ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 4 آذر 1403
يکشنبه 4 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 20 تير 1390     |     کد : 22222

حشمت خان در آفسايد

سريال« سه، پنج، دو‌» يك سريال كمدي است كه با محور قرار دادن برخي از مسائل اجتماعي سعي دارد آنها را نقد كند. سه، پنج، دو براي اين نقد سراغ 2 موضوع رفته است؛ پولدار‌شدن يك شبه برخي از افراد و نقد روابط آشكار و پنهاني كه در فوتبال در جريان است.

جام جم آنلاين: سريال« سه، پنج، دو‌» يك سريال كمدي است كه با محور قرار دادن برخي از مسائل اجتماعي سعي دارد آنها را نقد كند. سه، پنج، دو براي اين نقد سراغ 2 موضوع رفته است؛ پولدار‌شدن يك شبه برخي از افراد و نقد روابط آشكار و پنهاني كه در فوتبال در جريان است.

اما آيا اين دو موضوع ربطي به يكديگر دارند كه در سريال سه، پنج، دو در عرض هم قرار گرفته‌اند و در كنار هم به چالش كشيده شده‌اند؟ آيا اين چالش نشان‌دهنده اين نكته است كه ثروتمند شدن و فوتبال بي‌ضابطه هستند و مي‌توانند بر هم تاثير بگذارند؟

سريال سه، پنج، دو در واقع همين مسائل را با زباني كمدي و طنز پاسخ مي‌دهد. حشمت‌خان، ميوه‌فروش خُرده‌پا كه در محله‌اي قديمي در جنوب شهر زندگي مي‌كند يك شبه صاحب ارثي ميلياردي مي‌شود و از يك آدم بي‌پول به ميلياردري تبديل مي‌شود كه نمي‌داند با پول خود چه كند.در اين بخش از سريال، شخصيت‌ها به مخاطب شناسانده مي‌شوند و تفاوت زن‌ها و مردها در رودرويي با مساله مهم پولدار شدن به تصوير كشيده مي‌شود.حشمت‌خان و پسرش پيام ،تا به اين پول هنگفت دست پيدا مي‌كنند اولين نكته‌اي كه به ذهنشان مي‌رسد اين است كه اين ثروت را چگونه زياد كنند.

آنها بايد بازار خوبي براي اين پول ايجاد كنند تا خيلي زود سوددهي آن شروع شود. اين نگاهي مثبت به ثروت است. آدم‌هاي موفق، وقتي پولي گيرشان مي‌آيد، ابتدا به اين فكر مي‌كنند كه چگونه آن را افزايش دهند و حشمت‌‌خان كه يك بازاري سنتي هم هست از اين روش استفاده مي‌كند.اما خانم‌ها در اين‌گونه مواقع موضعي ديگر دارند.البته اين موضعگيري بيشتر درباره خانم‌هايي است كه خانه‌دار هستند و بيشترين وقت خود را در خانه و سپري كردن امور آن‌مي‌گذرانند و چندان با سود و زيان‌هاي اقتصادي روبه‌رو نيستند. اين‌گونه خانم‌ها كه نماينده آنها در سه، پنج، دو، همسر حشمت‌خان است وقتي پولدار مي‌شوند اولين كاري‌ كه مي‌كنند اين است كه ظاهر قضايا را تغيير دهند؛ محله سكونت، اتومبيل، لوازم خانه و... ‌ تا در پس اين تغييرات شكل آدم‌هاي پولدار را پيدا كنند. آنها منطقه سكونت و ظاهر زندگي را عوض مي‌كنند اما چون شخصيت آنها تغيير نمي‌كند مرام‌هاي هميشگي زندگي را از جنوب شهر به بالاي شهر ‌مي‌آورند؛ حشمت‌خان هنوز هم وقتي افراد خانواده‌اش روي حرف او حرف مي‌زنند با كمربند به جان آنها مي‌افتد و حتي تا كوچه وبرزن هم با همين كمربند دنبال آنها مي‌دود.او خيلي پولدار شده اما هنوز هم ماشين خود را دَم در حياط با شيلنگ و دستمال مي‌شويد چون هنوز مثلا ياد نگرفته كه ماشينش را كارواش ببرد.

همه اينها نشان مي‌دهد كه نويسنده و كارگردان سه، پنج، دو، آدم‌هاي داستان خود را مي‌شناسند و مي‌دانند كه چگونه بايد آدم‌هاي به اصطلاح تازه به دوران رسيده را زيرذره‌بين بگذارند و نشان دهند كه دوره اين‌گونه آدم‌ها هيچوقت به پايان نمي‌رسد.اين آد‌م‌ها هميشه هستند و هميشه هم به‌دليل پول زيادي كه دارند، مي‌توانند اتفاقات اجتماعي را تحت‌تاثير قرار دهند. آنها پول دارند اما شعور ندارند و مشكل اصلي از همين‌جا آغاز مي‌شود.

فوتبال، اقتصاد است نه ورزش!

حشمت‌خان، مي‌خواهد با 30 ميليارد پول خود به سود زيادي دست پيدا كند.بايد اين پول را در بازار به چرخش دربياورد تا بتواند آن را به سود برساند. اما كدام ‌بازار زودتر و بيشتر مي‌تواند به او سود بدهد؟ يك مشاور به او بازار فوتبال را پيشنهاد مي‌دهد و مي‌گويد: اقتصاد دنيا در دست فوتبال است! حشمت‌خان هم قبول مي‌كند. اين در حالي ‌است كه او اصلا سواد فوتبال ندارد و حتي از ساده‌ترين واژه‌ها و تكنيك‌هاي فوتبال هم سرد نمي‌آورد. از اينجا به بعد، سريال سه، پنج، دو، 2 آسيب اجتماعي را به موازات هم به نقد مي‌كشد؛ آدم‌هاي تازه به دوران رسيده و آسيبي كه همين آدم‌ها به اقتصاد وارد مي‌كنند. در اينجا فوتبال به عنوان يكي از اركان اقتصاد معرفي مي‌شود كه طيف وسيعي را در برمي‌گيرد؛ طيفي كه هم خود را فوتباليست مي‌دانند و هم طرفدار فوتبال. در اين‌جا فوتبال به عنوان اقتصادي معرفي مي‌شود كه فراگيري زيادي دارد اما گلوگا‌ه‌هاي آن در دست كساني است كه اقتصاد را پولداري و نقدينگي تعريف مي‌كنند و تلاش مي‌كنند ميزان نقدينگي خود را در قالب سود افزايش‌ دهند. سه، پنج، دو نشان مي‌دهد كه اقتصاد در دست متخصصان نيست و براي اقتصاد كساني برنامه‌ريزي مي‌كنند كه تا ديروز در دُكان كوچك خود ارزاق كوچك مي‌فروخته‌اند. در سه، پنج، دو فوتبال قطب اقتصاد دنيا معرفي مي‌شود اما در همين سريال هم گفته مي‌شود كه اين قطب در كشور ما در دست بازيكنان و مربياني است كه با هوچيگري به شهرت رسيده‌اند وگرنه كاربلد نيستند.

رستمي، بازيكني است كه از شهرت لذت مي‌برد اما بازيكن نيست و تكنيك بلد نيست. او چنان نفوذي در رسانه‌ها و روزنامه‌ها دارد كه از او قهرمان مي‌سازند. همين اتفاق براي حشمت‌خان هم رخ مي‌دهد. او از فوتبال هيچ نمي‌داند اما روزنامه‌اي دارد كه از او به عنوان ناجي فوتبال ياد مي‌كند. در اصل سريال سه، پنج، دو روزنامه‌ها و رسانه‌ها را نيز به نقد مي‌كشد و اين باور را در ذهن مخاطب محكم مي‌كند كه به روزنامه‌ها و اطلاعاتي كه آنها مي‌دهند هم نبايد زياد اطمينان كرد. روزنامه‌هاي فوتبال محور ـ در اين سريال فوتبال يعني اقتصاد ـ را تعدادي دلال و مزدبگير اداره مي‌كنند كه نماينده آنها شخصيتي به نام دربندي(رضا رويگري) است.

نيشتر زدن با تيغ طنز

سال گذشته، حسن فتحي، سريال « در مسير زاينده رود» را با موضوع فوتبال و حواشي آن مقابل دوربين برد. فتحي به سبك و سياق خود آسيب‌هايي را به نمايش گذاشت كه فوتبال را تهديد مي‌كرد كه يكي از مهم‌ترين آنها بحث دلالي بود. البته بداخلاقي‌هايي هم كه در فوتبال وجود دارد اين ورزش را به حاشيه كشانده است. فتحي در مسيرزاينده رود بيشتر به روابط بين آدم‌ها تكيه داشت و با گذاشتن يك كشتي‌كار با اخلاق كه به نسل گذشته تعلق داشت در كنار يك فوتباليست جوان كه ‌ خودخواهي زندگي‌اش را تباه كرده بود، نشان داد كه اصل هر پيشرفتي در اخلاق‌گرايي و جوانمردي نهفته است.

نكته: در سريال «سه، پنج، دو» نقش حشمت‌خان را فرهاد آئيش بازي مي‌كند.بازيگري كه شيوه خود را در بازيگري دارد اما در سريال سه، پنج، دو همه سبك و سياق‌هاي گذشته خود را شكسته است
اما حسين سيهلي‌زاده در سريال سه‌،پنج، دو كه در ظاهر، ماجراهاي آن نشاءت گرفته از فوتبال است، قالب طنز را انتخاب كرده است. در طنز مي‌شود، نيشتر را بيشتر به عمق زد و برخي از رودربايستي‌هايي كه از ملزمات درام است را ناديده گرفت. در سه، پنج، دو چهره‌اي واقعي‌تر از پشت صحنه و اصل صحنه فوتبال و آدم‌هايي كه در آن تاثيرگذار هستند به نمايش گذاشته مي‌شود و كارگردان اصلا ابايي ندارد كه نشان دهد اگر تعدادي تماشاچي‌نما مقابل باشگاه فوتبال جمع‌ مي‌شوند و شعارهايي در ضد اين باشگاه مي‌دهند، وانت سانديس هم كناري ايستاده و آنها را تغذيه مي‌كند! همين كمدي اين مجال را به نويسنده و كارگردان داده تا همسر حشمت‌خان را كالبد شكافي كند و نشان دهد كه او چگونه غرق در پول بادآورده به هركسي كه جلوي او مانعي ايجاد مي‌كند، مستقيم و غيرمستقيم رشوه مي‌دهد و جالب اين‌جاست كه آدم‌هايي با پست‌‌هاي كوچك اين رشوه‌ها را مي‌پذيرند اما برخي آدم‌ها با پست‌هاي بزرگ‌تر از اين رشوه‌ها تقريبا در امان مي‌مانند. در اصل سه، پنج، دو، فسادي را نشان مي‌دهد كه از پايين به بالا حركت مي‌كند! حشمت‌خان كه يك فرد معمولي جامعه است بر اثر يك اتفاق ـ كه اين اتقاق پولدار شدن اوست- قدرت پيدا مي‌كند و با اين قدرت تعابير و روش‌هاي جديدي را به جامعه اقتصادي و ورزشي وارد مي‌كند.اين در شرايطي است كه او يك متخصص نيست، او فقط پولدار است!

كمدي، داستان‌محور يا بازيگر محور؟

در سريال سه، پنج، دو، نقش حشمت‌خان را فرهاد آئيش بازي مي‌كند.بازيگري كه سبك و سياق خود را در بازيگري دارد اما در سريال سه، پنج، دو همه سبك و سياق‌هاي گذشته خود را شكسته و به همين دليل توانسته از حشمت‌خان شخصيتي دوست‌داشتني به مخاطب ارائه كند. حشمت‌خان در اصل يك نوع آسيب براي جامعه است. مردي تازه به دوران‌رسيده كه ديكتاتور مسلك هم هست و كسي نبايد روي حرف او حرف بزند. او از روش‌هاي سنتي مديريتي استفاده مي‌كند و به روش خود هم ايمان دارد. او مي‌داند اكنون پولدار است به همين دليل هر تصميمي كه بگيرد،مي‌تواند اجرايي كند. آئيش، حشمت‌خان را باورپذير بازي مي‌كند به همين دليل هم توانسته از او شخصيتي دوست‌داشتني بسازد. آئيش ويژگي‌هايي را به نقش حشمت‌خان داده كه براي بيننده جذاب است؛ تعجب او معمولا با ويژگي‌اي همراه است؛ ابتدا دهانش نيمه‌باز مي‌ماند و در ادامه جمله‌اي كه شنيده و باعث شگفتي او شده را تكرار مي‌كند! البته در كنار اين ويژگي‌هايي كه در شخصيت‌پردازي او دائمي شده است، خصوصيات ديگري هم دارد كه در مواقع بخصوص نشان مي‌دهد. مثلا وقتي در راه بازگشت از مراسم خان‌عمو است در طول مسير از آدم‌هاي مختلف از ثروت خان عمو مطلع مي‌شود، دور زدن او وسط جاده و برگشت به خانه عمو از سكانس‌هاي ديدني سه، پنج، دو بود. يا آنجا كه در رستوران، خانواده خواستگار دخترش را مي‌بيند و در همينجاست كه تلويزيون گزارش زد‌و‌خورد او را با بازيكنان فوتبال نشان مي‌دهد‌ لبخند و در ادامه خنده حشمت‌خان والبته بازي آئيش را نمي‌توان فراموش كرد.به همه اينها مي‌توان اضافه كرد سكانسي را كه از او خواسته شد لباس و شورت ورزشي بپوشد تا براي تبليغات از او عكس گرفته شود!

