمان است، مي‌افزايد: پول را براي چه مي‌خواهيم؟ خدا به ما مي‌دهد و ما هم بايد به بقيه بدهيم و مالمان را بي منت ببخشيم. اين ميلياردر ايراني به جوانان توصيه مي‌كند كه اميدشان به خدا و فكر و بازوي خودشان باشد. درستكار باشند و تلاش كنند تا به خواسته‌هايشان برسند. وي مي‌افزايد: جوانان بايد منطقي فكر كنند، اين‌گونه نيست كه شب بخوابيم و صبح پولدار شويم.

قوانين ميليونر شدن

طي قرن بيستم، ميل به داشتن ثروت و اشرافي‌گري در جوامع مختلف جهان رواج يافته و شاخص‌هاي طبقه‌بندي انسان‌ها نيز براساس آن تغيير كرد. در جامعه ايران نيز متأثر از جامعه جهاني ميل به داشتن ثروت، شهرت و پول شكل گرفت و رواج يافت و اكنون ميزان پول و ثروت يكي از شاخص‌هاي طبقه‌بندي افراد در جامعه ما شده است و اين امر باعث شده ثروتمندان از سرمايه‌هاي خود به طرق مختلف براي رسيدن به اهدافشان استفاده كنند. عده‌اي پول خود را در راه رسيدن به ثروت و قدرت بيشتر سرمايه‌گذاري مي‌كنند و عده‌اي ديگر از ثروت خود براي كمك به ديگران و كسب شهرت و منزلت اجتماعي بهره مي‌برند. دكتر كمال جوانمرد جامعه‌شناس در اين باره معتقد است: از قرن 19 به بعد شاخص‌هاي سبك زندگي مردم عوض شد و علاوه بر ثروت؛ شهرت و قدرت يكي از شاخص‌هاي طبقه‌بندي انسان‌ها در جامعه شده است. وي با اشاره به اين كه سرمايه در جوامع كنوني به 3 نوع سرمايه اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي تقسيم مي‌شود مي‌گويد: امروزه در جامعه مدرن اساسا سرمايه اقتصادي را به سرمايه فرهنگي و اجتماعي بازتوليد مي‌كنند و افراد براي اين كه در كلاس و طبقات بالاي جامعه قرار بگيرند به نوعي سرمايه اقتصادي را مي‌دهند تا به يك سرمايه اجتماعي شامل مكنت، منزلت، شوكت و شخصيت در جامعه برسند. وي با بيان اين‌كه بعدها اين سرمايه اجتماعي در بلندمدت به سرمايه اقتصادي تبديل مي‌شود، مي‌افزايد: در دنياي مدرن امروز بين سرمايه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي يك فرآِيند و سيكل به‌وجود مي‌آيد كه اين سيكل هرازگاهي به يكديگر بازتوليد مي‌شود.

اين جامعه شناس با اشاره به تفاوت‌هاي سرمايه‌داري در جوامع شرقي و غربي مي‌گويد: در جوامع غربي تمام سرمايه‌ها فقط به سرمايه اقتصادي برمي‌گردد اما در جامعه شرقي، سنتي و ديني همانند ايران سرمايه اقتصادي صرف سرمايه فرهنگي و اجتماعي و كمك كردن به ديگران مي‌شود. اين در حالي است كه در دنياي غرب از طريق ابزارهاي تبليغاتي و از انسانيت، معنويت و اخلاق انسان‌ها استفاده مي‌شود تا منفعت اقتصادي كسب شود.

حكمت قاسم‌خاني / جام‌جم


نوشته شده در   پنجشنبه 7 مهر 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode