تقوا آن روح خداترسی و خشيت است كه بر عمق جان انسان حكمفرما باشد، اين روح كه تنها از تقيد به ظواهر شرع حاصل میشود، هر چه پيش رود كمكم انسان را تا سرحد عصمت پيش میبرد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، آيتاللهالعظمی مظاهری در درس تفسير خود در مسجد اميرالمؤمنين(ع) اصفهان درباره آيه شريفه دهم از سوره مباركه زمر «قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ بگو اى بندگان من كه ايمان آوردهايد، از پروردگارتان پروا بداريد؛ براى كسانى كه در اين دنيا خوبى كردهاند، نيكى خواهد بود و زمين خدا فراخ است؛ بىترديد شكيبايان پاداش خود را بىحساب [و] به تمام خواهند يافت» اظهار كردند: اين آيه شريفه چند نكته مهم دارد كه بايد توجه به اين نكتهها داشته باشيم.
آيتاللهالعظمی مظاهری يكی از نكات اين آيه را در تعبير «يا عباد» دانسته و اظهار كردند: اين عبارت بارها در قرآن تكرار شده و معنايش آن است كه اگر ما از خداوند ببُريم او از ما نمیبرد؛ ما هرچه بدی كنيم او ما را به بندگی قبول دارد و بالاخره ـ ولو اينكه ما بد باشيم ـ او خيلی خوب است.
ايشان افزودند: از همين رو يكی از دعاهای بسيار شيرين آن است كه هميشه بگوييم: «انت نعم الرب و انا بئس العبد»؛ ما بايد اين معنا باورمان باشد و همواره آن را ذكر كنيم كه: خداوندا تو خيلی خوبی و من خيلی بد هستم.
ايشان دومين نكته اين آيه شريفه را «تقوا» برشمرده و بيان كردند: در قرآن ششصد بار عبارت «الذين آمنوا و عملوا الصالحات» آمده است؛ يك مسلمان زيربنايش ايمان و روبنايش عمل صالح و شايسته است و مراد از «اتَّقُوا» در اين آيه (زمر/10) همان عمل صالح و شايسته است.
معظمله در تشريح و تبيين معنای تقوا خاطرنشان كردند: تقوا؛ يعنی آنكه روح خداترسی بر عمق جان انسان حكمفرما باشد و اين روح تنها از تقيد به ظواهر شرع حاصل میشود. اين تقيد عبارت از اهتمام به واجبات، اهميت به مستحبات در حد توان و اجتناب از گناه است و در اثر آن يك روح ملكوتی يا «خشيت» برای ما پيدا خواهد شد.
ايشان افزودند: پيداشدن اين خشيت و روح خداترسی در عمق جان انسان به مصونيت او از انجام گناه میانجامد؛ يعنی در اثر آن خشيت نيروی كنترل كنندهای در درون انسان پيدا میشود كه باعث میشود او بهطور ناخودآگاه ديگر گناه نكند.
رئيس حوزه علميه اصفهان اضافه كردند: اين حالت هرچه پيش رود مقول به تشكيك است و كمكم تا سرحد عصمت انسان را به پيش میبرد، تا آنجا كه ديگر اغيار وارد آن دل نمیشوند و دلش در و دربان پيدا میكند و در واقع خانه صاحب خود را پيدا میكند و حكومت خدا در آن دل ايجاد میشود.
آيتاللهالعظمی مظاهری پيداشدن اين حالت روحانی در دل انسان را نتيجه تقوی دانسته و تصريح كردند: اين حالت از دنيا و از آنچه در دنياست، بالاتر است و نزد اهل دل، حتی از آخرت و آنچه در آخرت است بالاتر است. اگر انسان توجه كند كه خدا بر دلش حكومت دارد و دل صاحبش را پيدا كرده است، در آن صورت معلوم است كسی كه خدا را پيدا كند، همه چيز را پيدا كرده است.
ايشان به يكی از عبارات حضرت اباعبدالله الحسين(ع) در زيارت عرفه اشاره كرده و فرمودند: حضرت امام حسين(ع) در زيارت عرفه جمله والايی دارد كه از لطافت خاصی برخوردار است؛ ايشان فرمودهاند: «خدايا كسی كه تو را ندارد چه دارد و كسی كه تو را دارد چه ندارد»؟
آيتاللهالعظمی مظاهری با اشاره به حديث ديگری از آن حضرت(ع) اظهار كردند: امام حسين(ع) در حديث شريف «ان الدنيا و ما فيها لاحد من اولياءالله كفیء الظل» برای كمارزش نشان دادن قدر دنيا و مافيها در منظر اولياء، ارزش آن را در پيش اهل دل مثل «سايه سايه» دانسته است.
رئيس حوزه علميه اصفهان اظهار كردند: واقعاً اگر كسی خدا را پيدا كرد و خدا بر دل او حكومت كرد، ديگر دنيا و مافيها نزد او ارزش ندارد تا بخواهد بهواسطه دنيا جهنمی شود و كارش بدانجا برسد كه خدا، آن درّ گرانبها را رها كند و يك چيز پستتر از سنگ و گل بگيرد.