ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 1 آذر 1403
پنجشنبه 1 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 25 مهر 1403     |     کد : 204715

مدل‌های نبوت و نقش‌های مختلف انبیاء در قرآن به روایت محقق آمریکایی

اندرو اوکانر، قرآن‌پژوه آمریکایی می‌گوید تحقیقات او نشان می‌دهد که قرآن از دو دسته از انبیاء سخن می‌گوید؛

 اندرو اوکانر، قرآن‌پژوه آمریکایی می‌گوید تحقیقات او نشان می‌دهد که قرآن از دو دسته از انبیاء سخن می‌گوید؛ دسته نخست، مربوط به پیامبران بشارت‌دهنده است و دسته دوم شامل پیامبرانی است که مرجعیت اجتماعی، سیاسی و نظامی داشتند.

به گزارش ایکنا، چهارمین مدرسه تابستانی انعکاس  با موضوع «قرآن و عهدین: سنت‌ها، بافتارها و بینامتن‌ها» شهریور امسال برگزار شد.

این برنامه با همکاری دانشگاه اکستر برگزار شد و در آن،‌ ارائه‌کنندگانی از کشورهای مختلف گرد هم آمدند که پیش از این، دستاوردهای علمی خود در این حوزه را در مجلات یا مجامع علمی بین‌المللی عرضه كرده‌اند.

در چهارمین مدرسه تابستانه انعکاس، ۴۰ ساعت ارائه علمی با پرسش و پاسخ در ۶ روز ارائه شد و ۱۹ استاد از دانشگاه‌های ۱۴ کشور مختلف، ۵ سخنرانی به زبان فارسی و ۱۴ سخنرانی به زبان انگلیسی  ارائه کردند.

اندرو اوکانر(Andrew O'Connor)، پژوهشگر آمریکایی از جمله اساتید این  مدرسه تابستانه بود. اوکانر مدرک دکترای خود را در رشته ادیان جهانی و مطالعات قرآنی از دانشگاه نوتردام زیر نظر گابریل سعید رینولدز گرفت. وی هم‌اکنون استاد رشته الهیات و مطالعات ادیان در کالج سن نوربرت در ویسکانسین آمریکاست.

مطالعات اوکانر بر قرآن و ارتباط آن با سنت‌ها و متون یهودی و مسیحی متمرکز است. او ارائه‌های متعددی در کنفرانس‌های بین‌المللی داشته و نتایج مطالعات خود در مورد روابط بین ادیان را ارائه کرده است. وی در سال ۲۰۱۹ دکترای خود را با پایان‌نامه‌ای در زمینه مفهوم نبوت در قرآن و بررسی ماهیت پیامبران و نقش آنها به پایان رساند. پایان‌نامه او مورد پذیرش انجمن بین‌المللی مطالعات قرآنی (International Qur'anic Studies Association) قرار گرفت و قرار است تا یک سال آینده به صورت کتاب منتشر شود.
روش‌شناسی مبتنی بر متن قرآن
اوکانر در این ارائه، روش‌شناسی خود را تمرکز بر سیمای انبیای الهی در قرآن بدون اتکا به منابع بعدی مانند حدیث یا سیره عنوان کرد. او برای تفسیر نقش‌های نبوی در قرآن، مستقیماً به خود متن قرآن ارجاع می‌داد. اوکانر سخنرانی خود را با بحث مختصری درباره «فرهنگ نبوی» آغاز کرد و دو کلمه‌ای را که در قرآن کریم به پیامبران اشاره می‌کند، توضیح داد.
 
به گفته وی یکی از این دو اصطلاح «رسول» است که ۵۲۴ بار در قرآن آمده و به انسانی فرستاده شده از سوی خداوند به جامعه‌ای خاص اشاره دارد و دیگری کلمه «نبی» است که کمتر تکرار شده و ۷۵ بار در قرآن ذکر شده است. اوکانر اصطلاح «نبی» را در قرآن و شباهت‌های آن با اصطلاحات به کار رفته در زبان‌های عبری و مسیحیت اولیه بررسی و خاطرنشان کرد که این اصطلاح مشابه کلماتی است که در این زبان‌ها وجود دارد. وی تأکید کرد که این واژه در کنار «رسول» برای شخصیت‌های برجسته‌ای که از سوی خداوند فرستاده شده‌اند به کار می‌رود.
 
او قبل از ارائه تاریخچه مختصری از پیامبران، جزئیاتی در مورد روش‌شناسی خود برای تحقیق ارائه کرد. مطالعه او دو الگوی اصلی نبوت را در قرآن معرفی می‌کند که وی آنها را مدل کریگماتیک و مدل تئونومیک نامیده است.

اوکانر با تأثیرپذیری از مقاله سیدنی گریفیث (Sidney H. Griffith)، استاد آمریکایی مطالعات مسیحیت با عنوان «الگوی قرآنی پیامبران و رسولان» یادآور شد که گریفیث معتقد است قرآن،  نوع‌شناسی  خاصی  از  مفهوم پیامبری را توسعه می‌دهد که مستقل از سنت‌های دینی قبلی است.

به گفته وی گریفیث به شناسایی الگوهای مشترک در گزارش‌های پیشین از پیامبران پرداخته و از دیدگاه او مفهوم قرآن از پیامبری، جهانی و دیالوژیک است؛ به این معنا که پیامبران با جوامع خود وارد گفت‌وگو می‌شوند. آنها پیام واحدی درباره خدا، پاداش و مجازات الهی می‌آورند. اوکانر همچنین گفت که قرآن چگونه مدل‌های مختلفی از نبوت را فراتر از چارچوب گریفیث ارائه می‌دهد و چگونه سوره‌های مختلف ممکن است مدل‌های متفاوتی از پیامبری را ارائه دهند.
 مدل‌های مختلف نبوت در قرآن

وی افزود: فرضیه من این است که قرآن دو مدل اصلی از پیامبری دارد: مدل کریگماتیک که به انبیایی اشاره دارد که به موعظه می‌پردازند و مدل تئونومیک که بر انبیایی که به حکومتداری پرداختند تمرکز دارد. این مدل‌ها نه تنها متناقض نیستند بلکه جنبه‌های مختلف نقش پیامبری را نشان می‌دهند. اوکانر معتقد است که قرآن می‌تواند بسته به زمینه هر سوره، موضوعات خود را تطبیق و جنبه‌های مختلف پیامبری را در متن خود بازتاب دهد.

 اوکانر درباره روش‌شناسی خود گفت: روش‌ مطالعه من بر تمرکز صرف بر متن قرآن بدون تکیه بر سنت‌ها یا منابع بعدی مانند حدیث و سیره پیامبر تأکید می‌کند. هدف من بررسی مفهوم نبوت مستقیماً از متن قرآن است. به نظرم مدل‌های کریگماتیک و تئونومیک به خوبی در زمینه سوره‌های مکی و مدنی تناسب و همخوانی دارد.

وی افزود: من به بررسی نقش‌های تاریخی پیامبران با استفاده از داده‌های باستان‌شناسی می‌پردازم و تغییرات نقش آنها را در جوامع و دوره‌های زمانی مختلف مورد توجه قرار داده‌‌ام و پیامبر را به‌طور کلی فردی تعریف می‌کنم که وحی الهی را دریافت و به دیگران منتقل می‌کند و این امر، نبوت را از سایر روش‌های پیشگویی متمایز می‌کند.

اوکانر گفت: داده‌های تاریخی که بررسی کرده‌ام نشان می‌دهد که در بابل و آشور باستان، پیامبران معمولاً با معابد مرتبط بودند و به پادشاهان در امور سیاسی و نظامی مشاوره می‌دادند. این الگو در سرزمین بنی‌اسرائیل نیز ادامه داشت؛ جایی که پیامبران با معابد و نیز امور دولتی مرتبط بودند. پس از تبعید بابلی، موضوع پیشگویی بیش از ارتباط با نقش مشاوره سیاسی با متون و ادبیات مرتبط شد.

اوکانر در ادامه گفت: در  یهودیت و مسیحیت متأخر، پیامبران به عنوان شخصیت‌های کلیدی در تفسیر متون  مقدس و رهبری جنبش‌های اسطوره‌شناختی دیده شدند و بیشتر از وابستگی سیاسی بر عدالت اجتماعی و راهنمایی معنوی تمرکز کردند. وی ادامه داد: تفسیرهای نوع‌شناختی از متون مربوط به انبیا نیز اهمیت دارد زیرا الگوهای پیشگویی به عنوان الگوهای تکرار شونده در میان پیامبران مختلف دیده می‌شود و این رویکرد نوع‌شناختی در قرآن نیز مشهود است.

 در ادامه اوکانر به بررسی استفاده قرآن از تفسیرهای نوع‌شناختی در مورد شخصیت پیامبران پیشین برای انتقال پیام‌های گسترده‌تر پرداخت. او اشاره کرد که قرآن داستان‌های پیامبران را برای بیان موضوعات مختلفی مانند فرمان الهی، پایبندی به ایمان و توبه به کار می‌برد. این داستان‌ها، در حالی که عناصر مشترکی دارند به‌صورت انعطاف‌پذیر و همراه با تغییراتی برای پرداختن به مفاهیم خاص در سوره‌های مختلف استفاده می‌شوند.

او مثال‌هایی مانند داستان‌های نوح، ابراهیم، لوط و موسی ر ا ارائه و تأکید کرد که این آیات، اغلب برای تقویت پیام یا نشان دادن اخلاقیات الهی به کار می‌روند. به عنوان مثال، در سوره ص، قرآن به پیامبرانی مانند داود، سلیمان و ایوب اشاره می‌کند تا بر موضوعات ایمان و توبه تأکید کند نه اینکه صرفاً داستان‌های آنان را تکرار کند.

 اوکانر در ادامه دو مدل اصلی از نبوت در قرآن را معرفی کرد

مدل اول که او آن را «مدل کریگماتیک»(Kerygmatic Model) نام‌گذاری می‌کند، بر پیامبر به عنوان موعظه‌کننده‌ای که پیام‌های مربوط به داوری الهی و آینده را ارائه می‌دهد، تمرکز دارد. این مدل با آیات مکی قرآن هماهنگ است که در آن‌ها پیامبران به عنوان مبلغ پیام‌های الهی و نه به عنوان رهبران یا حاکمان فعال به تصویر کشیده می‌شوند. او این مدل را به چهار بخش کلی تقسیم می‌کند. یکی از این بخش‌ها، ماهیت ضمنی  نقش‌های پیامبری در قرآن است؛ جایی که مسئولیت‌های پیامبران همیشه به صراحت بیان نمی‌شود. این مدل بر روی نقش پیامبر به عنوان «اعلام‌کننده اراده الهی» و «محدودیت‌های مسئولیت‌های او» تأکید می‌کند.

مدل دوم: مدل تئونومیک (Theonomic Model)؛ این مدل بر حکومت در جامعه بر اساس قانون الهی استوار است و نخستین‌بار به‌طور خاص به نقش موسی و فرمان‌های کوه سینا اشاره می‌کند. این مدل به نقش پیامبر به عنوان ناظر و رهبر جامعه می‌پردازد. به نظر می‌رسد این مدل با مدل سوره‌های مدنی کاملاً سازگار است. در این مدل، نقش پیامبر تنها به موعظه محدود نمی‌شود، بلکه او به عنوان رهبری فعال و ناظر در جامعه عمل می‌کند و نقش فعال‌تری در تبلیغ ایمان دارد. این مدل ویژگی‌های جدید و متمایزی را معرفی می‌کند.

اوکانر درباره این مدل به چند نکته کلی اشاره کرد:

۱.اختیارات پیامبر(ص): پیامبر در مدینه به عنوان مقام قانونی و نظامی شناخته می‌شود و اختیارات او به طرز قابل توجهی افزایش یافته است. او به عنوان یک مقام قانونی و ناظر عالی‌رتبه در جامعه عمل می‌کند.

۲.لزوم اطاعت از پیامبر(ص): در آیات مدنی، عباراتی وجود دارد که بر اطاعت از پیامبر تأکید دارند. این عبارات به‌طور مکرر در آیات مدنی دیده می‌شوند و بر لزوم اطاعت از پیامبر به‌عنوان بخشی از اطاعت از خداوند تأکید می‌کنند.

۳. نقش پیامبر در جامعه: پیامبر در مدینه نقش مدیریتی و نظامی پررنگ‌تری دارد. او نه تنها به موعظه می‌پردازد بلکه در مدیریت امور جامعه و نظارت بر زندگی مردم نیز دخالت دارد. در آیه‌ها و متون مختلف، نقش پیامبر به عنوان ناظر و رهبر به وضوح قابل مشاهده است. برای مثال، او وظیفه دارد که غنایم جنگی را مدیریت کند و قوانین مشخصی برای رفتار با او وجود دارد.

