دولتهاي آمريكا و انگليس با سرويسهاي اطلاعاتي مشهورشان، قبل از جنگ كاملا آگاه بودند كه مدرك درباره سلاحهاي كشتار جمعي عراق ضعيف است و يا اصلاً وجود ندارد.
به گزارش فارس، حقوق بشر از موضوعات بسيار حساس و مورد توجه افكار عمومي در جهان محسوب مي شود، بهگونهاي كه حجم عظيمي از اخبار رسانه هاي گوناگون دنيا روي موضوع حقوق بشر و حواشي آن متمركز است. طي سال هاي اخير نيز يكي از حربه هاي اصلي دولت هاي غربي براي فشار بر جمهوري اسلامي ايران در مجامع جهاني و افكار عمومي دنيا محسوب مي شود، اين درحالي است كه هيچ سخني درباره ابعاد گسترده نقض حقوق بشر در كشورهاي مختلف ذكر نمي شود.
انگليس از جمله كشورهاي غربي است كه ادعا ميكند در تنظيم سياست خارجي خود موضوع حقوق بشر را به طور خاص مورد توجه قرار داده اين مقوله را در مناسبات خود با ساير كشورها به عنوان يك ملاحظه اصلي در نظر ميگيرد. بر اين اساس، انگليس گزارش هايي را در خصوص وضعيت حقوق بشر در كشورهاي مختلف منتشر ميكند.
از جمله در اوايل فروردين ماه 1390، وزارت خارجه اين كشور گزارشي را در مورد شرايط حقوق بشر در برخي كشورها منتشر كرد و در آن مدعي وخامت وضعيت حقوق بشر در ايران شد. اين در حالي است كه واقعيات موجود در هر دو عرصه سياست داخلي و خارجي انگليس مؤيد موارد متعدد نقض حقوق بشر از سوي اين كشور است.
همين مسئله بهانه اي شد تا خبرگزاري فارس نسبت به انتشار سلسله مطالبي درباره نقض فاحش حقوق بشر در انگلستان به عنوان يكي از كشورهاي مدعي حقوق بشر اقدام كند.
اين مطالب به همت مركز پژوهش هاي مجلس و با اتكا به منابع مستند غربي درباره نقض حقوق بشر و ابعاد آن تهيه شده است كه قسمت دهم آن تقديم مي گردد.
*صدها هزار كشته، دوميليون آواره و چهار ميليون بي خانمان نتيجه آزادي عراق
تجاوز نظامي ايالات متحده به عراق با همكاري بريتانيا در 20 مارس 2003 پيروزي نظامي سريعي در پي داشت و مجر به بركناري صدام حسين از حكومت شد. متجاوزان مدعي برقراري صلح، شكوفايي اقتصادي و دموكراسي در عراق بوند، اما از آن زمان به بعد خشونت، جنگ داخلي و ركود اقتصادي بر اين سرزمين مستولي شد. صدها هزار نفر از مدعيان مردند و عده كثيري زخمي و معلول شدند. چهار ميليون نفر بي خانمان دند كه از اين تعداد حدود 2 ميليون نفر كشور را ترك كردند. فقر شيوع پيدا كرد. و بيماري و مرگ كودكان هر روز افزايش مييابد.
واشنگتن و لندن درباره اينكه چگونه بدون مجوز شوراي امنيت و بر خلاف منشور ملل متحد به جنگ با عراق رفتند، اطلاعات غلط ، دروغ و اغراق آميزي به افكار عمومي و سازمان ملل متحد دادند.
نيروهاي ائتلاف كشور عراق را تخريب كردند و به غارت، آتش زني، تخريب بيمارستانها، دانشگاهها، كتابخانهها، موزهها و تقريبا همه موسسات ملي روي آوردند. ميلياردها دلار در جريان برنامه بازسازي از طريق فساد، تقلب و تخلف مالي به هدر رفته است.
*دولتهاي بريتانيا و آمريكا اطلاعاتي را براي توجيه حمله نظاميشان به عراق جعل كردهاند
نيروهاي ائتلاف از قدرت نظامي گستردهاي استفاده كردند كه منجر به به تخريب چندين شهر عراق شد. نيروهاي ائتلاف هزاران نفر از عراقيها را بدون اتهام و محاكمه در بازداشت بدون محدوديت زماني نگه داشتهاند كه بسياري از آنها تحت شكنجه و بازجويي هاي توهين آميز قرار دارند. نيروهاي مذكور شهروندان عراقي را در جريان جستجوي خانهها و در جريان انواع عملياتهاي نظامي ميكشند. اين نيروها هچنين دست به كشتار و فجايع فراوان زدهاند.
دولتهاي بريتانيا و آمريكا اطلاعاتي را براي توجيه حمله نظاميشان به عراق جعل كردهاند. با اينكه اين دو كشور مدعي هستند كه بر اساس حقوق بين الملل دست به حمله به عراق زدهاند، اكثريت غالبي از كشورها و ملتها به طور ديگر فكر ميكنند كشورهايي كه جنگ و اشغال را شروع كردند به ويژه دو كشور انگليس و آمريكا بايد مسئوليت كشتارها، ويرانيها اختلال در نظام عمومي، رشد فرقه گرايي و بحران اقتصادي را به عهده بگيرند. آنها همچنين بايد مسئوليت نقض حقوق بين المللي و تضعيف همكاري بين المللي ناشي جنگ و اشغال را بپذيرند.
برنامهاي براي اسكان پناهندهها نداشته و هيچ كمك بشردوستانهاي به آنها نكرده است.
*دولتهاي بريتانيا و آمريكا همواره ياور صدام بوده اند
بيشك، انواع مسئوليتها در رابطه با فاجعه عراق وجود دارد. صدام حسين ديكتاتوري بود كه جامعه ضعيف و آسيبديدهاي را به ارث گذاشت. جنگ بلند مدت و وحشتناك با ايران (1988-1980) و سي سال تحريمهاي تنبيهي ملل متحد بيترديد صدمات زيادي به جامعه عراق وارد آورده بود. دولتهاي بريتانيا و آمريكا حتي زماني كه صدام بيش از حد افراط ميكرد هنوز با كمكها و نيروهايشان از او حمايت ميكردند و آنها تحريمهاي اقتصادي گسترده ملل متحد را در مدت سي سال سبب شدند كه به مردم عراق لطمه وارد كرد و باعث شد تا صدام در قدرت بماند.
اين بخش از گزارش، به ويژه موارد زير را بررسي ميكند: دلايل غلط درباره جنگ، مخالفت با اشغال، نقش سازمان ملل متحد در عراق، بازداشت شهروندان، پيش زمينه قانوني بازداشتها، جرائم جنگي و نقض آشكار كنوانسيونهاي بينالمللي، بازداشت توسط نيروهاي بريتانيايي، شكنجه و سوءاستفادههاي سربازان بريتانيايي و رأي دادستاني كل بريتانيا در اين خصوص.
*دلايل غلط براي جنگ
پيش از حمله، آمريكا و انگليس به شوراي امنيت فشار آوردند كه اجازه «استفاده از زور» عليه عراق را صادر كند استدلال آنها اين بود كه استفاده از زور براي بازداشتن دولت عراق از توسعه سلاحهاي كشتار جمعي يا استفاده از اين سلاحها- كه ممكن است ملتهاي ديگر را نشانه برود- ضروري است. آنها اعلام كردند كه عراق قطعنامههاي شوراي امنيت را نقض كرده است و آنها در اين مورد مداركي را به شوراي امنيت ارائه دادهاند. بيشتر اعضاي شورا مرد بودند و شورا در پايان مجوزي براي اقدام نظامي صادر نكرد.
*دولت هاي آمريكا و انگليس قبل از جنگ از نبود سلاح هاي كشتار جمعي در عراق آگاه بودند
دولتهاي آمريكا و انگليس با سرويسهاي اطلاعاتي مشهورشان، قبل از جنگ كاملا آگاه بودند كه مدرك درباره سلاحهاي كشتار جمعي عراق ضعيف است و يا اصلاً وجود ندارد. خاطرات شخصي و گزارشهاي ديگر نشان ميدهد كه مقامات دولت بوش درباره جنگي عليه عراق در اوايل 2001 بدون اشاره به موضوع سلاحهاي كشتارجمعي بحث ميكردند و رئيس جمهور جورج بوش و نخستوزير توني بلر درباره حمله به عراق در كاخ سفيد در 20 سپتامبر 2001 صحبت كردند.
*عراق هيچگونه تهديد آشكار و فوري تهاجم نظامي اعمال نميكرد
همچنين رئيس اطلاعات بريتانيا، آقاي ريچارد ديرلاو در ديداري با توني بلر در ژوئن 2002 اظهار داشت: «اطلاعات و واقعيتها درباره سياست توسط رهبران در واشنگتن تعيين شده بودند». لندن به زودي مشغول دفاع موازي از ادعاهاي غلط و اغراقآميز- از جمله دو «گزارش» مشهور داونينگ استرين- بود.
دو كشور همچنين ادعا كردند كه بر اساس «دفاع مشروع به استناد ماده )51) منشور ملل متحد عمل كردهاند. البته اينك ما ميدانيم كه عراق هيچگونه تهديد آشكار و فوري تهاجم نظامي اعمال نميكرد و سياستمداران نيز اين موضوع را ميدانند.
كارن رُس، كارشناس ارشد عراق در هيئت نمايندگي بريتانيا در ملل متحد، بعدها حكايت كرد كه مقامات اطلاعاتي بريتانيا و آمريكا به مدت 5/4 سال هر روز به عراق رفت و آمد ميكردند ولي هيچ گزارشي در مورد اين كه صدام توان كافي در حوزه سلاحهاي كشتارجمعي دارد يا تهديدي بر بريتانيا يا كشور ديگري اعمال ميكند ارائه ندادند.
*بريتانيا آگاهانه تقريبا دو ميليون پناهنده عراقي را ناديده گرفته است
در نهايت،بريتانيا و انگليس استدلالهاي بشردوستانه- از جمله آزاد كردن مردم عراق از ديكتاتوري صدام حسين و ظلم و ستم وحشتناك وي- را پيش كشيدند. آنها مدعي شدند آزادي و دمكراسي را به عراق به ارمغان خواهد آورد، اما اگر لندن و واشنگتن نسبت به چنين موضوعي نگران بودند، پس چرا قبلا با دادن سلاح، كمك، همكاريهاي نظامي با صدام همكاري ميكردند و حتي او را از محكوم شدن توسط دادگاههاي حقوق بشر ملل متحد حمايت ميكردند.
بريتانيا آگاهانه تقريبا دو ميليون پناهنده عراقي را ناديده گرفته است. اين كشور هيچ كمكي به همسايههاي عراق در رابطه با پناهندگان عراقي نكرده است.