ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 2 مرداد 1403
سه شنبه 2 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 2 فروردين 1388     |     کد : 2122

یکشنبه 2 فروردين 24 ربيع الاول 22 مارس

غزوه دومة الجندل در سال پنجم هجرى قمرى

 در "دومة الجندل" كه منطقه اى ميان سرزمين حجاز، شام و عراق واقع است، گروهى ازمشركان  تجمع كرده وبازرگانان مسلمان وغيرمسلمان راغارت وآزار و اذيت مى كردند و علاوه برآن، خطر بالقوه اى براى حكومت اسلامى به حساب آمده و آن را درمعرض تهديد جدى قرارمى دادند. پيامبر(ص) از توطئه آنان باخبر شد و براى براى خنثى كردن نقشه‏هاى تهاجمى آنان و كوتاه كردن دست ستمگران و مردم آزاران و هم چنين براى كوتاه كردن سيطره عوامل روم در منطقه عربستان، تصميم به حركت جهادى گرفت. آن حضرت، پنج روز مانده به پايان ماه ربيع الاوّل سال پنجم قمرى، به همراه هزار رزمنده مسلمان از مدينه خارج شد و به سوى دومة الجندل حركت نمود و "سباع بن عرفطه غفارى" را جانشين خود در مدينه نمود. آن حضرت دستور داد كه شب‏ها، راه پيمايى نموده و روزها پنهان بمانند، تا دشمن از حركت آنان باخبر نگردد.

 پيامبر(ص) در اين حركت جهادى از راهنمايى مردى از طايفه "بنى عُذره" كه در كار خود بسيار زبردست و توانا بود، بهره جست.

 پس از چندين شب راه پيمايى، به نزديكى دومة الجندل رسيدند و در آغاز به گله‏هاى شتر و گوسفند آنان برخورد كرده و آن‏ها را به غنيمت گرفتند. از اهالى آن منطقه، هركسى سپاه اسلام را مى‏ديد مى‏گريخت و خبر هجوم مسلمانان را به اهالى دومة الجندل مى‏داد. ساكنان اين محل، با شنيدن هجوم مسلمانان، يكباره از شهر بيرون رفته و در اطراف و اكناف آن پراكنده شدند. هنگامى كه پيامبر(ص) و مسلمانان مبارز وارد دومة الجندل شدند، آن را خالى از سكنه يافتند. پيامبر(ص) چند روز در آن جا ماند و دسته هايى از رزمندگان را به اطراف فرستاد تا به دشمنان دسترسى پيدا كنند. ولى سپاه اسلام، به هيچ نيرويى از دشمن دست نيافت، مگر مردى از آنان را كه باز مانده بود. از وى پرسيدند: اهالى دومة الجندل كجا رفتند؟ پاسخ داد: آنان با شنيدن هجوم شما به اين مكان، به طور گروهى از اينجا گريختند تا از آسيب‏هاى شما در امان باشند.

 پيامبر(ص) به اين مرد بازمانده، دين اسلام را عرضه كرد و او مسلمان شد. بدين ترتيب، بدون اين كه هيچ درگيرى ميان طرفين واقع شود، سپاه اسلام در بيستم ربيع الثانى به مدينه باز گشت.

 

صلح امام حسن مجتبى(ع) در سال 41 هجرى قمرى

 امام حسن مجتبى(ع) در 21 رمضان سال 40 قمرى، پس از شهادت پدر ارجمندش حضرت علي(ع) بنا به در خواست ياران اميرمؤمنان(ع) و ساير مردم، خلافت اسلامى را پذيرفت و ادامه سيره و روش حكومتى اميرمؤمنان(ع) و سياست عدالت گسترى وى را سر لوحه كار خويش قرار داد.

"معاوية بن ابى سفيان" كه در ايّام خلافت اميرمؤمنان)ع(، از حكومت مركزى سرپيچى و اقدام به ايجاد حكومت مستقل و خودخوانده در شام نمود و به برخى از مناطق اطراف، از جمله مصر، چنگ انداخته بود، از آغاز حكومت امام حسن(ع) اقدام به دشمنى و فتنه انگيزى نمود و با ارسال جاسوسان و نفوذ در ميان بزرگان قبيله‏ها و طايفه‏ها و تطميع آنان، زمينه نبرد ديگرى را فراهم ساخت.

 از سوى ديگر، نفاق و خيانت برخى از سران سپاه امام حسن(ع) و پيوستن آنان به سپاه معاويه و ناخرسندى مردم به ادامه جنگ و خون ريزى، دشمن را جسورتر كرده و وى را به تهاجم همه جانبه نظامى وادار نمود.امام حسن مجتبى(ع) كه به سامان دهى حكومت و امور معيشتى مردم و برقرارى قسط و عدل در جامعه اسلامى پرداخته بود، با دشمنى‏ها و تهاجم سراسرى سپاه شام روبرو شد. آن حضرت نيز در مقام دفاع برخاست و در ميان مردم اعلان بسيج عمومى نمود و رزمندگان كوفه و ساير شهرها را براى دفع تهاجم دشمن فراخواند. هنگامى كه دو سپاه در برابر يكديگر قرار گرفتند و درگيرى‏هاى پراكنده‏اى ميان آنان به وقوع پيوست، برخى از سران سپاه امام حسن مجتبى(ع) ، از جمله "عبيدالله بن عباس" كه فرماندهى كل را بر عهده داشت، به سپاه معاويه پيوست و از اين راه، توان روحى و فيزيكى سپاه امام حسن(ع) را كاهش دادند. نفوذى‏هاى معاويه، در ميان سپاهيان امام حسن(ع) و در ميان عامه مردم شهرها، اقدام به شايعه پراكنى و گمانه زنى‏هاى خلاف واقع كردند و به تدريج جامعه اسلامى و رزمندگان را از داخل، دچار ترديد و تزلزل نمودند. به طورى كه برخى از سپاهيان، شبانه از اردوگاه‏ها و پادگان‏ها گريخته و صحنه نبرد را ترك مى‏كردند و برخى از فريب خوردگان "خوارج" در شهرهاى پشت جبهه اقدام به آشوب مى‏كردند و حتى در "ساباط مداين"، به خيمه گاه امام حسن(ع) هجوم آورده و اقدام به غارت و بى‏نظمى نمودند و در يك رويدادى، امام حسن مجتبى(ع) را ترور كرده و وى را به شدت زخمى نمودند. ريش سفيدان و صاحب نفوذان عراق و حجاز و برخى از فرماندهان سپاه امام حسن(ع) ، مخفيانه نامه هايى به معاويه داده و اظهار اطاعت و پيروى مى‏نمودند و حتى نوشتند كه حاضرند امام حسن(ع) را تسليم وى كرده و يا او را به قتل رسانند.

 امام حسن مجتبى(ع) كه از تمامى نفاق‏ها و خيانت‏هاى سپاه خويش خبردار بود، با گردآورى آنان و ايراد خطبه و روشن نمودن اذهان آنان از دسيسه‏هاى دشمن، تلاش وافر نمود كه روحيه مردانگى و رزم آورى را در آنان، بار ديگر زنده كرده و توطئه‏هاى دشمن را نقش بر آب كند. ولى رسوخ شرم آور نفاق و خيانت، سپاه آن حضرت را از كارايى لازم انداخته و توازن نظامى را به كلى دگرگون كرده بود و سرانجام، امام حسن(ع) را وادار به پذيرش صلح ناخواسته كرد  و آن حضرت، بناچار در 25 ربيع الاول و به قولى در نيمه جمادى الاولى سال 41 قمرى بر اساس شرايطى، خلافت را به معاوية بن ابى سفيان وا گذاشت و خود از آن كناره گرفت.  بدين سان، درگيرى و جنگ ميان سپاهيان شام و سپاهيان عراق پايان يافت و آن سال را "عام الجماعة" ناميدند. متن صلح نامه‏اى كه به امضاى طرفين و گواهان از دو سپاه رسيد، از اين قرار است: بسم اللّه الرّحمن الرّحيم. هذا ما صالح عليه الحسن بن على بن أبى طالب، معاوية بن أبى سفيان، صالحه على أن يسلم اليه ولاية المسلمين، على أن يعمل فيهم بكتاب اللّه و سنّة رسول اللّه و سيرة الخلفاءِ الراشدين المهتدين، و ليس لمعاوية بن أبى سفيان ان يعهد الى أحد من بعده عهداً، بل يكون الأمر من بعده شورى بين المسلمين، على أن النّاس آمنون حيث كانوا من أرض اللّه تعالى فى شامهم و يمنهم و عراقهم و حجازهم، و على أنّ اصحاب على و شيعته آمنون على أنفسهم و أموالهم و نسائهم و اولادهم حيث كانوا، و على معاوية بن ابى سفيان بذلك عهد اللّه و ميثاقه، و على أن لا يبغى للحسن بن على و لأخيه الحسين غائلة و لا لأحد من اهل بيت رسول اللّه صلىّ اللّه عليه و آله غائلة سوء سرّاً أو جهراً، و لا يخيف احداً منهم فى افق من الآفاق.

 گفتنى است كه درباره بندهاى صلح نامه، اتفاق چندانى ميان مورخان و سيره نويسان نيست و برخى از آنان، موارد ذيل را نيز اضافه نمودند:

1. حسن بن علي(ع) و برادرش حسين(ع) ، هيچ گاه معاويه را اميرمؤمنان خطاب نكنند. اين شرط به وضوح بيان مى‏كند كه صلح امام حسن(ع) ، نوعى سكوت در حال ناچارى و كناره‏گيرى مصلحت‏آميز از حكومت بود، نه اين كه معاوية بن ابى سفيان، سزاوار خلافت و حكومت بوده است.

2. معاويه و اصحابش، هيچ گاه علي(ع) را در نماز و غير نماز سبّ و لعن نكرده و از او، جز به نيكى ياد نكنند.

3. پس از معاويه، ولايت مسلمانان با حسن بن علي(ع) باشد و اگر او زنده نباشد، با برادرش حسين بن علي(ع) خواهد بود.

4. بيت المال كوفه در اختيار امام حسن(ع) باشد.

5. خراج دو منطقه فارس، يعنى بسا)فسا( و دارابجرد در اختيار امام حسن(ع) باشد.

6. معاويه در هر سال مبلغ يك ميليون )و يا صد هزار( درهم به صورت مقرّرى در اختيار امام حسن(ع) قرار دهد.

 يادآورى اين نكته ضرورى است كه مسائل مادى‏اى كه از سوى امام حسن(ع) در صلح نامه مطرح شده است، به منظور تأمين معاش خانواده‏هاى بى‏سرپرستى بود كه در جنگ‏هاى جمل، صفين و نهروان ،كسان خود را از دست داده بودند.

 امام حسن مجتبى)ع(، انسانى كامل و پيشوايى مهربان و عدالت گستر بود كه براى از ميان بردن اختلاف و تفرقه مسلمانان و جلوگيرى از خون ريزى آنان و نجات شيعيان و ياران پدرش امير مؤمنان(ع) از شرارت‏ها و كينه توزى‏هاى معاويه و عوامل مزدور وى، صلح با معاويه را پذيرفت و آن را با شرايطى سنگين بر معاويه تحكيم نمود.

 "ابن حجر عسقلانى" كه از دانشمندان شافعى مذهب اهل سنت است، درباره شخصيت و حكومت امام حسن(ع) گفت: هو آخر خلفاء الراشدين بنصّ جده)ص(، ولى الخلافة بعد قتل ابيه بمبايعة اهل الكوفة، فاقام بها ستة أشهر و أيّاماً، خليفة حقّ و امام عدل و صدق تحقيقاً؛ او، به نص و تصريح سخن جدش ( حضرت محمد(ص) )، آخرين خليفه از خلفاى راشدين است كه پس از كشته شدن پدرش ( اميرمؤمنان(ع) ) عهده‏دار خلافت گرديد و مردم كوفه با او بيعت نمودند. وى به مدت شش ماه و چند روز زمام خلافت را به دست گرفت. او به حقيقت، خليفه‏اى حق و امامى عادل و راست گو بود.

 به هر روى، پس از استيلاى معاويه بر كوفه و ساير سرزمين‏هاى اسلامى، امام حسن(ع) على رغم اصرار برخى از شيعيان و بزرگان كوفه مبنى بر باقى ماندن در اين شهر، تصميم به بازگشت به مدينة الرسول(ص) گرفت و به همراه خانواده خود و خاندان پدر ارجمندش ) كه پس از جنگ جمل به كوفه مهاجرت كرده بودند( رهسپار مدينه شد و به وطن اصلى خويش روى آورد.

 در اين سفر،مردم كوفه بدرقه‏اى نيكو و اهالى مدينه، استقبال شايانى از آن حضرت و خاندان اميرمؤمنان(ع) به عمل آوردند.

 امام حسن(ع) بنا به وظيفه انسانى و ايمانى خويش، تا آخر عمر شريفش به پيمان صلح پاى بند ماند و از آن تخطى نكرد، ولى معاويه با ترفندهاى گوناگون، بارها آن را نقض و خباثت باطنى خويش را بر همگان آشكار كرد.

 

درگذشت « ابوالعباس احمد بن سيرنج» فقيه شافعي در  سال 436 هجري قمري

« ابوالعباس احمد بن سيرنج» فقيه شافعي و از علماي قرن سوم هجري در  سال 436 هجري قمري درگذشت. وي ضمن تدريس فقه مدتي قضاوت شهر شيراز را به عهده داشت. از ابوالعباس تأليفات بسياري ذكر كرده اند كه تعداد آنها بالغ بر 400 مجله مي باشد.

 

درگذشت شيخ احمد خطي قطيفي عالم، اديب و شاعر در سال 1306 هجري قمري

شيخ احمد خطي قطيفي عالم، اديب و شاعر بزرگ استان قطيب حجاز در سال 1306 هجري قمري در زادگاهش قطيف بدرود حيات گفت. او درميان مردم و حكام نفوذ و احترام بسيار داشت. اما دشمنانش موجبات تبعيد او را فراهم آوردند و شيخ قطيفي از طريق بندر بوشهر به ايران آمد. از اين شاعر اديب اشعار نغزي در مناقب ائمه اطهار(ع) و دشمنان آل محمد(ص) باقي است كه از آن ميان اشعار هفتگانه علوي از شهرتي بسيار برخوردار است. شاعر در اين اشعار خود ابتدا به واقعه بدر، احد و سپس احزاب اشاره كرده است.


  
 
هجوم مزدوران رژیم ستم شاهی به مدرسه فضیه قم در سال 1342 شمسي

مردم در ادامه مبارزه با رژيم شاه و پشتيباني از مراجع روحاني و كسب تكليف و در اعتراض به تصويب لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي در مدرسه فيضيه گرد آمدند. در اين روز كه مصادف با 25 شوال 1382 سالگرد شهادت حضرت امام صادق(ع) بود مزدوران شاه به مدرسه فيضيه حمله بردند و تعداد زيادي از مردم را مجروح و مصدوم و شهيد كردند و در انتها لباس و كتاب و وسايل طلاب را در وسط مدرسه جمع كردند و به آتش كشيدند.

عمده وقايعى كه قبل از رخداد مدرسه فيضيه موجب خشم مردم ايران به رهبرى روحانيت متعهد عليه رژيم شاه شده بود به شرح زير مى باشد:

1 ـ تصويب لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى در هياءت دولت رژيم پهلوى (16 / 7 / 1341) كه ضمن آن دو موضوع بسيار حساس مورد توجه قرار گرفته بود:

(1) حذف سوگند قرآن و آوردن كتاب مقدس به جاى آن.

(2) حذف قيد اسلام از شرايط انتخاب شونده.

2 ـ بروز تظاهرات و اعتراضات شديد و يكپارچه علما و مردم شهرهاى مختلف از جمله قم و تهران و در نتيجه عقب نشينى دولت وقت و لغو لايحه ياد شده در تاريخ 10 / 9 / 41.

3ـ اعلام رفراندوم تصويب ششگانه، در دى 1341.

4ـ تظاهرات مردمى در شهرهاى قم و تهران عليه برگزارى رفراندوم كذايى.

5ـ حضور محمد رضا شاه در شهرستان قم تحت عنوان دادن اسناد مالكيت زمين به كشاورزان و انجام سخنرانى بسيار توهين آميز به روحانيت در چهارم بهمن 1341.

6ـ برگزارى رفراندوم براى تصويب لوايح ششگانه در ششم بهمن آن سال و سركوب مخالفان در جريان همه پرسى.

7ـ صدور اعلاميه ها و انجام سخنرانيها توسط روحانيون و تحريم برگزارى مراسم عيد از سوى مراجع تقليد، بنا به پيشنهاد امام خمينى ره و برافراشته شدن پرچم سياه بر سر در منازل در روز عيد نوروز.

 

تشکیل جلسه علني مجلس شوراي ملي به منظور اعلام جمهوريت ساختگي رضاخان در سال 1303 هجري شمسي

جلسه علني مجلس شوراي ملي به منظور اعلام جمهوريت ساختگي رضاخان در سال1303 هجري شمسي تشكيل شد. در پي آن جمعي از روحانيون، اصناف و مردم با اعلام تعطيل عمومي به سوي مجلس حركت كردند.  آنان با تجمع در ميدان بهارستان بر ضد جمهوري رضا خاني شعار سر دادند.  بتدريج برعده تظاهر كنندگان افزوده مي شد. و همين امر رضا خان را مشوش كرد از اين رو نظاميان تحت امر او عده زيادي را كشتند و يا مجروح و مصدوم ساختند.  در همين احوال آيت الله شيخ محمد خالصي زاده براي وعظ و سخنراني بر ضد جمهوري همچون روزهاي گذشته در مسجد سلطاني حضور يافت اما درب هاي مسجد را بسته ديد، از اين رو در مركز بازار مشغول اقامه نماز شد، سپس به اتفاق جمعي از نماز گزاران بسوي مجلس شوراي ملي حركت كرد. گوينده عده نمازگزاران در آن روز بيش از هشت تا ده هزار نفر بود.  در پي اين حادثه مجلس شوراي ملي بدون اخذ نتيجه تعطيل شد.

 
 
 
تشکیل جامعه عرب به پیشنهاد ملک فاروق شاه مصر در  سال 1945ميلادي

به پيشنهاد ملك فاروق شاه مصر وبا امضاي پيمان ميان دولتهاي اردن، سوريه، عراق، عربستان صعودي ، مصر و يمن، جامعه عرب در قاهره تشكيل شد. هدف از ايجاد اين جامعه، حفظ تماميت ارضي و استقلال كشورهاي عضو و برقراري همكاري نزديك سياسي و اقتصادي و فرهنگي ميان اعضا بود. درسال1979ميلادي مصربه سبب شركت درپيمان كمپ ديويد ازجامعه عرب خارج شد و مركزاين اتحاديه به كشور تونس منتقل شد.

 

درگذشت كلود مونه نقاش مشهورو پدرسبك امپرسيونيسم در سال 1926ميلادي

كلود مونه نقاش مشهورو پدرسبك امپرسيونيسم درگذشت. مونه زندگي شختي داشت و هميشه براي بهتركردن هنرش فعاليت و كوشش مي‎كرد. او درابتداي كارازشهرت چنداني برخوردارنبود اما با مجموعه نقاشي نيلوفراهاي آبي شهرت جهاني دست يافت.

 
 
 


نوشته شده در   يکشنبه 2 فروردين 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode