کشتی به آب انداخت
دیروز لنگرش را
تا باز هم بگیرد
پهلو کنار دریا
سوتی کشید آن وقت
در آب راه بندر
یعنی رسیده ام من
از راه، بار دیگر
مانند دفعه ی قبل
از جای جای دیگر
آورده بود با خود
سوغات های بهتر
دیشب کنار بندر
او داشت آشیانه
حالا ولی به دریا
برگشته شادمانه