از فرهاد آئيش كه بگذريم در اين سريال به بازي رامين ناصرنصير هم در نقش دايي فرخ بايد اشاره كرد. جواني كه طفيلي‌وار زندگي خود را در كنار خانواده خواهرش ادامه مي‌دهد.او وقتي آنها بي‌پول بوده‌اند با بي‌پولي آنها كنار آمده و اكنون كه پولدار شده‌اند با پول و ثروت بادآورده آنها پُز مي‌دهد و احساس خوبي از اين‌كه در يك خانه بزرگ زندگي مي‌كند دارد. او هميشه به سمتي مي‌رود كه عصبانيت كمتري در آن سمت وجود دارد. او قلق حشمت‌خان را بهتر از همه مي‌شناسد و مي‌داند كه اكنون دوره اوست و بايد همه‌چيز بر وفق مراد او باشد.

شهره ‌لرستاني نقش همسر حشمت‌خان را بازي مي‌كند. يكي از شخصيت‌هاي محوري داستان. زني تازه‌به‌دوران‌رسيده كه با پول بادآورده همه عقده‌هاي خود را جبران مي‌كند. او فرصت‌طلب است و مي‌داند كه چگونه بايد از پول و شهرت شوهرش استفاده كند. او زني كاملا عامي است كه مي‌تواند به جامعه آسيب هم بزند. در سه، پنج، دو نشان داده مي‌شود كه او از هوش خود فقط در راه رشوه دادن استفاده مي‌كند و اين رشوه دادن و رشوه گرفتن بزرگ‌ترين آسيب را به روند جامعه وارد كرده و مي‌كند.

شهره لرستاني پيش از بازي در سريال سه، پنج، دو‌ بازي در يك سريال كمدي ـ اجتماعي را تجربه كرده‌ و خوب هم توانسته بود از پس نقش برآيد! يك شخصيت در عين‌حال فرصت طلب اما باهوش كه تلاش مي‌كرد با زيركي موقعيت‌خانواده خود را تغيير دهد. اما لرستاني در سه،پنج، دو زياد دوست‌داشتني نيست و نمي‌تواند مخاطب را با خود همراه كند. نوع بازي او زياد تفاوتي با ديگر نقش‌هايي كه قبلا بازي كرده ندارد، اما نوع گريم و حتي نوع لباسي كه براي او در اين سريال انتخاب كرده‌اند در بيننده مقاومتي را ايجاد مي‌كند كه نمي‌تواند با او ارتباط برقرار كند. البته بيشترين رابطه همسر حشمت با دخترش طراحي شده كه در اين روابط هم فقط بيننده با يك‌سري بگومگوهاي تكراري روبه‌روست كه به مرور او را خسته مي‌كند.

هر چه نويسنده و كارگردان سريال در نمايش ارتباطات شغلي و اقتصادي در سه، پنج، دو موفق عمل كرده‌اند، اما در نمايش روابط بين خانوادگي ضعيف و تا حدودي تكراري پيش رفته‌اند كه در اين ميان علاقه پيام، پسر حشمت‌خان به دختر دربندي از همان كليشه‌هايي است كه بيننده را خسته مي‌كند.

طاهره آشياني
گروه راديو و تلويزيون





نوشته شده در   دوشنبه 20 تير 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode