ويژگی معرفت وحيانی خطاناپذيرى آن است؛ زيرا خطا در جایى تحقق مىيابد كه آنچه بين عالِم و معلوم، واسطه قرار گرفته است، واقعيت را آنگونه كه هست به شخص عالم انتقال ندهد در حالى كه در علم حضورى بين عالم و معلوم واسطهاى نيست.
حجتالاسلام و المسلمين «احمدحسين شريفی»، استاديار و معاون پژوهشی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، در گفتوگو با سرويس انديشه خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در مورد «چيستی و ماهيت وحی و نحوه ادراك آن» اظهار كرد: آدمى براى كسب آگاهى و شناخت، راههاى گوناگونى پيش روى خود دارد كه برخى از آنها براى همه انسانها عموميت داشته و كمابيش در تمام افراد بشر به چشم مىخورد.
وی با بيان اين مطلب كه در كسب معرفت راهى اختصاصى وجود دارد كه فقط در اختيار گروه اندكى از آدميان است و ديگران به صورت مستقيم توان بهرهگيرى از آن منبع معرفتى را ندارند، تصريح كرد: منظور از عقل در اين سخن، تمام معارفى است كه از راههاى همگانى كسب معرفت حاصل آيد و مقصود از وحى، آن دسته از شناختهایى است كه از راهى ويژه به گروهى خاص از انسانها داده مىشود.
مؤلف كتاب «پژوهشی در عصمت معصومان(ع)» اظهار كرد: اختيار راه غير همگانى كسب معرفت (كه برخلاف چهار طريق كسب معرفت كه عبارتند از: حس و تجربه، تفكر و استدلال، نقل و شهود باطنی)، در دست آدمى نيست و بايد از جاى ديگرى افاضه شود كه آن راه وحى است.
وی عنوان كرد: پيامبران الهى، يگانه افرادى هستند كه از اين شيوه ادراك معرفت بهره گرفتهاند و آدميان ديگر به واسطه آنان از اين سفره نعمت برخوردار مىشوند. وحى در اصطلاح متكلمان، عبارت است از «تفهيم اختصاصى مطالب و معارفى از طرف خداوند به بنده برگزيدهاى كه به هدايت مردم مأمور شده است». درك حقيقت وحى، جز براى كسانى كه خود به مقام دريافت آن نائل شدهاند، دشوار، بلكه غير ممكن است، چنان كه برداشت كور مادرزاد از گلها و رنگ آنها و لذتى كه از ديدنشان به انسان دست مىدهد، با واقعيت بسيار فاصله دارد. با اين همه مىتوان به كمك ادله عقلى و شواهد قرآنى و روایى، ويژگىهایى براى وحى برشمرد كه تا اندازهاى پرده از چهره غيبى اين پديده ماورایى كنار رود و اذهان غبارآلود ما آدميان خاكى با اين هديت آسمانى آشنا شود.
شريفی:
در كسب معرفت راهى اختصاصى وجود دارد كه فقط در اختيار گروه اندكى از آدميان است و ديگران به صورت مستقيم توان بهرهگيرى از آن منبع معرفتى را ندارند، منظور از عقل در اين سخن، تمام معارفى است كه از راههاى همگانى كسب معرفت حاصل آيد و مقصود از وحى، آن دسته از شناختهایى است كه از راهى ويژه به گروهى خاص از انسانها داده مىشود
شريفی، ادراك معرفت وحيانی را حضورى دانسته و در ادامه سخنانش خاطرنشان كرد: علوم و ادراكات آدمى به دو دسته كلى؛ حصولى و حضورى قابل تقسيم است. در علوم حصولى، صورت ادراكى بين عالم و معلوم واسطه مىشود؛ براى مثال وقتى از وجود كتاب روى ميز آگاه مىشويم، خود كتاب كه معلوم ما است به ذهن نمىآيد، بلكه تصوير و تصورى از كتاب در آن نقش مىبندد، اما در علم حضورى، شخص عالم خود معلوم را مىيابد نه صورت ذهنى آن را. احساس درد يا گرسنگى و به طور كلى، حالات روانى و روحى، همگى از اين نوع هستند. ادراك وحى نيز (دست كم در برخى مراتب آن و به ويژه در آغاز رسالت) به گونه علم حضورى است.
اين محقق برای اثبات سخنانش به حديثی از امام جعفر صادق(ع) متمسك شد و اظهار كرد: امام جعفر صادق(ع) در پاسخ به اين پرسش كه پيامبران(ع) چگونه از نبوت خويش آگاه مىشوند؟، فرمودند: «كشف عنهم الغطاء؛ حجابها از برابرشان كنار مىرود.»
وی در پايان خطاناپذيرى وحى را يكی از ويژگیهای اين نوع معرفت دانست و اذعان كرد: ويژگى دوم پديده وحى كه در واقع نتيجه ويژگى اول به شمار مىرود، خطاناپذيرى آن است؛ زيرا خطا در جایى تحقق مىيابد كه آنچه بين عالم و معلوم واسطه قرار گرفته است، واقعيت را آنگونه كه هست به شخص عالم انتقال ندهد، در حالى كه در علم حضورى، بين عالم و معلوم واسطهاى نيست.