جام جم آنلاين: براي خريد يك يخچال رفتهايد، با كلي اين مغازه و آن مغازه رفتن و شنيدن ارقام مختلف و گيج شدن، سرانجام دل به قضا و قدر ميسپاريد و بيش از يك ميليون تومان پول ميدهيد تا يك كالاي ضروري را براي منزلتان تهيه كنيد. پول نقد را همان زمان پرداخت ميكنيد، بدون اين كه بدانيد براي رساندن اين كالا به در منزلتان نيز هنوز بايد رقم قابل توجهي پرداخت كنيد.
تازه پس از آن هم براي تحويل كالا و نصب آن و تضمين گارانتياش بايد يك متخصص از شركت بيايد و آن را به مباركي به برق بزند و به شما تحويل بدهد.
تا اينجا علاوه بر 2 رقم 20 تا 30 هزار توماني كه از شما اضافه گرفته ميشود، بايد پول شيريني بچهها را نيز بدهيد. پول شيريني تحويلدهندگان كالا، پول شيريني نصبكننده كالا و پول شيريني همان شاگرد مغازهاي كه كلي چك و چانه زده و شما را ترغيب به خريد اين كالا كرده است. اگر خودتان متوجه نباشيد كه بايد دست به جيب كنيد، صاحب مغازه يادآوري ميكند و شما را به انجام وظيفهتان هوشيار ميسازد. اينجا ايران است و مشتري بايد در هر مرحله از يك كار، توجه كند فقط يك كار، چند بار شيريني و پول چايي به بچهها! بدهد. بدون اين كه بداند تا نصب اين كالا در منزلش راه درازي باقي است...
اما اين انعام با آن معني كه از انعام در ذهن وجود دارد، خيلي فاصله دارد. انعام دادن به معني پرداختن داوطلبانه حق اضافه بر قيمت اصلي ارائه يك خدمت است كه به كارگران بخش سرويس براي ارائه آن خدمت اهدا ميشود. هر چند انعام دادن در همه جاي دنيا، مفهومي كمابيش يكسان دارد، اما برحسب اهميت كار انجام شده ميزان آن فرق ميكند و در هر حال بخشي از آداب و رسوم اجتماعي به حساب ميآيد. با اين حال انعام هرگز تعريف شده و يك امر حقوقي نبوده و كاري داوطلبانه است كه براي پرداختكننده آن، ايجاد اعتبار و پرستيژ ميكند.
انعام دادن امري كاملا قراردادي است كه در كشورهاي مختلف بر حسب آداب و رسوم، جايگاه خودش را دارد، اما اگر بخواهيم نگاهي به تاريخچه اين كلمه بيندازيم، بايد گفت قدمت اين واژه به قرن هجدهم باز ميگردد و از كلمهاي گرفته شده كه در قرن شانزدهم متداول شد.
هر چند خيليها انعام دادن را بيشتر در رستورانها بررسي ميكنند و پيش از هر چيز به انعامي كه در رستوران داده ميشود، فكر ميكنند، اما انعام در برخي نقاط جهان ـ بجز ايران كه شامل همه چيز ميشود ـ ميتواند براي كارهاي خدماتي ديگري مثل تاكسي، آرايشگاه و حمل و نقل و... پرداخت شود.
اگر به معني متداول انعام كه بيشتر براي ارائه پرستيژ در رستورانهاي اروپايي باب شد، توجه كنيم در فرانسه براي نخستين بار پرداخت انعام در رستورانها اجباری شد و بر مبناي قانوني كه در سال ۱۹۵۵ وضع شد، حق سرویس به مبلغ صورتحساب افزوده شد. اين حق سرويس بر حسب درصدي از صورتحساب محاسبه و به آن اضافه ميشود. اين مساله بتدريج به يكي از حقوق رستورانها تبديل شد و همين مساله موجب شد تا مردم علاوه بر اين، به پيشخدمتي كه خدمات ويژهاي ارائه ميكرد، انعام جداگانهاي پرداخت كنند. عين همين مساله در بسياري از كشورهاي ديگر هم اتفاق افتاد و گرچه هرگز قانوني براي آن وضع نشد، اما رستورانها از اين مقررات تبعيت كردند و به همين دليل امروز در ايران نيز علاوه بر قيمت غذا، درصدي نيز به عنوان ارائه سرويس دريافت ميشود و پيشخدمتها نيز بتدريج علاوه بر حق سرويس رسمي از حقي جداگانه كه به صورت فردي پرداخت و دريافت ميشود، برخوردار شدند.
اما اينكه انعام دادن از چه زماني در كشور ما مرسوم شده دقيقا معلوم نيست. انعام در جامعه امروز ما در حكم درآمد غيررسمي براي كارگران ساده و نيمه ماهر خدماتي است. اين درآمد در بسياري از مكانها مثل آرايشگاههاي زنانه از درآمد رسميشان بيشتر است. بعضي كارفرمايان هنگام تعيين حقوق و دستمزد اين كارگران، درآمد انعام را جزئي از مزاياي شغلي آنها قرار ميدهند و دست كارگران را براي گرفتن انعام باز ميگذارند تا به اين وسيله از فشار مالي به خود بكاهند. اگر بخواهيم در ديگر نقاط جهان به بررسي انعام بپردازيم، در كشورهاي آسيا، چين از جمله كشورهايي است كه در آن به طور سنتي بحثي به عنوان انعام وجود ندارد، اما در هتلها و رستورانهايي كه با مهمانان خارجي در ارتباط هستند، اين رسم رعايت ميشود. اما در هنگكنگ و ماكائو كه با قوانين خارجيها آشنا هستند و سالها زير سلطه بريتانيا زندگي كردهاند، سيستم پرداخت انعام مثل كشورهاي غربي رعايت ميشود.
هنديها هم خيلي به انعام دادن فكر نميكنند و ممكن است در رستورانها و كافهها گاهي انعامي پرداخت شود.
در واقع در اين كشور انعام دادن كاري عادي و متداول به حساب نميآيد و تنها ميتوان در رستورانهاي بسيار شيك و مجلل شاهد آن بود. از ميان تمام كارگران مشغول به كارهاي سخت و پايين فقط و گاه كالسكهرانها تقاضاي گرفتن انعام دارند.
نكته: انعام دادن، امري كاملا قراردادي است كه در كشورهاي مختلف بر حسب آداب و رسوم جايگاه خودش را دارد. هر چند خيليها انعام دادن را بيشتر در رستورانها مرسوم ميداننداما انعام در برخي نقاط جهان بجز ايران ميتواند براي برخي كارهاي خدماتي ديگر نيز پرداخت شود
اما در ژاپن انعام به هيچ وجه بخشي از فرهنگ مردم به حساب نميآيد و مردم با اين مساله احساس ناراحتي ميكنند و از پذيرش آن سر باز ميزنند. در اين كشور انعام دادن نوعي بياحترامي تلقي ميشود و دريافتكننده از گرفتن انعام خودداري ميكند. در واقع ژاپنيها آداب و عقايد خاص خود را دارند و انعام گرفتن را اصلا مناسب نميدانند. به عبارتي، آن را بيادبي و كاري گستاخانه به حساب ميآورند و گرفتن خدماتي اضافي را به طور كلي حق مشتري ميدانند.
در سنگاپور و فيليپين هم انعام به عنوان يك كار متداول پذيرفته نشده است و در كافهها و رستورانها 10درصد به عنوان سرويس در صورتحساب افزوده ميشود. تاكسيها هم با دريافت مبلغي به عنوان انعام بيگانه هستند. در كره جنوبي نيز وضع به همين منوال است و تنها در صورتي كه يك مشتري بخواهد تشكر ويژه خود را از ميزبان به جا آورد، ممكن است انعامي بدهد. در اين ميان تنها تايوانيها عادت دارند از مسافري كه وارد فرودگاه ميشود، انعام بگيرند و در رستورانها و هتلها اين مبلغ شامل همان 10 درصد حق سرويس ميشود. در استرالیا هم وضع به همين منوال است و فقط در رستورانها و هتلهاي شهرهاي بزرگ، انعام دادن متداول است. نیوزیلنديها اين كار را نوعي توهين ميدانند و آن را نميپذيرند. در كشورهاي آمريكاي لاتين مثل آرژانتين نيز انعام در صورتي كه مشتري از خدمات رستوراني راضي باشد انعام ميدهد و حق سرويس به صورت ثابت 10 درصد پرداخت ميشود، اما بيشتر رستورانها يك مبلغ جزئي را به صورت ثابت به عنوان خدمات محاسبه و دريافت ميكنند. در بوليوي اين مبلغ 5 درصد صورتحساب است و در برزيل 10 درصد را در بر ميگيرد. اما در اين كشور بزرگ ممكن است تاكسيها يا ساير مشاغلي كه با توريستها در ارتباط هستند، انعام دريافت كنند. با اين حال انعام در سطح جامعه به عنوان يك امر مرسوم جا نيفتاده است.
در كشورهاي اروپايي اما وضع متفاوت است و در كشورهايي مثل ايسلند، بلژيك و فنلاند، اين امر اصلا پذيرفته نيست و بابت چيزي انعام پرداخت يا دريافت نميشود. در حالي كه در دانمارك و هلند در قالب 10 درصد روي صورتحساب كشيده ميشود.
در ميان كشورهاي شرق اروپا و بيش از هر جا در آلباني كه با ديگر كشورهاي اروپايي فاصله زيادي دارد، ميتوان گفت انعام بيش از هر جاي ديگر دنيا مورد انتظار است و در سالهاي اخير تقريبا از همه خارجيها و توريستها براي انجام هر كاري انعام مطالبه ميشود. رستورانها هم مبلغ 10 درصد خدمات خود را دريافت ميكنند. در كرواسي هم انعام كاملا جايگاه خودش را دارد و در كنار 10 درصد سرويس و خدمات انتظار دريافت آن وجود دارد. در جمهوري چك تاكسيها هم انعام ميگيرند و در مجارستان نيز همين شرايط برقرار است؛ در حالي كه در بلغارستان انعامي رد و بدل نميشود.
اما در فرانسه مشتريها همواره مبلغ كوچكي را روي ميز رستورانها ميگذارند و در آلمان و اتريش در قالب 5 يا 10 درصد حق سرويس و خدمات دريافت ميشود. البته مشتريها اگر دلشان بخواهد، وقت پرداخت صورتحساب از دريافت خرده پولشان خودداري ميكنند. در يونان نيز همين رفتار متداول است و گاه انعام داده ميشود تا از خدمات بيشتري مثل خوردن يك فنجان چاي يا قهوه پس از شام بشود، استفاده كرد.
در ایتالیا و روسيه نيز انعام دادن رسم است، اما ضروری نیست. در انگستان نيز هر چند همين شرايط حاكم است اما مشتريها تمايل بيشتري به پرداخت انعام دارند و علاوه بر رستوران، در سالنهای آرایش، به تاكسيها و بسياري از مشاغل خدماتي ديگر نيز انعام ميدهند. با اين حال اين مساله كاملا شخصي و داوطلبانه است و كسي حق ندارد به مشتري يادآوري كند كه بايد انعام بدهد.
اگر شخصي در انتظار دريافت انعام باشد و تقاضا كند به او پولي داده شود يا رقم انعام را كم بداند، مشتري عصباني شده و شكايت ميكند.
درآمریكا و كانادا، اما انعام دادن متداول است و به مشاغل گوناگون و متنوعی تعلق می گیرد و با اين حال تنها برمبناي خواست مشتري صورت ميگيرد.
آرزو پناهي / جامجم