کیکاووس زیاری: «بزن بریم بهشت» دومین فیلم سینمایی مصطفی کیایی در مقام کارگردان است که در آن شخصیت اصلی قصه، پا به جبهههای جنگ تحمیلی میگذارد.
این فیلم مضمونی اجتماعی با رگههای طنز دارد و فیلمنامه آن را خود کیایی نوشته است. «بزن بریم بهشت» که هم اکنون در مرحله تدوین قرار دارد، توسط رضا رخشان که تهیهکننده فیلم هم هست، فیلمبرداری شده است.
مهدی هاشمی که سال قبل جایزۀ بهترین بازیگر مرد جشنوارۀ فیلم فجر را گرفت (و این روزها «آقا یوسف» را روی پردۀ سینماها دارد) نقش اول فیلم کیایی را بازی کرده است. بقیۀ بازیگران فیلم عبارتاند از: مسعود کرامتی، ژاله صامتی، سعید آقاخانی، محسن کیایی، بهشاد شریفیان و مهدی فقیه.
صحنههای مختلف فیلم در لوکیشنهای شهرک دفاع مقدس و چند نقطۀ مختلف تهران فیلمبرداری شدهاند. قصه در اواسط دهۀ 60 و اوج دوران جنگ اتفاق میافتد. شخصیت مرکزی قصه، مردی حدوداً 50 ساله (با بازی هاشمی) است که در تهران از طریق قاچاق نوارها و فیلمهای ویدئویی و لسآنجلسی، گذران زندگی میکند. او بر اثر اتفاقی متوجه میشود توموری در سر دارد و بیش از دو ماه زنده نخواهد ماند. پس برای اینکه پس از مرگش نامی از او باقی بماند و خانوادهاش هم وضع مساعدی داشته باشند، تصمیم میگیرد به جبهه برود و شهید شود. اما هرچه تلاش میکند، شهادت برای او دستنیافتنی میشود.
مصطفی کیایی درباره ساختۀ جدید خود به « دوچرخه» میگوید: «ایدۀ اولیه فیلم متعلق به یکی از دوستانم بود. پس از صحبتهایی که با هم داشتیم، طرح او را خواندم و پسندیدم. براساس آن طرح، فیلمنامه رانوشتم. پس از
چند بار بازنویسی احساس کردم چیز خوبی شده است. راستش، توفیق فیلم اولم و استقبال تماشاگران و منتقدان از آن، باعث شد تا با حساسیت بیشتری کارکنم. هنگام نگارش فیلم نامه، یکجورهایی خودم منتقد خودم بودم و سعی میکردم حاصل کار، پاسخگوی حساسیت و سختگیریهایم باشد. فیلم، کمدی نیست و نباید آن را با دیگر فیلمهای جنگی که حال و هوای کمدی دارند، مقایسه کرد. در موقعیت کلی،کمدی و طنز طراحی شده، قصه را پیش میبرد و شیرین میکند. شخصیت اصلی قصه از یک حوزه وارد حوزهای دیگر میشود که کاملاً برایش غریب و ناآشناست. همین نکته باعث خلق فضای طنز میشود. اما قرار نیست قهرمانپروری کنیم یا او به تحول برسد. به این ترتیب، فضای قصه شیرین میشود و ماجراهای این آدم را دنبال میکنیم.»
این فیلمساز درباره حضور یک مرد میانسال به عنوان شخصیت محوری قصه، چنین توضیح میدهد: «در ابتدای کار، شخصیتی جوانتر مد نظرم بود. اما این نقش در کل قصه محوریت دارد و در تمام سکانسهای فیلم حضور دارد. توان بازیگر برای ایفای این نقش، برایم خیلی مهم بود. در بین بازیگرانی که میخواستم ایفای نقش را به آنها بسپارم، نتوانستم بازیگر مناسبی پیدا کنم. به همین دلیل، مجبور شدم سن و سال این شخصیت رابالاتر ببرم و مهدی هاشمی را برای بازی انتخاب کردم. فکر میکنم هر کس دیگری بهجای او بود، این نقش درنمیآمد. او بسیار حرفهای عمل کرد و در طول کار، اگر ایده و طرحی داشت، با من در میان میگذاشت.»
کیایی به این نکته اشاره میکند که فیلمنامه به ضرورت شرایط ساخت و سر صحنۀ فیلمبرداری، تا حدودی تغییر کرد و فیلمبرداری صحنههای جنگی توان و وقت زیادی از او و همکارانش گرفت. هفتاد درصد صحنههای «بزن بریم بهشت» در جبهه و جنگ میگذرد و در طول قصه فیلم، حدود پنج عملیات جنگی به نمایش گذاشته میشود. این فیلم یک جنگ بسیار سنگین هم دارد.
«بزن بریم بهشت» یک شخصیت نوجوان هم دارد که گرچه نوجوانی معمولی است، اما بهگفتۀ کارگردان نقشش در فیلم تأثیرگذار است.