۴. تفاوت با مدل مکی: در مدل مکی، پیامبر عمدتاً به موعظه و انتقال پیام‌های الهی می‌پردازد، در حالی که در مدل  مدنی، پیامبر نقش فعالی در هدایت و مدیریت جامعه و وضع قوانین دارد. این تفاوت نشان‌دهنده  تغییرات عمده‌ای در نحوه ایفای نقش پیامبر و تأثیر آن بر جامعه اسلامی است.

در  مجموع، مدل مدنی قرآن به نقش فعال پیامبر به‌عنوان ناظر و مدیر جامعه تأ کید دارد، که تفاوت‌های مشخصی با مدل مکی دارد کهِ بیشتر بر موعظه و انتقال پیام متمرکز است. در مدینه، نقش پیامبر شامل اجرای قوانین الهی، قضاوت در اختلافات و رهبری جامعه در جنگ‌ها می‌شود. این تغییر نشان‌دهنده وضعیت پیامبر به عنوان یک مقام قانونی و نظامی است. قرآن بر اطاعت از پیامبر، نه فقط به عنوان یک راهنمای معنوی، بلکه به عنوان یک شخصیت قانونی و نظامی تأکید می‌کند.
نقش انذار و بشارت انبیاء از دیدگاه قرآن

 اوکانر در ادامه به بررسی نقش دوگانه پیامبران در قرآن به عنوان هشداردهنده (نذیر) و بشارت‌دهنده (بشیر) پرداخت. به گفته او این دو وظیفه با مفهومی گسترده‌تر در  قرآن مطابقت دارد که پیامبران هم هشدارهای  لازم درباره روز قیامت را می‌دهند و هم به مؤمنان امید و بشارت می‌دهند.

۱.  نقش هشداردهنده: پیامبران عمدتاً به عنوان هشداردهنده(نذیر) عمل می‌کنند و مردم ر ا از عواقب اعمالشان آگاه می‌سازند و آن‌ها را به توبه فرا می‌خوانند. این جنبه از نقش آن‌ها در سوره‌های مکی قرآن تأکید بیشتری دارد، جایی که نقش اصلی پیامبر، هشدار دادن به مردم درباره عذاب الهی قریب‌الوقو ع است. به عنوان مثال،  در سوره ۲۶، نوح نقش خود را به عنوان هشداردهنده‌ای روشن معرفی و تأکید می‌کند که او فقط برای هشدار دادن آمده و از مردم انتظار هیچ پاداشی ندارد. نقش هشداردهنده به‌طور برجسته‌ای توصیف می‌شود و بر ضرورت توبه و پیامدهای شدید عدم ایمان و کفر تأکید دارد.

۲.  نقش بشارت‌دهنده: علاوه بر نقش هشداردهنده، پیامبران همچنین بشارت‌هایی خوب برای مؤمنان می‌آورند. این جنبه، هرچند وجود دارد اما نسبت به نقش هشداردهنده کمتر مورد تأکید قرار می‌‌گیرد. به گفته وی در قرآن نقش هشداردهنده غالب‌تر است.

او سپس به بررسی آیاتی از قرآن می‌پردازد که نشان می‌دهند چگونه پیامبران نقش و مسئولیت‌های خود را بیان و اغلب تأکید می‌کنند که آنها برای مأموریت پیامبری خود پاداشی نمی‌طلبند. قرآن به‌طور مکرر تأکید می‌کند که پیامبران موظف به هشدار دادن به مردم درباره داوری الهی و هدایت بدون انتظار پاداش هستند. او در ادامه به تفصیل به نقش پیامبران در قرآن پرداخت. به گفته وی نقش پیامبران به‌طور کلی شامل بشارت و انذار می‌شود.

اوکانر معتقد است که در این مسیر آن‌ها محدودیت‌ها و قیودی دارند. یکی از آن‌ها عدم دریافت پاداش مادی است. پیامبران موظفند از درخواست پاداش یا جبران مادی برای مأموریت پیامبری خود خودداری کنند. نقش آنها این است که پیام را بدون انتظار دریافت چیزی در عوض آن، انتقال دهند.

