جام جم آنلاين: مفهوم عمومي كه ما از هوش ميشناسيم، همان هوش آكادميك و اغلب هوش رياضي است. به دليل همين باور است كه معمولا نمره رياضي براي والدين بسيار مهمتر از نمرات ديگر است، در حالي كه نمره رياضي صرفا شاخص نوعي از انواع هوش است.
معمولا وقتي در درس رياضي دچار ضعف ميشويم، احساس خنگي و كمهوشي به ما دست ميدهد، ولي آيا كسي كه در درس رياضي يا درسهاي آكادميك مشكل داشته باشد واقعا كمهوش است؟
به گفته كارشناسان جنبههاي ديگري غير از هوش آكادميك در زندگي ما وجود دارد كه ميتواند بسيار مهم و تاثيرگذار باشد. تستهاي سنتي هوش كه بهره هوشي يا آيكيو نتيجه آنهاست، معمولا هوش آكادميك را ميسنجند. با اين سنجش باهوشترينها كساني هستند كه نمرات بالاي درسي و موفقيتهاي تحصيلي بالايي دارند، نه افرادي كه واقعا در زندگي موفقند.
دكتر وحيد مجتهدزاده روانپزشك و روانكاو در اين باره به جامجم ميگويد: هوش توان و قابليت سازگاري و پيشرفت در شرايط مختلف است. يك جنبه اين تعريف ميتواند همان هوش رياضي باشد، مثلا اگر بچهاي ميتواند يك مساله رياضي را از راه كوتاهتر حل كند، هوش رياضي بالاتري دارد. ولي آيا در جنبههاي ديگر زندگي هم اين مفهوم صدق ميكند؟ به عبارتي مثلا يك مكانيك ماهر باهوش نيست؟ يك نوازنده يا يك فوتباليست موفق باهوش نيستند و تواناييشان جزو هوش به حساب نميآيد؟ با توجه به تعريف هوش كه توانايي سازگاري و عملكرد مناسب است، غير از يك مكانيك ماهر يا يك نوازنده و فوتباليست موفق حتي يك كشاورز هم كه ميداند چه موقع براي كاشت و برداشت مناسب است تا محصول خوبي به دست بياورد نيز باهوش ميباشد.پس هوش انواع مختلفي دارد و سعادت هر كس در آن است كه در راهي هدايت شود كه هوش بالايي در آن دارد؛ مثلا اگر بچهاي كه نوع خاصي از هوش را دارد در راهي هدايت شود كه نوع ديگري از هوش را ميخواهد، موفق نخواهد شد.
انواع هوش
طبق تحقيقاتي كه انجام شده هوش به 8 دسته تقسيم ميشود.
هوش تصويري يا فضايي
انسانهايي كه از هوش تصويري بالايي برخوردارند توانايي درك پديدههاي بصري خيلي زيادي دارند، حتي در تجسم افكار و عقايد تواناتر از بقيه هستند. اين افراد با تصاوير فكر ميكنند و دوست دارند كه افكار خود را روي كاغذ بياورند.
نقشهها، نمودارها و تصاوير برايشان جذاب است و حسهاي جهتيابي خيلي خوبي دارند.
براي اين كه اين نوع هوش را بيشتر درك كنيد چشمانتان را ببنديد و فكر كنيد كه كره چشمتان از سرتان درآمده و به مكانهاي مختلف حركت ميكند، هر چه جزئيات بيشتر و دقيقتري را تجسم كنيد و زوايا را درست به خاطر بياوريد از هوش تصويري بالاتري برخورداريد. افراد باهوش در اين زمينه ميتوانند در معماري، نقاشي، تصويرسازي، مجسمهسازي، هنرهاي تجسمي، دريانوردي، رانندگي تاكسي و مرمت وسايل مكانيكي موفق باشند.
