به گزارش فارس به نقل از روزنامه "ينيشفق " تركيه، "ابراهيم كاراگول "، يكي از كارشناسان مسائل راهبردي تركيه تحليلي را با اشاره به تحولات در حوزه اروپا و آسيا به رشته تحرير درآورده است كه در ادامه ميآيد:
در گسل اوراسيا كه قرن بيست و يكم را شكل خواهد داد، شاهد تحولات غير قابل باوري در مسير جاده ابريشم هستيم. روند پيچيدهاي كه امروز همانند يك بازي شطرنج ژئوپلتيك نظارهگر آن هستيم در آيندهاي نزديك باعث بروز زلزلهاي سهمگين خواهد شد. بازي به مراتب بزرگتر، خشنتر و مهيجتر از "بازي بزرگ قرن نوزده " به روي صحنه ميرود. اين بازي امكان تماشاي شكلگيري جديد نه خاورميانه نو، نه آسياي نو، بلكه دنياي نو را عرضه ميكند. دشمنيها، دوستيها و اتحادهاي چند دههاي به شدت متزلزل ميشود.
قدرتهاي بزرگ جهاني مجبور به زانو زدن در برابر بازيگران منطقهاي ميشوند. در محور آفريقا–آسيا قدرتهاي بسيار مهمي وارد مدار ميشوند. قدرتهاي آتلانتيك مواضع خود را از دست داده يا گزينه شكلدهي سياستهاي خود بر اساس اولويتهاي قدرتهاي منطقهاي را انتخاب ميكنند. تاريخ بر عكس ميشود. شديدترين شكستگي، بدترين جابجايي قدرت و سريعترين تغيير محورها پس از جنگ اول جهاني تاكنون در شرف وقوع است. در اينجا تنها بر اساس رديف كردن گامهاي مرتبط با اين ترافيك يك نقشه ترسيم خواهيم كرد. در حقيقت امروز در اينجا تحولاتي را مطرح ميكنيم كه هر يك به تنهايي بايد به شكلي بسيار جدي مورد بحث و بررسي قرار گيرند.
1 – آمريكا و ايران از سال 1979 تاكنون براي اولين بار تا اين حد به يكديگر نزديك شدهاند. دولت باراك اوباما به طور صريح نشان داد كه ظرف چند ماه با ايران و بر سر يك ميز و رو در رو خواهد نشست. "محمود احمدي نژاد "، رئيس جمهور ايران پاسخ داد كه فقط به طور منصفانه و احترام متقابل آنها هم مايل به گفتگو هستند. كساني كه فعاليتهاي هستهاي ايران را به عنوان مهمترين بحران جهان مطرح ميساختند، يك پيروزي را در سيني طلايي به ايران اهدا كردند. صفبندي شيعه–سني، پروژههاي تهديد ايران و تعريف محور شرارت، همگي به سطل زباله سپرده شد.
2 – در صورت تحقق گفتگو بين ايران و آمريكا، اسرائيل به اندازهاي كه تا به امروز سابقه نداشته در منطقه منزوي خواهد شد. اين وضعيت، به منزله جديترين تنگنا براي اسرائيل از بدو تاسيس تاكنون خواهد بود. در اصل با مطرح شدن قدرتهاي منطقهاي نظير تركيه و ايران، روند در تنگنا قرار گرفتن اسرائيل شروع شده است.
3 – اين حركت جهاني البته كه باعث طراحي خاورميانهاي جديد خواهد شد، اما از سوي ديگر به پايان طرحهاي يكجانبه آمريكا در قبال خاورميانه نيز ميرسيم. منطقه، خودش را تاسيس خواهد كرد و شكل خواهد داد. خاورميانه جديد بر اساس ديناميكهاي متعلق به خود منطقه تاسيس خواهد شد.
4 – ممكن است نزديك شدن آمريكا و ايران به يكديگر، در چارچوب روابط تركيه–عرب در خاورميانه، پايههاي نزديكي در سطح بالاتري را بين اين دو كشور را پيريزي كند.
5 – اين عبارات كه اوباما در سخنراني اخير خود اعلام كرد به اوضاع جديد اشاره ميكند: ممكن است بحران اقتصادي به يك فلاكت منجر شود. دوشنبه گذشته در ميامي در ايالت فلوريدا براي استخدام 35 نفر آتش نشان بيش از هزار زن و مرد در نوبت ايستادند. ماه گذشته 598 هزار نفر ديگر بيكار شدند.
بحران اقتصادي باعث شده تا آمريكا را به درونگرايي، سازش، همكاري، تلاش براي نجات خود و بازنگري سياستهاي توسعه طلبانهاش متمايل سازد. در حقيقت خود اين بحران آمريكا را به زانو درآورده و باعث فراهم آمدن زمينه جابجايي قدرت شده است.
6 – دولت جديد آمريكا در حالي كه از عراق عقبنشيني ميكند، تمام توجه خويش را به افغانستان و پاكستان متمركز كرده است. كابينه اوباما آماده حركتي بزرگ در اين منطقه ميشود. بحران از خاورميانه به منطقه جديد منتقل ميشود. درست در همين دوره، محور لجستيكي نيرويهاي آمريكا و ناتو از طريق پاكستان قطع ميشود. اينك به دنبال راههاي جديد هستند.
7 – بعد از ازبكستان، دولت قرقيزستان هم تصميم به تعطيل نمودن پايگاه نظامي آمريكا گرفت. پايگاه ماناس در سال 2001 به خاطر افغانستان داير شده بود. انقلاب مخملي سال 2005 با حمايت آمريكا امروز نتيجه عكس داده است. واشنگتن اينك با تاجيكستان مشغول معامله است.
8 – يك وضعيت جالب ديگر نيز وجود دارد: ناتو به كشورهاي عضو، محور ايران را توصيه ميكند. ژنرال "جان كراداك " فرمانده اين پيمان ميگويد: "براي محور حمايتي، بايد از خاك ايران استفاده شود. بايد با همه طرفها وارد معامله شد. البته با ايران هم همينطور. "
9 – اگر نزديكي ايران و آمريكا تحقق پيدا كند، امكان دارد اين محور وارد مدار شود. در اين صورت بنادر شرقي درياي سياه و بندر ترابزون تركيه تبديل به ايستگاه لجستيك خواهد شد. تركيه – ايران – افغانستان... اين محور يكي از مناسبترين راهها براي آمريكا و ناتو است. در اين صورت بحث داغي پيرامون درياي سياه را شاهد خواهيم بود.
10 – اگر آمريكا با تاجيكستان به توافق برسد، در اين صورت از ساخت خط آهن محور دوشنبه، هرات و مشهد حمايت خواهد كرد. اگر محور تركيه – ايران مورد استفاده قرار گيرد شايد ساخت خط آهن در شرق درياي سياه هم مطرح شود.
11 – واشنگتن كه در سرنگوني طالبان در افغانستان و سقوط رژيم صدام از حمايت غير مستقيم ايران برخوردار شد تلاش ميكند تا در بازگشت مجدد به جغرافياي افغانستان – پاكستان حمايت مشابهي را از ايران دريافت كند.
12 – نزديكي آمريكا و ايران همانگونه كه موازنه قدرت در منطقه را تحتالشعاع قرار ميدهد در سطح جهاني نيز صفبندي جديدي را به همراه خود خواهد آورد. اين امر در عين حال بر رقابتهاي خطوط لوله و منابع انرژي در خاورميانه و آسياي ميانه نيز اثر خواهد گذاشت. كشورهاي بسياري از جمله تركيه مجبور به تعريف موقعيت جديد خويش بر اساس شرايط جديد پيش آمده خواهند شد.
13 – همه نقشهها دوباره ترسيم خواهند شد، همه حسابها دوباره محاسبه خواهند شد، همه بازيها دوباره پياده خواهند شد، همه استراتژيهاي جنگ و صلح دوباره طراحي خواهند شد.
14 – تهران پيروزي بسيار بزرگي كسب كرد.