  الزام دیگر انبیاء از دیدگاه قرآن، صبر و عدم مداخله است. پیامبران موظفند صبور باشند و از شتاب و رفتار فراتر از وظایف پیامبری خودداری کنند. آنها باید منتظر برنامه خداوند باشند و نگران نتایج فوری نباشند و نتیجه کار را به خداوند بسپارند.

در این مسیر قدرت و اختیارات پیامبران محدود است. آن‌ها هیچگاه حق کنترل یا اجبار مردم به ایمان را ندارند. آنها تنها مسئول انتقال پیام و راهنمایی کسانی هستند که پذیرای پیام باشند. نقش آنها به هدایت معنوی و هشدار محدود است. قرآن به صراحت بیان می‌کند که پیامبران مسئولیتی در مورد مجبور کردن مردم به ایمان یا مدیریت رفتار آنها ندارند. آن‌ها فقط موظف به انتقال پیام هستند و بقیه کارها را به خداوند می‌سپارند.

تحلیل اوکانر نشان می‌دهد که قرآن تمایز واضحی بین نقش پیامبران به عنوان پیام‌آور و دخالت آن‌ها در اجبار یا کنترل ایمان و رفتار قائل است. در این مدل تمرکز اصلی بر روی وظیفه آن‌ها به عنوان مبلغان پیام‌های الهی و محدودیت‌های اختیارات و مسئولیت‌هایشان است.

 مطالعه اوکانر نشان می‌دهد که در قرآن مدل‌های مختلفی از نبوت وجود دارد که لزوماً متناقض نیستند بلکه جنبه‌های مختلف نقش‌های پیامبری را منعکس می‌کنند. این رویکرد دوگانه، دیدگاه منحصربه فرد قرآن را در مورد نبوت نشان می‌دهد که از سنت‌های پیشین متمایز است.

 اوکانر به چندین سؤال در مورد نقش‌های پیامبری و اجر مادی در سنت‌های مختلف نیز پرداخت. به گفته او در برخی متون کتاب مقدس، پیامبرانی مانند میکاه و عاموس به نقد برخی از انبیای بنی‌اسرائیل می‌پردازند که درخواست پاداش مادی، مانند پول یا غذا از مردم می‌کردند و این را نشانه‌ای از انحراف می‌دانستند.

وی افزود: در پاسخ به سؤال درباره اینکه کدام پیامبر از نظر تاریخی و متنی به محمد(ص) نزدیکتر است، پاسخ می‌تواند متفاوت باشد. از نظر تاریخی، نقش محمد ممکن است مشابه پیامبرانی باشد که جوامع خود را رهبری کردند، مانند سلیمان یا داود اما متن قرآن ممکن است بر جنبه‌های مختلفی از این شباهت‌ها تأکید کند. مقایسه‌ها نشان می‌دهد که عیسی یا دیگر شخصیت‌های یهودی قرن اول، مانند کسانی که در عهد جدید ذکر شده‌اند، به عنوان کسانی که از قیامت قریب‌الوقوع خبر می‌دادند مدل اول و کسانی که جنبش‌هایی را رهبری می‌کردند و در مدل دوم جای می‌گیرند، مشابه برخی مضامین در قرآن هستند. اما از نظر تاریخی، موسی متفاوت از آنچه که در متون متأخر عبری به عنوان پیامبر آمده است، دیده می‌شود.

در مورد حضرت محمد(ص)، دو مدل پیامبری مکی و مدنی در قرآن وجود دارند، اما مدل مکی بیشتر بر هشدار و موعظه متمرکز است و مدل مدنی بیشتر در بر دارنده نقش‌های رهبری است. زبان قرآن این تغییر را نشان می‌دهد و از هشدار صرف به هدایت و رهبری فعال جامعه تغییر می‌کند. در عین حال گرچه دو مدل مکی و مدنی وجود دارد، اما این مدل‌ها به طور کامل جدا از هم نیستند و پیوستگی در آنها وجود دارد.
 تفاوت بین نبی و کاهن

قرآن خود را از دیگر اشکال پیش‌گویی که در جامعه اعراب آن زمان وجود داشته متمایز می‌کند. قرآن، محمد(ص) را به عنوان یک پیامبر مشروع، از فالگیرها و پیشگوها متمایز می‌کند و به‌ویژگی وحی شفاهی به عنوان جنبه‌ای کلیدی از پیامبری او تأکید می‌کند. اما اینکه آیا تمایز بین «نبی» و «کاهن» منعکس کننده تفاوت بین سوره‌های مکی  و مدنی است، باید گفت قرآن تفاوت دقیقی بین این دو قائل نمی‌شود و در واقع از این اصطلاحات به طور متقابل استفاده می‌کند تا بر پیوستگی و نه تمایز تأکید کند.

