جام جم آنلاين: رانندهاي كه پشت فرمان احساس آسايش كند، تمركز بيشتري روي جاده خواهد داشت و ايمنتر رانندگي خواهد كرد. رمز اين آسايش نيز تامين شرايط انساني (ارگونومي) در پشت فرمان است كه به دقت مورد مطالعه قرار گرفته و مجموعهاي روبه گسترش از امكانات و تجهيزات نيز به كمك آن ميآيند. ارگونومي ـ علم تعامل انسان و ماشين ـ حضوري همهجانبه دارد و هدف آن نيز تامين شرايط رانندگي بدون تنش و فشار تا حد امكان است.
ارگونومي در واقع همه جا نقشي به عهده دارد، از زمان طراحي و تهيه نقشهها تا داخل خودرو در صندليها و داشبورد و ... و از آنجا كه ارگونومي در هر لحظه فضاهاي بسياري را شامل ميشود، بايد از همان مراحل اوليه مورد نظر قرار گيرد. متخصصان ارگونومي به توليد قطعات مشغول نيستند، بلكه به تفسير نيازها و خواستهها ميپردازند. وظيفه ايشان درك اهداف و نيات توليد خودرو است. تجسم اين كه خودرو به چه شكلي استفاده خواهد شد و سپس يافتههاي خود را در قالب مفاهيم فني بيان ميكنند تا طراحان براساس آن جوابگوي خواستههاي مشتريان باشند و راهحلهاي عيني ارائه دهند.
از وسعت تا ايمني
استفاده عام و روزافزون مردم از خودرو و خواستههاي بحق جامعه مصرفكننده باعث شد تا كيفيت زندگي در داخل خودرو اهميت روزافزوني پيدا كند. (كيفيت زندگي، انديشه و باوري است كه در سالهاي 1970 و 1980 ظهوري همهجانبه يافت). خودروسازان ناچار بودند پاسخي جديد و محصولي متفاوت براي تامين خواستههاي مشتري ارائه نمايند. خودرو كه در آغاز نمادي از تشخص محسوب ميشد، ديگر در هر خانهاي حضور داشت و ميبايد نقشي جديد را بهعهده ميگرفت و امكانات و مشخصاتي فراخور حال و نياز مصرفكنندگان جديد فراهم ميآورد. اولين اين نيازها نيز آسايش بود كه تا آن زمان تنها در خودروهاي لوكس يافت ميشد و اين آسايش در مقياس استانداردهاي امروزي، ديگر مشخصهاي تجملي محسوب نميشود.
در سالهاي 1950 سيتروئن با ورود محصول جديد خود DS19 به بازار، تحولي اساسي در استانداردها در مدلهاي بالا ايجاد كرد. چند سال بعد، رنو نيز با پيگيري همين نظریه غيرمعمول، تحولي جديد در مدل رنو 16 ارائه نمود. اين مدل پيامآور فلسفه جديد رنو، «خودرو براي زندگي» محسوب شد كه در سالهاي پس از 1984 در مدل اسپيس (Espace) تجسمي نمادين يافت. اسپيس اولين خودروي چند منظوره تفريحي MPV بود كه در اروپا به توليد انبوه رسيد. گذشت زمان نشان داد اسپيس چگونه الهامبخش ساير خودروسازان براي رقابت در اين رده از خودروها شد. مدلهاي MPV به خاطر ابعاد و مقياسهاي غيرمعمول، فضاي وسيع بيسابقه، كارايي و خوشايند بودن امكانات داخلي و موقعيت مسلط در رانندگي، مورد توجه قرار گرفتند و اين احساس را در راننده ايجاد ميكردند كه همه چيز را در كنترل خود دارد. مدلهاي هاچ بك بسرعت به همين امكانات و تجهيزات آراسته شدند و با استقبال گستردهاي كه از اين شرايط انجام گرفت، آسايش در خودرو تبديل به ضابطهاي جديد شد.
از آنجا كه كيفيت بالاتر زندگي، نياز به محافظت بيشتري داشت، خواستهها به سمت ايمني متمايل شد تا آنجا كه مردم امروزه ايمني را از حقوق مسلم خود ميدانند.
زماني كه آسايش مفهوم ايمني مييابد
تجربه ميگويد كه آسايش امروزه يكي از اصول اساسي در خودرو است. مفهوم آن نيز راحت بودن است، اما ايجاد احساس ايمني نيز در اين جنبه روزانه زندگي انكارناپذير مينمايد.
زماني كه براي اولين بار يك خودرو را ميبينيد، احساس اوليه شما روي چگونگي قضاوت شما اثر خواهد گذاشت. همزمان تصويري از تجربه رانندگي با آن در ذهن شما نقش ميبندد. دماي داخل اتاق خودرو نبايد خيلي گرم يا خيلي سرد باشد. بلكه بايد در حدي باشد كه راننده را بيدار و هوشيار نگه دارد. آسايش و سهولت در ديد نيز بسيار بااهميت است، چراكه در زمان رانندگي، بينايي مهمترين و فعالترين حواس پنجگانه انسان است. آسايش و سهولت در ديد شامل ديد افقي (منظره) است كه راننده به كمك آن ميتواند جاده را در اطراف خودرو زير نظر داشته باشد و ديد عمودي نيز كه همان ميزان سطوح شيشهها و پنجرههاست، بايد در حدي باشد كه راننده دچار احساس ناخوشايند زنداني بودن در يك فضاي بسته نشود.
وضعيت استقرار صحيح نيز موجب ايجاد احساس راحتي ميشود. رانندهاي كه براحتي در جاي خود قرار گرفته و فضا و تكيه كافي در پشت و كنارههاي خود دارد، در بهترين وضعيت استقرار يافته است كه اين خود موجب افزايش حداكثري در ديد ميباشد. قد، وزن، شكل بدن و ... هيچ دو رانندهاي به هم شبيه نيستند. به همين دليل است كه ارگونومي خوب تنها به معني صندلي قابل تنظيم نيست، بلكه فرمان خودرو، آيينههاي بغل، پشت سري و ... نيز بايد قابل تنظيم باشند.
نبود ناراحتي، یک اصل است
اصول ارگونومي، آنچنان كه از مفهوم آن برميآيد، بايد لذت ملموس را در ديد، صدا، بو و لامسه در نظر داشته باشند، چراكه بدون حضور اين عوامل، احساس راحتي به طور كامل دست نخواهد داد.
بنابراين جنبههاي ذهني كه دريافت ما را از خودرو شكل ميدهند، داراي اهميتي دوچندان ميشوند. براي متخصصان ارگونومي، آسايش ملموس، نتيجه «نبودن ناراحتي» است. يعني نبود محركهاي منفي يا نكات ريز آزاردهنده كه ميتوانند تجربه رانندگي را ضايع كنند. نكات ريزي چون پارچه با بافت ناخوشايند، كليدها و كنترلهايي كه مطابق توقع كار نميكنند و صداها و لرزشهايي كه موجب آزار و پريشاني ميشوند.
آسايش شنوايي در همين جهت است كه اهميتي حياتي مييابد. هدف البته غربال كردن همه صداها و ايجاد يك حباب خاموش نيست تا هرگونه رابطهاي با واقعيت و خطرات بالقوه بيروني قطع شود. برخي از اطلاعات حسي بايد دريافت شوند تا راننده هوشياري خود و كنترل خودرو را حفظ كند. بهعنوان مثال اينگونه تصور ميشد كه كاستن صداي موتور موجب تشويق راننده به افزايش سرعت ميشود. راهحل براي اين مورد نيز توليد صداي اخطار يا تنظيمكنندههاي سرعت است. متخصصان ارگونومي به شناسايي صداها و حسهاي ناخوشايند و نامطلوب ميپردازند تا فضاي حسي مناسبي را بيافرينند كه جنبههاي آزاردهنده و ناخوشايند در آن بهطوردقيقي حذف شده باشند.
يك خودرو همچنين بايد موجب اطمينان راننده شود و هيچگاه نبايد وي را در وضعيتي غافلگير كند كه واكنش به آن موجب از دست رفتن كنترل خودرو شود. اين محدودهاي ديگر است كه در كنار آسايش، تجزيه و تحليل حواس را ميطلبد و با بهكارگيري ترمزها، كنترل روي جاده و غلتيدن بدنه وارد بازي ميشود. اين مفاهيم نقش شاسي ماشين را پيش ميكشد كه بايد به گونهاي طراحي شده باشد تا سرنشينان خودرو با آن احساس وحدت و يگانگي نمايند، همانگونه كه يك سوار، خود را با اسب خود در يك قالب احساس ميكند. اين مبحث شناختشناسي ارگونومي است كه رابطهاي مستقيم با ايمني دارد. اين مبحث به شناخت انگيزههاي رواني در رفتار راننده ميپردازد و سعي دارد واكنشهاي وي را پيشبيني كند.
تعامل انسان و ماشين
تعامل امروزه يكي از خصوصيات حياتي هر خودرويي محسوب ميشود. در حالي كه خودروها در گذشته تنها اطلاعات پايهاي همچون سرعت را در اختيار راننده ميگذاشتند، خودروهاي امروزي بايد بسته به نياز و تقاضاي راننده، اطلاعات پيچيدهتري را ارائه نمايند. نوآوريهاي الكترونيكي امروزه خدمات بسيار تخصصيتر و پيشرفتهتري ارائه ميكنند. امكاناتي نظير تلفن، سيستمهاي ناوبري و اطلاعات ترافيك امروزه خودرو و راننده را بيش از هر زمان ديگري در موقعيت گفتوگو و تعامل با يكديگر قرار ميدهند.
تا زماني كه فناوريهاي جديد، با شناخت صداي راننده بتوانند كنترلهاي دستي را به عهده گيرند، فارغ از آنكه تاچهحد پيشرفته هستند، بايد سهلالاستفاده باشند تا حواس راننده را به خود مشغول نكنند. فناوري شفاف يا همان رابطهاي ساده، يكي از مهمترين عواملي هستند كه موجب بهبود ايمني پشت فرمان ميشوند.
انسان و ماشين به واسطه سيستمهاي پنهان ديگري نيز در تعامل هستند. اين سيستمها به عنوان ابزار كمكي در رانندگي به كار گرفته ميشوند: سيستم ضدقفل چرخها ABS، كنترل كشش در چرخها، كنترل و هدايت ايستايي روي جاده و سيستم كمكي ترمز اضطراري.
اين سيستمهاي انطباقي براي تفسير تمايل و خواسته راننده، از حسگرها استفاده ميكنند و حتي به اصلاح خطاهاي راننده ميپردازند و اين همه براي خودروسازان يعني شناخت و درك رفتار رانندگان در شرايط معمولي و موقعيتهاي بيخطر و چگونگي واكنش ايشان به وضعيتهاي بحراني و توانايي در بهبود شرايط ايمني. به مثال سيستم كمكي ترمز اضطراري دقت كنيد. در آزمايشي كه روي 200 نفر انجام شد، كارشناسان شناختشناسي ارگونومي كه روي تحليل رفتاري تخصص دارند، هفت گروه «ترمز گرفتن» را شناسايي كردند.چنين معلومات و دانستههاي عميقي موجب ميشود تا امكان بررسي و تنظيم دقيق عوامل مختلف و محاسبات برنامهريزي شده مهيا شود و امكانات اصلاحي موثر و اصيلي به ظهور برسد.
تلاش برای آسایش در رانندگی
بسیاری از افراد آرزوی داشتن خودروی شخصی را داشتند که آسایش بيشتري داشته باشد و در عين حال از ايمني لازم نيز برخوردار باشد.
سيستم گرمایشي در خودرو تا پایان جنگ جهانی دوم پیش از آنکه یک قاعده باشد یک استثنا بوده است با این حال دمای تنظیم شده یکی از مبانی تمرکز راننده و آسایش سرنشین است.
امکان تطابق، یکی از اصول راحتی برای سرنشین است. خودروهای جدید (همچون رنو مدل سنيک) چندین امکان برای چیدمان داخلی ارائه میکنند.
نمایش اطلاعات روی شیشه در آغاز تنها برای استفاده در هواپیماهای جنگنده بود، اما خودروسازان استفاده از این امکان را آغاز کردهاند تا رانندگان تمرکز بیشتری داشته باشند.
بهاره صفوی / گروه دانش