هوش زبانشناختي
دكتر مجتهدزاده در مورد اين نوع هوش ميگويد: كساني كه هوش زبانشناختي بالايي دارند ميتوانند از كلمات و زبان خوب استفاده كنند. اطلاعات عمومي بالايي دارند، چراكه قدرت شنيداري خوبي دارند. اين افراد اخبار زياد گوش ميدهند و با ديگران زياد صحبت ميكنند. در سخنوري و خوب نوشتن و خوب خواندن مهارت دارند. اين افراد با كلمات فكر ميكنند. اين افراد قصهگوي خوبي هستند و از طنز استفاده ميكنند و معناي كلمات و ريشههاي شفاهي فرهنگ بومي مثل ضربالمثلها را خوب ميفهمند. براي درك هوش زبان شناختي خود ميتوانيد يك روزنامه را ورق بزنيد و سعي كنيد به جاي تيترها و عنوانها خودتان تيتر بزنيد يا راجع به يك عنوان يك متن بنويسيد. روزنامهنگاري، شاعري، نويسندگي، تدريس، ادبيات، سياست و وكالت به هوش زبانشناختي بالايي احتياج دارند.
هوش منطقي رياضي
وي ميافزايد: همان هوش مرسومي كه در جامعه بهعنوان هوش از آن ياد ميشود در واقع هوش كلاسيك است. حساب كردن، استدلال كردن و كشف روابط علت و معلول به هوش رياضي و منطقي مربوط است. انسانهايي كه داراي هوش بالاي رياضي و منطقي هستند به صورت مفهومي از الگوهاي عددي و منطقي استفاده ميكنند و بين اطلاعات مختلف از جزء به كل و بالعكس رابطه برقرار ميكنند و ميتوانند استنتاج كرده و بين مفاهيم مختلف ارتباط برقرار كنند. معمولا آزمونهاي معمولي هوش در مدرسه و دانشگاه اين نوع هوش را نشان ميدهد و به آن ميپردازد. حل معماها و درك روابط انتزاعي با يكديگر و كار كردن با اشكال هندسي ميتواند توانايي شما را در اين نوع هوش بسنجند. كاربرد اين هوش در مهندسي، حسابداري، برنامهنويسي و فلسفه بارز است.
هوش موسيقيايي
به گفته اين روانكاو اصلا لازم نيست كه كسي نوازنده يا خواننده باشد تا بگوييم هوش موسيقيايي او بالاست، بلكه كساني كه زير و بم و تن آهنگها را خوب تشخيص ميدهند، كساني كه ميتوانند صداهاي خوانندههاي مختلف را خوب از هم افتراق بدهند، كساني كه از زير و بم صداي افراد ميفهمند كه چه احساسي دارند، از هوش موسيقيايي بالايي برخوردارند. براي درك هوش موسيقيايي يكي از جالبترين راهها اين است كه براي هر قسمت از زندگي روزمره خود يك موسيقي تصور كنيد مثلا ريتم موسيقي غذا خوردن، كار كردن و... خود را تصور كنيد. گوش دادن به سبكهاي مختلف موسيقي و گوش دادن به صداي طبيعت مثل پرندهها، رودها و... و ربطدادن آنها به ابعاد مختلف زندگي به هوش موسيقيايي مربوط است. مشخص است كه در نوازندگي و آهنگسازي و نقد موسيقي اين هوش از اهميت بالايي برخوردار است.
هوش جسمي حركتي
دكتر مجتهدزاده معتقد است: استعداد كنترل حركات ظريف بدني، حركات موزون، دستكاري ماهرانه اشياء به هوش حركتي بستگي دارد. در ورزشهاي حرفهاي، حركات موزون ورزشي مثل كاراته و... پانتوميم و تئاتر و بازيگري، جراحي و مكانيكي اين هوش بارز است. براي اينكه بتوانيد ميزان هوش حركتي خود را بسنجيد با يك دست مربع رسم كنيد و با دست ديگر مثلث و ببينيد آيا ميتوانيد اين كار را بهصورت ماهرانه انجام دهيد؟
هوش ميان فردي
به گفته اين روانشناس، هوشي كه به تنظيم روابط با ديگران مربوط است، همدلي كردن، برقراري ارتباطات شفاف، فهم احساسات افراد ديگر، توانايي برقراري ارتباط حسي با كسان ديگر از مظاهر اين هوش است. افراد داراي هوش بالاي ميان فردي ميتوانند به راحتي اعتماد ديگران را جلب كنند، به ديگران الهام بدهند، حلال مشكلات باشند و به اصطلاح رگ خواب افراد ديگر را خوب ميدانند. براي درك هوش ميان فردي ببينيد ميتوانيد با اقشار مختلف مردم ارتباط برقرار كنيد. مشاغلي مانند مشاوره، مديريت، معلمي، روابط عمومي، پزشكي، مددكاري اجتماعي، فروشندگي و بازاريابي هوش ميانفردي بالايي ميطلبند.
هوش درونفردي
روانشناسان هوش درونفردي را توانايي كه مربوط به درككردن خود و شناخت خود و تعيين اهداف زندگي برمبناي شناخت خود به شكلي خوب و مناسب است، ميداند. مثلا وقتي از فردي ميپرسيم هدفت چيست و نميداند و افرادي كه از اين شاخه به آن شاخه ميپرند و نميدانند كه چه ميخواهند از هوش درونفردي پاييني برخوردارند، اما فردي كه خود را به خوبي ميشناسد احساسات خود را ميداند و اهداف مشخصي دارد از هوش درونفردي بالايي برخوردار است.
افراد باهوش در اين زمينه مستقلترند و نقاط ضعف و قوت خود را به خوبي ميشناسند و تصوير كاملي از جنبههاي خود دارند و ميتوانند خوب انتخاب كنند. براي اينكه هوش خود را در اين زمينه بسنجيد زندگينامه و روياهايتان را بنويسيد و ببينيد ميتوانيد جنبههاي مختلف خود را تعريف كنيد و روي كاغذ بياوريد. روانكاوي، الهيات و عرفان هوش بالاي درونفردي ميخواهد.
هوش طبيعت
كساني كه توانايي اين را دارند كه طبيعت را درك كنند و ارتباط حسي با آن برقرار كنند و لذت ببرند هوش طبيعت بالايي دارند. ارتباط با گياهان و حيوانات و... از اين قبيل هستند. افرادي كه در خانه خود گلدان دارند يا حيواني نگهداري ميكنند، افرادي كه به كوهنوردي ميروند و در برابر طبيعت مثل تغييرات فصلها واكنشهاي حسي نشان ميدهند از هوش طبيعت بالايي برخوردارند و ميتوانند در كشاورزي، گياهشناسي، جانورشناسي، زمينشناسي، نقاشي و عكاسي بيشتر موفق باشند.
هوش هيجاني
هوش هيجاني يكي از مفاهيمي است كه امروزه كم و بيش به گوش ما ميخورد، اما شايد اطلاعات دقيقي راجع به آن نداشته باشيم. دكتر مجتهدزاده براي درك بيشتر هوش هيجاني از تفاوت آن با هوش رياضي و منطقي شروع كرده و ميگويد: افرادي كه از هوش رياضي بالايي برخوردارند معمولا پيشرفتهاي تحصيلي خوبي دارند ولي ممكن است در زندگي شخصي و روابط خانوادگي مشكلات ارتباطي داشته باشند. اين افراد معمولا تحت كنترل هيجانات خود قرار ميگيرند و نميتوانند به درستي رفتار كنند، ولي افرادي كه از هوش هيجاني بالايي برخوردارند بيشتر احساس خوشبختي و موفقيت دارند و در ارتباطات خود با خانواده و اطرافيان موفقترند از شغل خود رضايت دارند و كنترل بحران بسيار خوبي دارند و پس از تجارب ناراحتكننده و شكستها به سرعت خود را بازسازي كرده و به زندگي بازميگردند.
اين روانپزشك ميافزايد: هوش هيجاني با ضريب هوشي متفاوت است، ضريب هوشي مربوط به انجام درست مسائل و امور شناختي است و هوش هيجاني به معني قابليتها و مهارتهايي است كه ما را كمك ميكند تا به طريق مناسب با نيازها و فشارهاي محيط مقابله كنيم و به نتيجه خوبي برسيم. بر خلاف ضريب هوشي، هوش هيجاني قابل آموزش و يادگيري است و مهارتهاي آن را ميتوان ياد گرفت و ياد داد. هوش منطقي و رياضي بيشتر به ژنتيك بستگي دارد و انواع بقيه هوشها بخصوص هوش ميانفردي و هوش درونفردي به محيط اوليه و تربيتي وابسته است. هوش هيجاني پيشبينيكننده مهمي براي موفقيت در جنبههاي مختلف زندگي مثل شغل، مهارتهاي اجتماعي و خانوادگي است. كساني كه هوش هيجاني كمي دارند بيشتر در معرض اختلالات رواني مثل اختلالات خلقي و اضطرابي و سوءمصرف مواد و بيماريهاي روانتني مثل زخم معده و بيماريهاي قلبي و... هستند. هوش رياضي تا 10 سالگي به تدريج بيشتر ميشود و معمولا تا آخر عمر ثابت ميماند و بسيار به ژنتيك مرتبط است، اما هوش هيجاني بهطور طبيعي تا 50 سالگي زياد ميشود و سپس به حالت تعادل درميآيد.
دكتر مجتهدزاده هوش هيجاني را اينگونه تعريف ميكند: مجموعه هوش ميانفردي و درونفردي را هوش هيجاني ميناميم. هوش هيجاني تشخيص، ارزيابي و بيان هيجانها به نحو صحيح و سازگارانه است. كنترل هيجانات منفي مثل اضطراب و افسردگي و ترس و ايجاد هيجانات مثبت به منظور بهترشدن فعاليتهاي ذهني و عقلي و شناختي و چگونگي متمركزكردن انرژي خود بر رفتارهاي بهتر و سازگارانهتر در جهت هدف مستلزم داشتن هوش هيجاني بالايي است. درك مفاهيم مربوط به هيجانها كاربرد مناسب زبان ارتباطي هيجاني و توانايي تنظيم هيجانات در خود شخص و ديگران مسائلي است كه به هوش هيجاني مربوط است.
به گفته كارشناسان هوش هيجاني داراي 5 جزء است:
1 ـ خودآگاهي: تشخيص و آگاهي لحظه به لحظه از هيجانات خود و توانايي نامگذاري روي هيجانها.
2 ـ مديريت احساسات: چگونگي مهار احساسات منفي مثل افسردگي، غم، خشم و... چگونگي داشتن واكنش احساسي مناسب.
3 ـ خودانگيختگي: چگونگي حفظ خوشبيني در مشكلات و دادن انگيزه به خود در مواقع شكست.
4 ـ همدلي: چگونه احساسات ديگران را بفهميم.
5 ـ مديريت روابط: چگونه احساسات ديگران را مديريت كنيم. چگونه مهارتهاي اجتماعي داشته باشيم كه بر مبناي فهم خود از احساس ديگران بهترين عملكرد را داشته باشيم و در كل مهارتهاي اجتماعي كه براي ايجاد روابط موثر در جامعه مفيد است.
سخني با والدين
با خواندن اين مطالب ميتوان به اهميت هوش هيجاني پي برد و فهميد كه ما به عنوان والدين ميتوانيم فرزندانمان را با هر بهره هوشي كه به دنيا ميآيند با هوش بالا يا پايين تربيت كنيم، هوشي كه غير از حل مسائل رياضي باشد و به جنبههاي بالقوه فرزند ما مربوط شود، جنبههايي كه ممكن است از وجود آنها بيخبر باشيم. براي اين كه بتوانيم هوش فرزند خود را در زمينههاي مختلف بسنجيم بايد همه ابعاد شخصيت و استعدادهاي او را در بستري مناسب بررسي كنيم و اولين راه آن مشاهده توسط والدين است. وقتي به رفتارهاي كودك خود از همان بدو تولد دقت كنيد ميبينيد كه علايق كودك به راحتي در رفتار او نمايان است و تواناييهاي او در انجام كارهاي مختلف با ديگر كودكان همسن خودش متفاوت است. رفتهرفته با بزرگترشدن كودك ميتوان به راههاي ديگري مانند گفتوگو با خود كودك و ايجاد فضاهايي براي اندازهگيري و بررسي جنبههاي ديگر هوش در كودك استفاده كرد و در مدرسه نيز از روي نمرات كودك و ايجاد ارتباط او با ديگران و علايق او در زمينههاي غيردرسي به نقاط قوت و ضعف فرزندمان پي ببريم.
پس از پي بردن به استعدادها و هوش بالاي فرزندتان در زمينه خاصي آن را باور كنيد و به او ميدان دهيد تا بتواند رشد كند و هيچگاه سعي نكنيد كه فرزندتان را مجبور به پيشرفت در زمينههايي كه خودتان دوست داريد كنيد چراكه تنها جلوي پيشرفت او را خواهيد گرفت.
حديثالسادات ميرزايي / جامجم