در مورد نقش پیامبران در پاک‌سازی(تطهیر) مردم نیز قرآن به تطهیر در چند آیه اشاره دارد اما معنی دقیق آن نامشخص است. سنت‌های مختلف، مانند مسییحیت و یهودیت، درک‌های متفاوتی از تطهیر دارند و نمی‌توان به‌طور قطع از ارتباط مفهوم تطهیر در قرآن با دیگر وظایف پیامبران گفت.

اوکانر تقسیم‌بندی خود را برگرفته از مطالعات موجود دانست و نه ابداعی و ابتکاری؛ همچنین آنها را اصطلاحات توصیفی برای دسته‌بندی عملکردهای پیامبری خواند. او تأثیر ترتیب زمانی سوره‌ها بر این مدل‌ها را به عنوان یک زمینه احتمالی برای تحقیقات آینده در نظر گرفت و تأکید کرد که بنای پژوهش خود را براساس ترتیب فعلی سوره‌های قرآن نهاده است.

در مورد کاربرد مدل‌های مکی و مدنی برای همه پیامبران، اوکانر گفت که برخی از پیامبران به خوبی با هر دو مدل همسو هستند، اما برخی تنها با یکی از آنها مطابقت دارند. به عنوان مثال، موسی و سلیمان به‌خوبی با مدل مدنی سازگارند و سلیمان ویژگی‌های یک حاکم را نیز داراست. با این حال،  شخصیت‌هایی مانند نوح و یونس هم هستند که به‌طور مشخص به هیچ یک از مدل‌ها نمی‌خورند. بنابر این همه پیامبران به‌طور کامل در این مدل‌ها قرار نمی‌گیرند.

اوکانر در پایان خلاصه‌ای از کل بحث خود را بدین گونه ارائه کرد:

۱.  قابلیت تطبیق مفهوم پیامبری: مفهوم نبوت در قرآن انعطاف‌پذیر است و به یک مدل ثابت محدود نمی‌شود.

این انعطاف‌پذیری به پیامبران مختلف اجازه می‌دهد نقش‌ها و عملکردهای منحصر به فردی داشته باشند. به عنوان مثال، موسی مستقیماً با خدا صحبت می‌کند، در حالی که سلیمان و داود به عنوان پادشاهانی با توانایی‌های خاص به تصویر کشیده می‌شوند. قرآن این تنوع را برای نشان دادن ویژگی‌های منحصر به‌فرد مأموریت هر پیامبر و انطباق با شرایط خاص آن‌ها منعکس می‌کند.

۲. تفاوت بین نبوّت و رسالت(نبی و رسول): قرآن انواع پیامبران را ذکر می‌کند، این امر حاکی از تفاوت بین نبوّت و رسالت است. پنج پیامبر اصلی (نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد(ص)) به عنوان افرادی با جایگاه ویژه شناخته می‌شوند. آنها به عنوان شخصیت‌های کلیدی در سیر هدایت الهی در نظر گرفته می‌شوند که هر کدام به نوعی به تداوم وحی الهی کمک می‌کنند.

۳.  دیدگاه آینده‌نگر: در مورد جنبه آینده‌نگری، قرآن پیامبران را با درجات مختلفی از این منظر معرفی می‌کند. برخی از پیامبران نسبت به دیگران تأکید بیشتری بر داوری الهی و رویدادهای آینده دارند. شاید توصیف قرآن از این پیامبران بازتاب‌دهنده مأموریت‌ها و شخصیت‌های منحصر به فرد آنها باشد و نه برای رتبه‌بندی اهمیت آنها بر  اساس پیام‌هایشان.

مترجم: محسن حدادی

 


نوشته شده در   چهارشنبه 25 مهر 1403  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode