رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري آذربايجانشرقي از ثبت هنر و صنايع دستي ورني بافي به عنوان هنر دست زنان عشاير استان در فهرست ميراث ناملموس آثار ملي خبر داد.
به گزارش خبرگزاري فارس از تبريز به نقل از روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان شرقي، تراب محمدي اظهار داشت: اين هنر عمدتاً در ميان عشاير و روستاييان رايج بوده، ولي در نقاط شهري نيز هنرمنداني به فعاليت در اين رشته ميپردازند.
وي با تاكيد بر لزوم ثبت آثار ناملموس افزود: با توجه به اينكه معمولاً تاريخ، فرهنگ و ادبيات ايلات به صورت غيرمكتوب و اغلب شفاهي و سينه به سينه جريان مييابد، با گذشت زمان و به مرور، كمرنگتر شده و اطلاعات و محفوظات جديدتر انباشته ميشود.
محمدي افزود: نقوش ورني انعكاسي از تصاوير ذهني و اسطورهاي بافنده و اغلب ملهم از طبيعت پيرامون و نحوه زندگي و فرهنگ قومي و قبيلهاي و بافت آن بدون نقشه و داراي اصالت خاص در نقوش است كه با توليد كارگاهي آن بدون تدوين و كلاسه بندي نقوش و طرحها بيم كمرنگ شدن اصالت و از بين رفتن روح فولكوريك آن ميرود.
دبير كارگروه ميراث فرهنگي و گردشگري استان آذربايجان شرقي خاطرنشان كرد: مهمترين عامل تهديد كننده اين هنر، تغييرات در روش توليد سنتي، فراموشي برخي نقوش و داستانها يا اسطورههايي كه در مورد ريشه الهام آنها مطرح ميشود و استفاده از ابريشم مصنوعي و نخهايي با كيفيت نازل و رنگرزي با مواد شيميايي بدون ثبات كافي و مناسب است.
اين مسئول يادآور شد: حضور اين آثار فرهنگي هنري در اقصي نقاط كشور و خارج از كشور و فروش آنها علاوه بر منافع اقتصادي، موجب معرفي اين هنر منحصر به فرد در سطح جهان شده و سلايق و تواناييهاي هنرمندان اين منطقه را به مخاطبان ارائه ميكند.
محمدي تبريز، ورزقان، اهر و كليبر را حوزه جغرافيايي ورني بافي در آذربايجانشرقي عنوان كرد و گفت: وجود آثاري از ورنيهاي قديمي در موزهها و مجموعههاي شخصي مربوط به دوره قاجاريه و نمونههاي قديميتر نشانگر سابقه تاريخي كهن اين دست بافته در بين عشاير است.
وي همچنين وضعيت پايداري اين هنر را كاملا زنده ارزيابي كرد و متذكر شد: اقدامات انجام شده باعث شده اين هنر تا حدودي معرفي و به بازارهاي داخلي و جهاني عرضه شود كه در اين زمينه نمونههاي شاخص از ورني در سال و 86، 87 و 89 موفق به اخذ نشان اصالت از جانب سازمان بينالمللي يونسكو شد.
ورني بافتهاي مشابه جئجيم (جاجيم) از جنس پشم يا ابريشم و بدون پرز بر روي دار است كه به سبك پودپيچي يعني پيچش پود اضافي (كلفت) به دور نخهاي «بام باي» (تار) و گذراندن پود اضافي از مابين نخهاي تار شكل گرفته و نقش ميپذيرد. نقوش آن تجريدي و بدون نقشه بر پايه ذهن «ايلمك سالان» (بافنده) خلق ميشود.