افراد موفق كارهاي متفاوت انجام نميدهند، بلكه كارها را بهگونهاي متفاوت انجام ميدهند.
وقتي پاي صحبت خيلي از هم سن و سالهاي خودمان مينشينيم، چنان از اوضاع روزگار گله ميكنند كه بعضي وقتها فكر ميكنيم هيچ نقطه روشني در زندگي آنها وجود ندارد. البته درست است كه ما جوانها در زمينههاي مختلف با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم ميكنيم، ولي اين مسائل نبايد موجب شود كه به طور كامل از زندگي نااميد شويم و نگاهمان به همه مسائل تيره و تار و با بدبيني باشد.
اگر همين حالا به زندگي خودتان با دقت نگاه كنيد متوجه ميشويد كه هر چقدر هم كه اوضاع خراب باشد بازهم نكات مثبت كوچكي وجود دارند كه ميشود به آنها دل خوش كرد. اشكال كار اين جاست كه ما جوانها گاهي اوقات آن قدر به مشكلات و كمبودها فكر ميكنيم و آنها را براي خود بزرگ ميكنيم كه اصلا موارد مثبت و اميدواركننده زندگيمان را كاملا فراموش ميكنيم.
كارتان را آغاز كنيد، توانايي انجامش به دنبال ميآيد.
اگر مرتبا به كمبودها و شكستها و ناتوانيهايمان فكر كنيم، به غير از اينكه اعصاب خود و اطرافيانمان را خرد كنيم هيچ نتيجه ديگري نخواهيم گرفت، زيرا اين طرز فكر موجب ميشود ما خود را افرادي ناتوان كه مجبورند تسليم شرايط شوند ببينيم. ولي ما جوانيم، تواناييها و فرصتهاي زيادي داريم و ميتوانيم اوضاع را حتي اگر خيلي هم قمر در عقرب باشد به نفع خودمان تغيير دهيم.
اگر انرژي ذهني خودمان را بر امكاناتي كه داريم و موفقيتهايي كه در گذشته كسب كردهايم متمركز كنيم، به جاي آه و حسرت و افسوس سعي خواهيم كرد كه مشكلاتمان را حل كنيم.
يكي از علتهايي كه موجب ميشود جوانان به جاي اميدوارانه تلاش كردن گوشهاي بنشينند و فقط غُر بزنند، ترس است. ترس از شكست موجب ميشود كه كلا دست به هيچ كاري نزنيم. اجازه ندهيد ترس شما را تبديل به يك انسان منفعل كند. براي رسيدن به موفقيت بايد از ترس بگذريد.
به آرزوها و هدفهايتان فكر كنيد و براي رسيدن به آنها برنامهريزي داشته باشيد. حتي اگر در اين راه شكست بخوريد، احساس خيلي بهتري خواهيد داشت، نسبت به زماني كه اصلا تلاشي نكردهايد. يادتان باشد كه اتفاقات خوب شانسي را به وجود نميآورند، بايد آنها را به وجود بياوريم!