استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه حکومت موضوعی قدیمی است ولی حکمرانی جدید، گفت: برای تفسیر موضوعی حکمرانی در قرآن کریم باید سراغ واژگانی که به معنای حکمرانی نزدیک هستند برویم از جمله واژگان ملک و امر.
غلامرضا بهروزی لکبه گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا بهروزیلک، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، پنجم آبانماه در نشست علمی«روش تفسیر موضوعی حکمرانی در قرآن کریم» با بیان اینکه مراد ما از روش تفسیر همان چیزی است که مفسران به کار بردهاند، گفت: پنج مرحله برای روش تفسیر موضوعی از نظر بنده وجود دارد؛ مفسران واژه تخصصیای را به عنوان سبک تفسیر استفاده میکنند که منظور از آن چگونگی فهم قرآن کریم و رویکرد مفسران به فهم آیات قرآن است.
وی افزود: سبک تفسیری به تفسیر موضوعی، ترتیبی و تفسیر ساختاری(بنایی) تقسیم میشود؛ مراد از سبک تفسیر هم غیر از روش تفسیر است زیرا سبک در حقیقت چینش مطالبی است که در تفسیر به کار میبریم و این چینش در حقیقت همان تفسیر ترتیبی و موضوعی و ... را ایجاد کرده است؛ اگر تفسیر تطبیقی را هم اضافه کنیم، سبک تفسیری به چهار نوع افزایش خواهد یافت.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به سبک تفسیر موضوعی با بیان اینکه این تفسیر پنج نوع است، تصریح کرد: تفسیر موضوعی بر روی یک موضوع منتخب اعم از درون و برون قرآنی متمرکز است مثلاً تفسیر موضوعی «ملک» در قرآن کریم ولی حکمرانی تفسیر موضوعی برونقرآنی است. تفسیر ترتیبی هم دو نوع است؛ یکی براساس مصحف که مسلمانان توافق کردند تا قرآن با سوره حمد شروع شود و تا ناس ادامه یابد، همچنین تفسیر تنزیلی که براساس ترتیب نزول انجام میشود یعنی از سوره علق آغاز شده است.
بهروزیلک افزود: تفسیر موضوعی هم راههای مختلفی دارد؛ استنطاقی روش شهید صدر، استخراجی اکتشافی، تفسیر موضوعی تنزیلی که اخیراً آقای بهجتپور کتابی درباره آن نوشته است، دیگری، تفسیر موضوعی بنایی یا ساختاری و در نهایت تفسیر موضوعی تطبیقی.
وی با بیان اینکه حاکمیت حقی است که حاکمان برای اعمال قدرت خویش در عرصه سیاسی و اجتماعی دارند، اظهار کرد: گاهی اوقات حاکمیت با تعبیر حق مشروعیت هم تعبیر میشود؛ حکومت عالیترین نهاد اجتماعی است که بر مبنای حق حاکمیت استفاده انحصاری از حق اعمال قدرت یا تنفیذ آن را در جامعه دارد و غالباً در قالب قوای سه گانه مققنه، مجریه و قضاییه سامان مییابد؛ حکومت لازم است زیرا تا حکومت نباشد ما به حکمرانی نمیرسیم؛ البته حکمرانی صرفاً برای نهاد حکومت نیست و میتواند آن را تنفیذ کند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) تصریح کرد: حکمرانی به معنای فرایند اعمال قدرت در عرصه زندگی اجتماعی توسط نهادهای مختلف تحت یک نظام حاکمیتی یا حکومتی در عرصه ملی یا فراملی است؛ حکمرانی فرایند اعمال قدر ت است ولی حکومت نهادی است که بالاترین قدرت را در جامعه دارد و فرق حکمرانی و حکومت هم در همین مسئله است؛ امروزه به خاطر فرایندهای دموکراتیک حکومت برخی از اختیارات خود را به نهادهای مدنی یا مردمی واگذار میکند.
ضرورت وجود حکومت و حکمرانی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه حکمرانی منحصر در حکومت نیست ولی خارج از حکومت هم نیست، اظهار کرد: مثلاً الان ما نظام مهندسی ایجاد کردهایم تا به ساختوساز مسکونی اعمال نظارت و قدرت کند یا فدراسیونهای ورزشی و ... را ولی این نهادها هم حتماً باید در چارچوب قانون اساسی کشور فعالیت کنند لذا مسئله حکمرانی موضوعی جدید میشود. امیرمؤمنان(ع) در ضرورت حکومت فرمودند جامعه لابد از داشتن حکومت است ولو اینکه حاکم آن فاجر باشد یا نیکوکار.
وی افزود: در عرصه بینالمللی هم شبه حکومتی وجود دارد مانند فدراسیون بینالمللی فوتبال که توافقی از کشورها است که دور هم جمع شده و یک حکومتمانندی را در عرصه جهانی شکل دادهاند و البته این نهادها تحت سازمان ملل متحد ایجاد شده است. البته تعریف ما از حکمرانی اعمال حکم است ولو اینکه خود دولت مستقیم این کار بکند یا به دیگران بسپارد.
بهروزیلک با بیان اینکه ما چند مرحله را برای تفسیر موضوعی داریم، گفت: اولین مرحله تمهیدی با مقدماتی است؛ دوم تعیین سبک تفسیر موضوعی، سوم استخراج دادههای علمی از موضوع مورد مطالعه، مرحله چهارم تحلیل دادهها و در نهایت استخراج و استنتاج نظریات از دادهها و ارتباط آنها است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) اضافه کرد: هر کسی که میخواهد یک موضوع را تفسیر کند حتماً باید به قواعد تفسیر مسلط باشد در غیر این صورت جایز نیست وارد عرصه تفسیری شود و حداقل اینکه باید قواعد عمومی را بداند؛ نکته دوم اینکه ما باید به موضوع مورد تفسیر اشراف داشته باشیم و آن را شفاف کنیم و مسئله بحث را بدانیم؛ امروزه بین مشکل و مسئله پژوهش تفاوت میگذارند؛ مشکل، وجود مانع در مسیر است ولی مسئله براساس آن مشکل طراحی میشود.
مراحل تفسیر
وی افزود: مسئله دیگر هم پیشینهپژوهی، معادلیابی و ظرفیتسنجی قابلیت طرح موضوع مورد مطالعه در ادبیات قرآنی است البته این برای موضوعات برونقرآنی است و موضوعات درونقرآنی از این امر معاف هستند. مثلاً حکمرانی مفهومی برونقرآنی است ولی با واژگان هدایت و امر و حکم و ... مرتبط است.
بهروزیلک با بیان اینکه در گام بعد تفسیر موضوعی باید سراغ تعیین سبک تفسیر موضوعی و چارچوب تحلیلی بحث برویم، اظهار کرد: ما چهار نوع تفسیر موضوعی را در جامعه تفسیری داریم؛ اول الگویی است که شهید صدر در قالب تفسیر توحیدی در برابر تجزیهای مطرح کرد که تفسیر توحیدی همان تفسیر موضوعی است یعنی موضوع واحد. ما تفسیر ایشان را استنطاقی میشناسیم و در این تفسیر مفسر حتماً باید به سؤالات آن موضوع اشراف داشته باشد و آن را به قرآن عرضه کند. ویژگی این رویکرد آن است که مفسر در این رویکرد حتماً با سؤالات منظم سراغ قرآن میرود و حتما باید سؤالات برگرفته از زمانه باشد تا قرآن به نطق درآید.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: سؤالات مدنظر هم باید یا موضوعیت و یا طریقیت داشته باشد؛ موضوعیت یعنی اینکه ما عین این سؤالات را از زمانه و محیط زندگی خود و مردم دنیا بگیریم؛ روش شهید صدر تولید شده است تا بر این اساس ما را به یک نظریه برساند.
ضرورت استماع قرآن
بهروزیلک با اشاره به تفسیر موضوعی استخراجی با بیان اینکه علما در گذشته با یان رویکرد کار میکردند، گفت: در این روش، سؤالات زمانه مدنظر بود ولی بیشتر طریقیت داشت به این معنا که سؤالات زمانه قابل تغییر است؛ در آیه ۲۶ سوره اعراف فرموده است: وقتی کلام وحی و قرآن را شنیدید سکوت کرده و به آن گوش دهید. یعنی باید انفتاح ذهنی ایجاد کنیم تا استماع صورت بگیرد.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به سبک تفسیر تنزیلی بیان کرد: آقای بهجتپور کتابی در این زمینه نوشته و این تفسیر را به دو دسته ترتیبی و موضوعی تقسیم کرده است ولی چون بحث ما تفسیر موضوعی است آن را تفسیر موضوعی تنزیلی میدانیم لذا در تفسیر موضوعی حکمرانی ابتدا باید سراغ سوره علق برویم و ببینیم که دلالتی در بحث حکمرانی دارد یا خیر و بعد سراغ سورههای مزمل و مدثر و سور دیگر برویم.
وی با بیان اینکه در دانشگاه باقرالعلوم(ع) تفسیر تنزیلی فرایند دولتسازی در قرآن را در قالب پایاننامه کار کردیم، اظهار کرد: نوع دیگر تفسیر موضوعی، تفسیر ساختاری و یا بنایی است؛ تفسیر ساختاری مبنایش این است که هر سوره غرضی را دنبال میکرده است و آیات و محتوای داخل سوره هم در راستای نیل به هدف سوره و غرض آن است؛ تفسیر ساختاری در سورههایی کاربرد دارد که نزدیک به صد آیه دارد. چند پژوهش براساس تحلیل مضمونی دلالتهای سیاسی سورههای بقره، آل عمران و انفال و توبه و ... باز در دانشگاه باقرالعلوم(ع) کار شده است؛ در مورد حکمرانی هم میتوانیم مثلاً تفسیر موضوعی حکمرانی در سوره بقره را پژوهش کنیم.
انواع تفاسیر تطبیقی
بهروزیلک با اشاره به تفسیر تطبیقی، اضافه کرد: تطبیقی هم چند لایه دارد؛ تطبیقی بین قرآن و مکاتب بشری؛ تطبیقی بین دیدگاه مفسران که یا درونمذهبی و یا برونمذهبی است. یکی از مواردی که دوستان تفسیری به آن توجه ندارند انتخاب یا معرفی چارچوب تحلیلی است؛ ما در هر کدام از تفاسیر موضوعی میتوانیم یک چارچوب ارائه دهیم؛ مثلاً ویژگی روش شهیدصدر آن است که با سؤالات منظم سراغ قرآن کریم برویم.
وی افزود: سؤالات منظم را باید از زمانه بگیریم یا میتوانیم سؤالات منظم را به شکل ارسطویی از تحلیل عوارض موضوع به شکل عقلی بگیریم که در فلسفه ارسطویی مطرح است. به این شیوهها چارچوب تحلیلی در درون سبک تفسیری گفته میشود. چارچوب تحلیلی هم میتواند متخذ از اندیشمندان دیگر باشد یا اینکه خود محقق آن را بسازد که چارچوب نظری و مفهومی نامیده میشود و چارچوب تحلیلی هم دستگاهی است که ما دادههای نظری و مفهومی خود را در درون آن میریزیم و تحلیل میکنیم.