در اقتصاد سرمايهداری «عدالت» معنايی ندارد و تنها ابزاری است برای اينكه انسانها در جامعه بتوانند به اهداف فردی خود برسند، هدف نظام كمونيستی هم «برابری» است؛ تنها در نظام اقتصادی اسلام، عدالت اصل است و بايد مبنای همه فعاليتهای اقتصادی باشد.
مرتضی عزتی، عضو هيئت علمی دانشگاه تربيت مدرس
مرتضی عزتی، عضو هيئت علمی دانشگاه تربيت مدرس، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، ضمن بيان اين مطلب در مورد مبانی اقتصاد اسلامی اظهار كرد: از جمله ابزار و وسايلی كه خداوند متعال برای انسان قرار داده، هدايت است. هدايت هم دو بخش است؛ هدايت تكوينی و تشريعی. هدايت تكوينی از دميده شدن روح خداوند در انسان ايجاد شده و هدايت تشريعی از ارسال انبياء(ع) حاصل شده است.
وی با تأكيد بر اينكه «عدالت» از پايه و اصل توحيد و يگانگی خداوند متعال نتيجه میشود، افزود: قطعاً خداوند به ملك و دارايی خود ظلم نمیكند و از اين امر، اصل عدالت نتيجه میشود. از «هدايتگری» اصل نبوت و رسالت ايجاد میشود و به دنبال آن وقتی همه چيز متعلق به خداوند است و خداوند انسانها را هدايت میكند، اصل قيامت نتيجه میشود كه نشان دهنده باطل نبودن خلقت هستی و نتيجه داشتن دنيا است؛ يعنی خلقت هستی بيهوده نيست، خلقت انسان برای رسيدن به آخرت و بازگشت به سوی خداوند است كه همان معاد است.
عضو هيئتمديره انجمن علمی اقتصاد اسلامی ايران در ادامه سخنانش، اظهار كرد: اينها اصولی هستند كه بر اصل توحيد استوار هستند، وقتی اين اصول بخواهد وارد نظام اجتماعی شود بخشهايی را سير میكند و به سمت امور اجتماعی نازل میشود و از جمله اين امور اجتماعی، «اقتصاد» است كه به تبع آنها اين امر كه «همه چيز از اوست و به سوی او میرود» در اقتصاد هم شكل میگيرد.
وی با بيان اينكه انسان میتواند همه هستی را برای رسيدن به كمال استفاده كند، تصريح كرد: بنابراين همه هستی در خدمت انسان است و انسان میتواند هستی را برای كمال خود استفاده كند ولی در اين به كمال رسيدن بايد ملكه يا ويژگی خداگونه شدن را به دست بياورد.
عزتی در ادامه سخنانش با بيان اينكه از جمله ويژگیهای خداگونه شدن، «عدالت» است گفت: عدالت به عنوان يك مبنا و اصل اقتصادی قرار میگيرد، انسان بايد خداگونه باشد و از ديدگاه اسلامی همه رفتارهايش به صورتی كه خداوند میخواهد باشد يا به تعبير ديگر انسان جانشين خداوند است و بايد به آن كسیكه خودش جانشين او هست شبيه باشد، يعنی عدالت را يك مبنا قرار دهد.
مديرمسئول فصلنامه علمی ـ پژوهشی «پژوهشهای آينده اقتصاد» افزود: انسان بايد همه ظرفيتهای بالقوه هستی را به فعليت درآورد؛ يعنی آنها را رشد و تكامل دهد و همه اقتصاد را به سمت تكامل، رشد و پيشرفت هدايت كند. پس رشد، پيشرفت و تكامل نيز يك اصل اقتصادی است.
سردبير فصلنامه علمی ـ ترويجی «انجمن اقتصاد اسلامی ايران» با اشاره به اينكه انسان در ابعاد مختلف بايد به سمت خداوند برود، اذعان كرد: عدالت و استفاده از منابع و امكانات برای رشد و تعالی و تكامل اقتصاد جامعه، ابزاری برای رسيدن به رشد معنوی هستند.
وی با تأكيد بر اينكه در اقتصاد اسلامی مبنا توحيد است، بيان كرد: ما مبانی و اصول اقتصاد اسلامی را بر اساس اين مبنا ترسيم و تبيين میكنيم و هر كدام از اين اصول در جزئيات خود دارای ابعاد مختلفی هستند كه در قالب مباحث مختلف میتواند طرح شود.
عضو هيئت تحريريه فصلنامه «دين و اقتصاد» در ادامه سخنانش در بيان اختلاف نظام اقتصادی اسلامی با ديگر نظامها گفت: ابعاد مختلف از اين مفاهيمی كه بيان شد، در نظامهای اقتصادی ديگر وجود ندارد؛ به عنوان مثال نظام اقتصاد غربی(سرمايهداری) مبنا بودن عدالت را اصلا نمیپذيرد. در نظام اقتصادی سرمايهداری اصل «انسان» و محور بودن اوست و بر اين مبنا هر چيزی كه انسان را ارتقا دهد، مبنا قرار میگيرد، البته ارتقا با ديدگاه دنيايی صرف و صرفنظر از آنچه در آخرت و دين وجود دارد.
محقق پژوهشكده اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس با بيان اينكه در ديدگاه غربی اصلاً عدالت معنادار نيست، اظهار كرد: البته در اين اقتصاد عدالت میتواند ابزاری برای بقا و حفظ اصول ديگر باشد. در اقتصاد غربی عدالت اصل نيست، عدالت يك ابزار است برای اينكه انسانها در جامعه بتوانند به اهداف و آرمانهای فردی خود برسند.
وی ادامه داد: هدف نظامهای سرمايهداری انسان است و عدالت ابزار است، آن هم اگر بهويژه وارد جزئيات شويم، اصلاً تعبير عدالت از ديدگاه اسلامی با آنها متفاوت است. در غرب عدالت را به عنوان وسيله اطمينانی برای روند عملكرد اقتصاد به منظور تحقق اهداف و حفظ اصل انسانمداری میدانند.
عزتی در بيان معنا و جايگاه عدالت در نظام سوسياليستی تأكيد كرد: در نظام سوسياليستی هرچند كه از عدالت صحبت میكنند، اما معنای آنها از عدالت با عدالت اسلامی متفاوت است و معنويت در فعاليتهايشان وجود ندارد. رشد و تكامل انسان، جامعه و اقتصاد يك اصل اساسی برای آنها نيست، هدف آنها برابری است.
وی اذعان كرد: اگر به صورت واقعی به معنای عدالت در اقتصاد كمونيستی و يا سوسياليستی نگاه كنيم میبينيم كه نظريهپردازان سوسياليستی و كمونيستی اين معنا را به عنوان عدالت به معنای عام آن در نظر نداشتند، بلكه برابری و يكسانی انسانها را در نظر داشتند و اين دو نگاه در تعريف با عدالت اسلامی متفاوت است. اسلام اصول جامع و كاملی دارد كه هر كدام از اين نظامها يك بخش از آن را مد نظر دارند و نگاهشان كامل نيست و نقص دارد.